آنچلوتی: دوست داشتم مربی فرانچسکو توتی باشم / گفتن اینکه رونالدو یا مسی بهتر است واقعاً دشوار است


چهارشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۵ ۰ ۷۲۳
متافوتبال - کارلو آنچلوتی، سرمربی بایرن مونیخ در مصاحبه‌ای جالب و خواندنی به سوالات هوادارانش پاسخ داده است.

به گزارش متافوتبال و به نقل از ماهنامه دنیای فوتبال، مربی بایرن‌مونیخ در اتاق کنفرانس ناشر کتاب جدیدش در لندن نشسته است. این مرد ایتالیایی محترم ثابت کرد که دارای شخصیتی نجیب، جذاب و شگفت انگیز است که در عرصه بازیگری و مربیگری بی‌رقیب بود و در طی 4 دهه 31 عنوان مهم کسب کرد. در رزومه‌اش لیست بزرگترین باشگاه‌های جهان یوونتوس، میلان، چلسی، پاری‌سن‌ژرمن، رئال مادرید و در حال حاضر بایرن مونیخ نوشته شده و همچنین او تنها مربی است که سه مرتبه فاتح لیگ قهرمانان بوده است. آنچلوتی که در فصل جدید بوندسلیگا جانشین گواردیولا شده به سوالات شما پاسخ می‌دهد.

 

اندی وودمن، از طریق توییتر: شما قبلاً گفتید که در کودکی بسیار فقیر بودید، چه درسهایی از آن وضعیت گرفتید؟

من آن دوره از زندگیم را به یاد می‌آورم، درست است که پولی برای خرج کردن نداشتیم اما من خانواده بسیار خوبی داشتم، خانواده‌ای سختکوش. دوران آرام و دوستانه‌ای بود. پدرم هرگز بر سر من فریاد نمیزد. تمام اعضای خانواده باهم بودیم؛ پدرم، مادرم، خواهرم و پدربزرگ و مادربزرگم. آن دوران شخصیت مرا ساخت. پدر و مادرم کشاورز بودند. ما پنیر پارمسان درست میکردیم. من هنوز هم میدانم روش درست کردنش چگونه است. هر روز صبح ما گاوها را میدوشیدیم و پنیر درست میکردیم.

 

دان کیپر، از طریق فیسبوک: بودن در میلان به عنوان بازیکن چه نکات برجسته‌ای داشت؟ و بازی کردن با آنهمه اسطوره در بازی چگونه بود؟

من زمان مناسبی را برای رفتن به میلان انتخاب کردم، درست است؟ این تیم واقعاً فوق العاده بود، و ما برای مربی بازی میکردیم که دقیقاً میدانست چه میخواهد. آریگو ساچی با چیدمان ما کار جدیدی در فوتبال میکرد و به ما یاد میداد خودمان را نشان بدهیم، و همین مسائل به ما کمک میکرد که در رده تیمهای برتر باشیم. من ارتباط بسیار خوبی با پائولو مالدینی و فرانکو بارسی داشتم، اما ساچی نقش کلیدی داشت.

 

تری منتون، از طریق توییتر: کدامیک بهتر بودند: میلان دهه 1980 یا بارسلونا در 2015؟

(میخندد) این واقعاً سوال سختی است چراکه فوتبال از دهه 80 تا به حال بسیار تغییر کرده است. صادقانه بگویم، فکر میکنم بارسلونا در حال حاضر بسیار قدرتمندتر بازی میکند. اما مقایسه سخت است برای اینکه قوانین بازیها تغییر کرده خصوصاً با قانون آفساید. این روزها گل زدن بسیار آسانتر شده چرا که نگه داشتن خط دفاعی آنقدر بالا سختتر است. امروزه شما تنها در صورتی در آفساید قرار میگیرید که آن بازیکنی باشید که به توپ ضربه میزند یا نزدیکش باشید، در حالیکه زمانی که من در میلان بودم تمام بازیکنان باید پشت خط آفساید میبودند.

