جنسیت‌گرایی در فوتبال اروپا / نگاهی به وضعیت حضور زنان در مستطیل سبز


دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۳ ۴ ۲۰۲۶
توضیح تحریریه متافوتبال: در چند روز گذشته انتشار خبری درباره داوری یک خانوم مدل در فوتبال ایتالیا باعث بروز حواشی زیادی در فضای مجازی شده است. این خبر که برای اولین‌بار در فضای خبری فارسی در سایت متافوتبال منتشر شد، ساعاتی بعد در صفحه شخصی سردبیر سایت در یکی از شبکه‌های اجتماعی هم به اشتراک گذاشته شد و با انتشار آن توسط یکی از طنزنویسان مشهور ایرانی باعث شد تا جنجال‌های زیادی در شبکه‌های اجتماعی بوجود بیاید. ظاهرا برخی اعتقاد داشتند نوشتن درباره این داور مصداق بارز نگاه جنسی به بانوان است. در این بین متافوتبال بد ندید ترجمه‌ای از یک متن درباره جنسیت‌گرایی در فوتبال که سال گذشته توسط سردبیر سایت(رسول مجیدی) در ماهناماه دنیای فوتبال به چاپ رسیده بود را بازنشر کند. مطلبی که در وبلاگ رجیستا نوشته شده بود و به خوبی نشان می‌دهد جنسیت‌گرایی در فوتبال چقدر عمیق‌تر از این حرف‌هاست و با موضوع فعلی تفاوت دارد:

اعلام لیست افتخارات سال چیزی نیست که خیلی فکر مرا مشغول کند اما قدردانی از «کارن بردی» تصمیم خوبی بود. صرف نظر از نگاه شما به شخصیت تلویزیونی بردی٬ او تا حد زیادی به عوان موفق ترین زن در فوتبال بریتانیا (در نقش‌ّهایی غیر از بازی کردن و مربی‌گری) شناخته می‌شود. تیم بیرمنگام سیتی تحت کنترل او از لیگ دسته سوم به لیگ برترصعود کرد و ورزشگاه اندرو بازسازی شد. بردی در این برنامه تلویزیونی توضیح داد که اعضای هیئت مدیره سایر باشگاه‌ها به او به چشم یک همسر مدیر نگاه می کردند و از این مساله گفت که زنان در بعضی از باشگاه ها اجازه حضور در هیئت مدیره باشگاه را ندارند. در حالی که بردی سزاوار شناخته شدن است٬ یک سری از انسان‌های ساده و احمق ادعا می‌کنند که از دو دهه پیش و زمان شروع پروژه نوسازی فوتبال انگلستان٬ حضور زنان در فوتبال به صورت گسترده‌ای پذیرفته شده است.

باربارا برلوسکونی٬ دختر سیلویو اخیرا درگیر یک نبرد با آدریانو گالیانی برای کنترل باشگاه میلان شده است.او استراتژی گالیانی را زیر سوال برده؛ به ویژه بازگشت کم سرمایه گذاری ها از سیاست نقل و انتقال بازیکنان. اگر از من می‌پرسید این انتقاد کاملا وارد است. آن هم با توجه با اسراف پول توسط گالیانی برای خرید بازیکنان جدید و اجازه دادن به پیرلو برای پیوستن به یوونتوس بدون دریافت هیچ پولی (و البته کمک به یوونتوس برای بردن پشت سر هم عناوین مختلف).

 امید برای موفقیت یکی از فرزندان برلوسکونی٬ احساس عجیب و غریبی است. خویشاوندسالاری چیزی نیست که من از آن دفاع کنم. مخصوصا زمانی که پای فرزند یک سرمایه‌دار در میان باشد و بدتر از آن اینکه این سرمایه‌دار سیلویو برلوسکونی باشد اما پس از خواندن نظر رینو گتوزو٬ هافبک سابق تیم میلان٬ من می‌‌خواهم باربارا زمام امور را در دست بگیرد و گالیانی را اخراج کند.

«من فکر می‌کنم کسی مانند گالیانی شایسته احترام بیشتری است. من واقعا نمی‌توانم زنی را در فوتبال ببینم. دوست ندارم این را بگویم ولی  همینیه که هست.» این‌ها را گتوزو  گفته٬ کسی که هیچکس اعتقاد ندارد می‌تواند تبدیل به یکی از متفکران بزرگ فوتبال شود.

واکنش‌ها نسبت به باربارا برلوسکونی در میلان در حال افزایش است و این برای کسانی که اعتقاد دارند تبعیض جنسی در فوتبال وجود دارد٬ تعجب‌آور نیست اما این قضیه خیلی توهین آمیز است که به او بگوویم تلاش برای بهبود سرنوشت باشگاه فوتبال پدرت - که تحت نظارت یک پیرمرد کاهش یافته – هیچ ربطی به تو ندارد.  وقتی گالیانی در ماه دسامبر تهدید به استعفا کرد٬ مساله پیچیده‌تر شد و سیلویو روی به حکمیت آورد. میلان در حال حاضر دو مدیر عامل دارد؛ در حالی که باربارا برلوسکونی عهده دار امور کلان باشگاه شده٬ گالیانی کنترل مسائل فوتبالی را حفظ کرده است. این بهتر از هیچی است اما می‌تواند تقویت این کلیشه باشد که زنان به اندازه مردان درباره فوتبال نمی‌دانند.

ممکن است اخراج ریچارد کیز و اندی گری از اسکای اسپورت[به دلیل نظرات جنسی‌شان در مورد سیان ماسی کمک داور زن] به عنوان شروع مبارزه با اینگونه مسائل باشد اما من برای شما دلیل می‌آورم که هیچ چیز تغییر نکرده است. هر بار که ماسی تصمیم درستی می‌گیرد٬ آقایان گزارشگر و کارشناس٬ این مساله را بزرگنمایی می‌کنند. شاید آنها اینکار را به دلایل تبعیض جنسی انجام ندهند اما این پروسه به رفتاری شبیه مردان سلطه‌گر ختم می‌شود که از اینکه زنان می‌توانند از معزشان به خوبی مردان استفاده کنند٬ گیج می‌شوند. آنها مدام چیزهایی شبیه این می‌گویند :‌ «سیان به خوبی از پسش بر نیامد؟» و یا «می‌دونی؟ سیان ماسی یک تصمی کاملا صحیح گرفت.» به خاطر خدا هم که شده بگذارید او کارش را انجام دهد.

متاسفانه مساله مذکور بدترین اتفاقی نیست که برای سیان ماسی افتاده. او همچنین به وسیله هواداران آرسنال تبدیل به موضوعی برای ساختن جوک در مورد تجاوز شده است. آنها وقتی ماسی با پرچمش اعلام کرد رابین فن‌پرسی در آفساید قرار دارد این شعار را دادند: «رابین او گفت نه. او گفت نه». فن‌پرسی در سال ۲۰۰۵ به اتهام تجاوز بازداشت شد و سپس بدون هیچ جریمه‌ای آزاد شد. شعار «او گفت نه» به همین مساله بر می‌گشت و برای طعنه زدن به دیگر فوتبالیست‌هایی که به خشونت جنسی متهم هستند هم به کار برده می‌شود.( من شنیده ام که هوادران واتفورد این شعار را برای مارلون کینگ به کار برده‌اند). این را قبلا گفته‌ام و حالا دوباره آنرا تکرار می‌کنم؛ تمام باشگاه‌های فوتبال تعدادی هوادار هولناک دارند. این مساله استثنایی ندارد. متاسفانه آنها عادت کرده‌اند تا کاری کنند که صدایشان شنیده شود. بیشتر آنها پسربچه‌های جوانی هستند که فکر می‌کنند با مزه‌اند. به عنوان کسی که خودش قبلا پسربچه‌ای جوان بوده می دانم که وقتی در جمع فوتبال هستی به راحتی می‌توانی بلند شوی٬ هرغلطی بکنی و هیچکس هم نمی‌تواند تو را تشخیص دهد. اما من هیچوقت جوکی درباره تجاوز نمی‌سازم. اگر در جوانی اینکار را می‌کردم هم اکنون به طرز تحمل‌ناپذیری خودم را سرزنش می‌کردم. قصد ندارم تمام چرت و پرت‌هایی که روی اینترنت – توییتر یا انجمن‌های اینترنتی - دیدم را فهرست کنم اما لازم به گفتن نیست که برخی از دیدگاه‌های زهرآگینی که در آنجا وجود داشت مرا پر از اندوه و خشم کرد.

 

من یک دختر دارم و شاید تبدیل شدن به یک پدر باعث شده تا پیش‌بینی‌هایی در اینباره انجام دهم که جهان می‌تواند جای بسیار آشغالی برای زنان باشد. تبعیض جنسی٬ زن‌ستیزی گاه به گاه و نبود فرصت‌های برابر٬ ترکیبی از اخلاق‌های پست و فرومایه برای ورزش است؛ چیزهایی که من زمان زیادی برای دنبال کردن‌شان آن صرف کرده‌ام.


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها