انگلستان؛ ومبلی و قصه اولین نیمه‌نهایی...


یکشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۷ ۰ ۱۱۸
متافوتبال - با وجود اینکه خاستگاه فوتبال انگلستان بوده‌است، این کشور در رده‌ ملی افتخارات چندانی ندارد و به معدود افتخارات بسنده کرده‌است!

جام جهانی 1966؛ اینجا لندن است!

میزبان جام جهانی بودند، سالی که هرگز از یاد نخواهند بُرد، نسلی فوق‌العاده، به قول گالئانو بازیکنانی که تا آخر الزمان انگلستانی‌ها در خود نمی‌‌بینند. آن روزها چنان با طراوت و شاد بودند که گاهی تصور می‌کردیم از طرف مدرسه‌ای کوچک و دانش آموزان پائین شهر به اردو رفته‌اند، بازی می‌کنند و فقط فریاد خوشحالی سر می‌دهند. می‌توانستیم ساعت‌ها بازی‌های‌شان را تماشا کنیم، بسیاری عقیده داشتند آن‌ها قهرمانی خود را مدیون قضاوت‌های داور بودند، اما نمی‌توان از نمایش خیره کننده ستاره‌هایش، از پرواز های گوردون بنکس تا گل‌های فراموش نشدنی جف هرست غافل ماند. اولین باری بود که به نیمه‌نهایی آمده بودند. بازیکنانی که هر کدام برای خودشان افسانه‌هایی دارند. آن‌ها آرژانتین را با تک گل جف هرست شکست دادند، در دیداری که پایانش جنجالی بود، پایانش به قول امروزی‌ها جوانمردانه نبود، بازیکنانی که اجازه دست دادن به حریف را نداشتند و رمزی مربی آن زمان سه شیرها، آلبی سلسته‌ را خوک‌های کثیف خوانده بود، دیداری که نود هزار طرفدار عاشق را با خوشحالی به خانه‌شان بدرقه کرد. دیدار نیمه‌نهایی مقابل پرتغال بود، تیمی که برای اولین بار راهی جام جهانی شده‌بود، تیمی که از فوق‌ستاره‌ای چون اوزه بیو فقید بهره می‌برد، یکی از شگفتی های جام جهانی بودند و حال مقابل میزبان باید می‌جنگیدند.

2935434_xbig-lnd.jpg

26 July 1966

ورزشگاه ومبلی لندن، انگلستان مقابل پرتغالً!

ورزشگاه جای سوزن انداختن نبود؛ بیش از 94 هزار تماشاگر برای دیدن بازی به ومبلی رفته بودند، دو تیمی‌که برای اولین بار در تاریخ خود به نیمه‌نهایی رسیده بودند. انگلستان در رویا قهرمانی در دیدگاه هزاران هزار طرفدار خود و پرتغال در آرزوی تکمیل شگفتی، رویا‌ها و آرزوهایی بود که بازیکنان و طرفداران دو تیم در سرداشتند. عقربه‌های ساعت باید 19:30 دقیقه را نشان می‌داد تا داور فرانسوی سوت شروع را بر لب بگذارد و با نواختن سوت فرمان آغاز دیدار را بدهد، همان داوری که مو‌هایش را به علت ترس در دوران کودکی ریخته بوده، سوژه روزنامه‌ها شده و می‌گویند از کودکی چهره‌اش مانند پنجاه ساله‌ها بوده، خال روی پایش نشانه‌ای از شیطان و دوربین‌های ومبلی را نشانه خود می‌دید. بازی آغاز شد و لنز دوربین‌ها بر روی اوزه بیو زوم شده‌است، بیش از هر بازیکن دیگر، بیش از جف هرست، بابی مور و حتی بابی چارلتون، کسی که گفته بود آرزو داشته در تیم ملی انگلستان بازی کند و همه‌ی انگلیسی‌ها ستایشش می‌کردند، اگرچه اوزه بیو این گفته‌اش را تکذیب کرد اما در روز خداحافظی گوردون‌بنکس گفته‌اش را تایید کرد، باری دیگر و این بار برای آخرین بار. تا دقیقه 30 توپی از دروازه‌ها عبور نکرده‌ بود تا یک حمله از انگلیسی‌ها، خروج پریرا و دفع ناقص او باعث شد توپ به بابی چارلتون برسد و بازیکن بزرگ آن روزهای منچستر یونایتد و ملقب به آخرین بازمانده، با یک ضربه توپ را روانه دروازه پرتغالی‌ها‌کند، تا پریرا سی‌وپنج‌ساله به زانو در بیاید. نیمه اول با همان تک گل به پایان رسید. با شروع نیمه دوم و این بار در دقیقه 80 باری دیگر چارلتون تور دروازه پرتغالی‌ها را به لرزه در آورد و تیر خلاص را بر قلب شاگردان اوتو گلوریا زد، ورزشگاه غرق شادی و انگلستانی که هر لحظه به فینال نزدیک‌تر می‌شد. اگرچه دو دقیقه بعد، اوزه بیو از روی پنالتی دروازه بنکس را گشود، اما این گل مانع از شکست پرتغالی‌ها نشد و مردان رمزی به فینال جام جهانی راه پیدا کردند. در پایان بازی روزنامه ها تیتر زدند روزی رویایی و البته تلخ، تلخی ماجرا تاسف آور بود، تجاوز به چند دختر جوان که یکی از آن ها خواهر مربی انگلستان بود، به علت ازدحام جعمیت هرگز آن مردهایی که به گفته دختران بالای 40 سال داشتند، پیدا نشدند هرگز و هرگز...!

نویسنده: ابولفضل کریم‌آبادی(صدر)

*تیم نویسندگان متافوتبال*


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها

مقالات مرتبط