 

جانسون نیل، از طریق توییتر: در زمانیکه دستیار ساچی برای مربیگری ایتالیا در جام جهانی 1994 بودید چه چیزهایی یاد گرفتید؟ زمانیکه روبرتو باجو پنالتی‌اش را در بازی فینال خراب کرد چطور او را تسلی دادید؟

بودن با او برای سه سال تجربه خیلی خوبی بود. من شیوه تمرین کردن و همینطور استراتژی و تمرکز بر جزییات ریز را آموختم. من بعد از فینال با باجو صحبت نکردم، اصلاً چه چیزی میتوان گفت؟ دو نفر از بهترین پنالتی‌زن‌های ما او و بارسی بودند که هر دو پنالتی را از دست دادند. پنالتی زدن مانند مسابقات بخت آزمایی است، تکنیک نیست بلکه یک وضعیت ذهنی است.

 

نیک گوو، از طریق فیسبوک: چرا طرفداران یوونتوس زمانی که شما مربی آنها بودید دوستتان نداشتند؟ آیا شکست دادنشان توسط میلان در فینال لیگ قهرمانان 2003 مانند انتقام بود؟

مشکل من با هواداران یوونتوس این بود که من برای میلان و رم بازی کرده بودم و آنها این موضوع را دوست نداشتند. طی دهه 1980 رقابت بزرگی بین یوونتوس و میلان شکل گرفت، آنها همیشه مدعی کسب عناوین قهرمانی بودند و قبل از آن در سال 1983 من عضوی از تیم رم بودم که موفق به شکست یوونتوس شده بود؛ یوونتوس بزرگی با پلاتینی، بونیک، جنتیله و زوف. من این را انتقام نمیدانم، اما بازی مقابل تیمی که چندی قبل من را اخراج کرده بود حس عجیبی داشت. اما این اولین باری بود که به عنوان مربی موفق به کسب عنوان لیگ قهرمانان شده بودم، در نتیجه احساساتم نه به خاطر انتقام، بلکه فقط به علت خوشحالی بود.

 

جیمز بورگت از پیسا: شما در کسب عناوین لیگ قهرمانان موفق‌تر بودید تا رقابتهای سری آ: سه در مقابل یک. آیا از این که نتوانستید عناوین بیشتری کسب کنید افسوس میخورید؟

بله، کمی، چون در میلان امکان بردن عناوین بیشتر وجود داشت اما اکثر اوقات ما دوم میشدیم. با پارما در سال 1997 هم دوم شدم. افسوس من بخاطر این است که باید با میلان عناوین بیشتری کسب میکردم چرا که تیم بسیار خوبی داشتم. ما در لیگ قهرمانان خوب ظاهر شدیم در سه فینال بازی کردیم و دوبار قهرمان شدیم اما درست است، باید عناوین بیشتری در لیگ بدست می‌آوردیم.

 

لانس بامتن از لندن: شکست خوردن از لیورپول در فینال لیگ قهرمانان در سال 2005 در حالی که در نیمه اول 3-0 جلو بودید را چگونه توضیح میدهید؟ آیا میتوانستید کاری متفاوت انجام دهید تا جلوی بازگشت باورنکردنی آنها را در استانبول بگیرید؟

اغلب به این موضوع فکر میکنم اما گمان نمیکنم کار دیگری از من برمی‌آمد. همه چیز در عرض شش دقیقه اتفاق افتاد. ما برای 114 دقیقه بازی کردیم؛ لیورپول شش دقیقه بازی کرد. این حقیقت ماجراست. بازی خیلی عجیبی بود. من این تیم میلان را به سه فینال در لیگ قهرمانان بردم و در سال 2005 واقعا بهترین بازیمان را ارائه دادیم، اما تنها باری بود که شکست خوردیم! [FourFourTwo سوال می‌کند: بازیکنان بعد از نیمه اول جشن گرفته بودند؟ آیا فکر میکردند که دیگر بازی را برده‌اند؟] نه نه این مزخرف است! ما بسیار خوشحال بودیم برای اینکه یک نیمه فوق العاده بازی کرده بودیم، اما میدانستیم که یک نیمه دیگر هم در پیش رو داریم. اما بعد از نتیجه 3-3 در دقایق آخر با شانسی که شوچنکو در مقابل دروازه داشت باید برنده میشدیم اما دودک توپ را گرفت.

 

لری آربر از برایتون: تیم چلسی شما فاتح لیگ برتر 10-2009 شد، رکورد 100 گل را شکست. رمز موفقیت شما چه بود؟

فقط اینکه ما بازیکنان خوبی داشتیم. افرادی مانند نیکولاس آنلکا، دیدیه دروگبا، فرانک لمپارد و میشائیل بالاک و البته آن فصل در فرم بسیار خوبی بودیم. این کلید پیروزی بود. مهمتر از همه اینکه بازیکنان در جایگاهی که قرار داشتند بسیار راحت بودند.

 

لستر اسکات، از طریق توییتر: چه چیزی در فصل دوم چلسی عوض شد؟ در مورد رفتن ری ویلکینز بدون آنکه شما بدانید چه حسی داشتید؟

ما خوب شروع کردیم ولی مصدومیتهای زیادی برای بازیکنانمان پیش آمد. جان تری، مایکل اسین و دیدیه دروگبا را نداشتیم. از رفتن رِی وسط فصل خوشحال نبودم. میخواستم او را نگه دارم.

 

گرت پورتر، از طریق توییتر: زمانیکه رومن آبراموویچ بعد از شکست از منچستریونایتد در یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان 2011 به رختکن آمد چه حسی داشتید؟

آمدن مالک باشگاه به رختکن برای سلام کردن عادی است. اما در آن لحظه، بعد از شکست در آن بازی، همه به نوعی خجالت‌زده بودند. سکوت محض فضا را پر کرده بود. من تلاش کردم این سکوت را با حرفهایم بشکنم.

 

لیزی بروم، از طریق فیسبوک: آیا شایسته رفتار بهتری به جای اخراج شدن از چلسی در روز آخر فصل بودید، آن هم درست بعد از بازی مقابل اورتون در گودیسون پارک؟

نه، من از ماجرا مطلع بودم و میدانستم چنین اتفاقی میافتد. من در رختکن بودم، اما شگفت زده نشدم. اخراج شدن جزئی از شغل ماست. هیچ مربی وجود ندارد که تابحال اخراج نشده باشد. خیلی خب، شاید پپ گواردیولا، که خودش تصمیم به ترک باشگاه‌ها میگیرد، اما او مدت زیادی نیست که مربیگری را شروع کرده است، تنها هشت سال.

 

ادوارد هافتون، از طریق توییتر: آیا چلسی در سال گذشته از شما خواست به باشگاه برگردید و جانشین ژوزه مورینیو شوید؟

نه، نه. اما با برگشتن به چلسی مشکلی ندارم. تجربه‌ام در چلسی و در فوتبال انگلیس خارق العاده بود.

 

کارولین کان، از طریق ایمیل: چطور به مدیریت زلاتان ابراهیموویچ و اعتماد به نفس معروفش در طی مربیگری پاری‌سن‌ژرمن نزدیک شدید؟

ایبرا واقعاً بامزه است، اما همچنین بسیار حرفه‌ایست. یک مربی چنین نفسی در یک بازیکن میخواهد. زلاتان از نفسش در مسیر درست استفاده میکند: او دارای استعداد فردی است، اما برای تیم بازی میکند. کریستیانو رونالدو هم اینچنین است.

 

آلفی کلینتون از راچستر: مربیگری کریستیانو رونالدو چگونه بود؟ افکار عمومی میگویند کار با او مشکل است، اما شما در مادرید چگونه بازی خوب از او میگرفتید؟

آموزش او بسیار ساده است چرا که به عنوان یک حرفه‌ای نیازی به گفتن چیزی به او نیست. او به طور واضح میداند باید چه کاری برای بازی و تمرین انجام دهد. به عنوان یک مربی واقعاً خوش شانس بودم که بازیکنی مانند او در تیمم داشتم چراکه او در هر فصل 50 گل به ثمر میرساند. او میخواست در بالاترین جایگاه باشد؛ میخواست بهترین باشد. فکر میکنم رقابت بین او و لیونل مسی باعث شده هر دو نفر روز به روز بهتر شوند. گفتن اینکه کدامیک بهتر است واقعاً دشوار است، برای اینکه در کنار زلاتان، همگی میتوانند به تنهایی بازیهای فوتبال را برنده شوند. یادم میاید که میخواستم با رونالدو شوخی کنم، به او گفتم ما ساعت 4 بازی داریم اما تو فردا را استراحت خواهی کرد. او بهت زده به من نگاه میکرد. بعد به او گفتم که فقط داشتم شوخی میکردم.

 

فلورنس رابرتز، از طریق فیسبوک: زمانیکه مربیگری رئال مادرید را به عهده گرفتید بردن لادسیما در دهمین تاج طلای اروپا که مدتها در انتظارش بودند چقدر اهمیت داشت؟

این مهمترین پروژه برای هرکسی در باشگاه بود؛ بازیکنان و طرفداران همگی تحت تاثیر این رویداد بودند. مدت زمانی طولانی موفق به کسب این جام نشده بودند اما در اواخر فصل اولم موفق به شکست اتلتیکو و بردن جام شدیم.

 

ساسید آلمیدا، از طریق فیسبوک: فروش ژابی آلونسو و آنخل دی‌ماریا چه تاثیری بر عملکرد شما در فصل دومی که در رئال مادرید بودید گذاشت؟

بله در آخر تاثیراتی گذاشت اما نمیتوانم فراموش کنم که در ابتدای فصل ما موفق به 22 پیروزی پشت سر هم شدیم. بعد از آن مشکلات شروع شد لوکا مودریچ و سرجیو راموس مصدوم شدند و اعتماد به نفسمان را تا حدی از دست دادیم. با این حال به نیمه نهایی لیگ قهرمانان رسیدیم، اما به یوونتوس باختیم، و قهرمانی را به بارسلونا با یک امتیاز واگذار کردیم. [FourFourTwo در این بین می‌پرسد: آیا فکر میکنید که باید مدت بیشتری در رئال مادرید میماندید؟] میدانستم که اگر پیروز نشوم اخراج میشوم، این را زمانیکه قرارداد امضا میکردم میدانستم. اگر برنده نشوید تاریخ باشگاه به شما میگوید که شما رفته‎‌اید. هیچ پشیمانی از زمان حضورم در مادرید ندارم، عالی بود. هر مربی دوست دارد با مادرید کار کند، به خاطر اینکه آنها بزرگترین باشگاه هستند، بخاطر تاریخشان و هوادارانشان در سرتاسر جهان.

 

تد سواین، از طریق توییتر: آیا از اینکه نماینده گرت بیل مستقیما سراغ فلورنتینو پرز برای تغییر جایگاه بیل رفت به جای اینکه خود بیل نزد شما بیاید ناامید شدید؟

بله، برای اینکه من معمولاً با نماینده صحبت نمیکنم، اما اگر بازیکن راضی نیست باید با من صحبت کند، با مربی. راه درست این است.

 

مارک سنفورد، از طریق فیسبوک: کار کردن برای چه کسی بهتر است: سیلویو برلوسکونی در میلان، فلورنتینو پرس در مادرید یا رومن آبراموویچ در چسلی؟

من هشت سال با برلوسکونی بودم و هنوز هم رابطه خوبی با او دارم. این حقیقت که این مالکان من را اخراج کردند به این معنی نیست که ارتباط ما قطع شده است. هنوز هم با فلورنتینو در ارتباطم و اگرچه از زمان جدا شدنم از چلسی آبراموویچ را ندیدم اما مشکلی با او ندارم.

 

جیسون بونز از طریق توییتر: الکس فرگوسن گفت: "امیدوار بودم کارلو به یونایتد بیاید. اما اینطور نشد. شاید در زمانی دیگر." این اتفاق کی رخ داد؟

بعد از اینکه در سال 2013 بازنشسته شد با من صحبت کرد، اما من در مورد رفتن به رئال مادرید موافقتم را اعلام کرده بودم. منچستر یونایتد خیلی دیر اقدام کرد. اما برای رفتن به اولدترافورد مشتاقم.

 

میک فرانسیس از بریزبین: بازیکنی که دوست داشتید داشته باشید چه کسی بوده است؟

زمانیکه در میلان بودم خواستم با استیون جرارد قرارداد امضا کنم، اما امکان پذیر نبود. نزدیک به آوردن روبرتو باجو به پارما بودم اما این کار را نکردم برای اینکه او میخواست در پستی متفاوت از جایی که من برای او میخواستم بازی کند. امروز میتوانم بگویم که این کار اشتباه بود، اما در آن هنگام نمیخواستم سیستمم را عوض کنم. امروز، با تجربیاتی که دارم، میگویم باشد مشکلی نیست، جایی برای او در تیم پیدا میکنیم. در ایتالیا همچنین دوست داشتم برای فرانچسکو توتی مربیگری کنم. همینطور مربیگری وین رونی هم جالب به نظر می‌آید.

 

گرنت ناکس، از طریق فیسبوک: نظرتان در مورد موفقیت این فصل کلودیو رانیری در لستر چیست؟ آیا پیروزی او دیگر مربیان با پول بیشتر و بازیکنان بهتر را خجالت زده کرد؟

نکته اینجاست که کلودیو با بازیکنانش جمع خوبی تشکیل داد. این مورد که آنها مصدومیت جدی نداشتند به او اجازه داد که فرم و سازمان بسیار خوبی بسازد. همچنین او بازیکنان خوبی هم دارد، انگولو کانته، ریاض محرض و جیمی واردی. من کلودیو را خیلی خوب میشناسم و مربی خوبی در کل جهان است، در اسپانیا، ایتالیا، انگلیس، فرانسه، همه جا! او شایسته قهرمانی لیگ برتر بوده است.

 

کریس اسپنسر از فیتزروی: شما دو سال مربیگری آنتونیو کونته که مربی جدید چلسی است را در یوونتوس به عهده داشتید. در مورد عملکرد او در استمفوردبریج چه فکری میکنید؟

کونته بسیار سختکوش است: بسیار جدی، بسیار حرفه‌ای و همیشه بر روی کارش تمرکز میکند. چلسی مربی بالا رتبه‌ای را در اختیار گرفته که همیشه به جزییات دقت میکند. با آمدن به انگلیس از ایتالیا با دنیایی متفاوت روبرو خواهد شد: فشار کمتر، نبود خشونت، جو عالی، استادیومهای پر، کاملاً متفاوت با ایتالیای حال حاضر. بی‌شک در چلسی موفق خواهد بود. باشگاه با مربیان ایتالیایی شانس خوبی داشته است. جانلوکا ویالی، من، و سپس روبرتو دی‌متئو، که به آنها کمک کردیم فاتح لیگ قهرمانان شوند.

 

جولیانو مایورانا از نیوتاون: آیا تا بحال خواسته‌اید مربی تیم ملی باشید؟ شاید ایتالیا، یا انگلیس؟

در حال حاضر ترجیح میدهم با باشگاه کار کنم. اما در آینده شاید. انگلیس؟ چرا که نه. مشکلی با این قضیه ندارم.

 

جاناتان پاتل از طریق توییتر: شما در میلان تحت مربیگری فابیو کاپلو بازی میکردید. فکر میکنید چرا به عنوان مربی انگلیس موفق نبود؟

او در جام جهانی 2010 بسیار خوب و با کیفیت ظاهر شد، از ده بازی نه تا را برنده شد. اما در تورنمنتی که طی مدت کوتاهی برگزار میشود باید با آمادگی کامل تمام بازیکنانتان وارد شوید، و چنین چیزی بعد از یک فصل بازی در لیگ برتر و لیگ قهرمانان مشکل است.

 

کیل همپتون از طریق فیسبوک: سختترین لیگ در اروپا چیست؟

از نظر کیفیت بازی، اسپانیا. تمام تیمها میتوانند بازی کنند، حتی تیمهای کوچکتر. نگاه کنید تیمهای اسپانیایی در رقابتهای اروپا چه کردند. اتلتیکو و رئال مادرید هردو در فینال لیگ قهرمانان بودند، سویلا در فینال لیگ اروپا بود، و ویارئال در نیمه نهایی حضور داشت. از نظر تاکتیک میگویم ایتالیا، چرا که آنجا شما باید به سیستمهای متفاوت بسیار زیادی فکر کنید. یک هفته شما مقابل سیستم 2-4-4 بازی میکنید، سپس 3-3-4 و سپس 2-5-3. بنابراین مربیان ایتالیایی تجربه و دانش زیادی کسب میکنند. از نظر تاکتیک لیگ ایتالیا واقعاً لیگ سختی است برای اینکه بازی فشرده است. در انگلیس هم لیگ متفاوت است: فشار بیشتر است و بازیها تماشایی‌تر هستند. به قهرمانی لستر در این فصل نگاه کنید، واقعاً رقابت زیاد بود. تیمهای زیادی میتوانند برای تیمهای بزرگتر ایجاد مشکل کنند. واقعا لیگ متعادلیست. در فرانسه حال حاضر تنها یک تیم وجود دارد: پاری‌سن‌ژرمن.

 

پیتر کامن از پِرت: ژوزه مورینیو گفته که هرگز در کشوری که یک مرد کوچک بتواند قهرمان لیگ شود مربیگری نمیکد. شما هم اینطور فکر میکنید؟

مرد کوچک بتواند قهرمان لیگ شود؟ یعنی چی؟ [FourFourTwo توضیح میدهد که ژوزه به مربیانی که کار راحت را انجام میدهند کنایه میزند]. آهان متوجه شدم! بستگی دارد. درست است من دو سال مربی پاری‌سن‌ژرمن بودم. این به پروژه باشگاه بستگی دارد. و اگر آنها بلند همتی از خود نشان دهند. هدف پاری‌سن‌ژرمن نه تنها قهرمانی لیگ است، بلکه رقابت در لیگ قهرمانان اروپا هم هست.

 

شاون پری از طریق توییتر: شما معروف به داشتن شخصیت آرام هستید. آیا هیچوقت خونسردی خود را از دست میدهید؟ وقتی کنترلتان را از دست میدهید چه اتفاقی میافتد؟

در سال 2013 زمانی که در پاری‌سن‌ژرمن بودم در ضربات پنالتی مقابل اویان شکست خوردیم و از جام حذفی فرانسه کنار رفتیم و ما واقعاً بد بازی کرده بودیم. خیلی عصبانی بودم، آنقدر که یک در را شکستم. همچنین یه جعبه شوت کردم و بر سر ایبراهیموویچ فرود آمد. او واکنش نشان نداد. اگر اعصابم بهم بریزد باید رختکن را ترک کنم و بعضی اوقات بروم بیرون و سیگار بکشم سپس آرام میشوم، اگرچه در تلاشم که اینها را ترک کنم.

 

جولیان کینگدام از طریق توییتر: چرا بایرن مونیخ را انتخاب کردید؟ بعد از آنکه آنها بعد از چهار فصل قهرمان بوندسلیگا شدند چطور به پیشرفتشان کمک میکنید؟

چرا؟ برای اینکه این زمان مناسبی هم برای من و هم برای باشگاه است. آنها به یک مربی نیاز داشتند و من هم به یک باشگاه. زمانبندی مناسبی بود. بایرن یکی از بهترین تیمهای اروپا است و این چالش جدیدی‌ست، و هدف من ماندن در دایره رقابتهاست. پنج مرتبه طی پنج سال گذشته آنها به نیمه نهایی لیگ قهرمانان رسیدند اما تنها یک بار قهرمان شدند. بنابراین سال بعد باید متمرکز شویم. بهتر کردن تیم به این خوبی سخت است. شاید راهش این باشد که در همان سطح باقی بمانیم. تنها بازیکنی که قبلاً با او کار کرده بودم ژابی آلونسو است، اما بقیه تجربه جدیدی خواهند بود. در حال یادگیری زبان آلمانی هستم اما سخت است.

 

گری ویکهام از طریق فیسبوک: آیا درست است که شما یکی از طرفداران فیلم Star Trek هستید و در فیلم جدیدشان نقش آفرینی کرده‌اید؟

بله. من در فیلم جدیدشان نقش کوچکی دارم، در نقش یک دکتر که صحبت نمیکند، فقط در پس زمینه حضور دارد. من در ونکوور زندگی میکردم و آنها مشغول فیلمبرداری بودند. من دوستی خوبی با یکی از بازیگران به نام زوئی سالدانا دارم: او با یک مرد ایتالیایی ازدواج کرده و در این فیلم حضور دارد. زوئی به شوخی گفت من میتوانم نقشی در این فیلم ایفا کنم و با کارگردان صحبت کرد، سپس یک روز من بر سر فیلمبرداری حاضر شدم. آه، من بازیگر بدی هستم. وقتی بچه بودم Star Trek را دوست داشتم، بنابراین بودن در این فیلم جالب است.

 


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها