گزارش ویژه | برای منفورترین باشگاه آلمانی؛ لایپزیگ و حضوری پر سر و صدا در بوندس‌لیگا!


سه شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۵ ۱ ۱۱۰۱
متافوتبال - راسن بالسپورت لایپزیگ در فوتبال آلمان نظرها را به خود جلب کرده و فوتبال دوستان در سرتاسر جهان هفته به هفته مسابقات این تیم را رصد می‌کنند تا ببیند سرانجام آیا این تیم کوچک می‌تواند با بزرگترین غول فوتبال آلمان یعنی بایرن مونیخ به رقابت بپردازد یا خیر؟

علی‌بابازاده - متافوتبال| سال گذشته تقریبا در همین روزها بود که دنیای فوتبال تحت تاثیر نام باشگاه لسترسیتی قرار گرفته بود؛ روباه‌های کینگ پاور زیر نظر کلودیو رانیری خیره‌کننده ظاهر شدند و در نهایت توانستند لیگ جزیره را فتح بکنند. اما امسال نامی جدید بر سر زبان‌ها افتاده است؛ راسن بالسپورت لایپزیگ در فوتبال آلمان نظرها را به خود جلب کرده و فوتبال دوستان در سرتاسر جهان هفته به هفته مسابقات این تیم را رصد می‌کنند تا ببیند سرانجام آیا این تیم کوچک می‌تواند با بزرگترین غول فوتبال آلمان یعنی بایرن مونیخ به رقابت بپردازد یا خیر؟
ماجرا تقریبا از ۲ سال پیش آغاز شد; به عقیده‌ی سایر باشگاه‌های آلمانی در آن زمان رالف رانکینگ مدیر ورزشی لایپزیگ موانع مالی وضع شده در فوتبال آلمان را نادیده گرفت و با کمپانی‌های پورشه و فولکس واگن قرارداد همکاری ۴ ساله امضا کرد! رانکینگ پس از این قرارداد مصاحبه‌ای را انجام داد و از همان زمان نشان داد که برنامه‌های اقتصادی مناسبی را برای باشگاه خود در نظر گرفته: «ما از اینکه توانستیم دو شریک استراتژیک پیدا کنیم خوشحال هستیم. علاقه به افزایش سرمایه گذاری در لایپزیگ به دلیل برنامه های قابل قبول ما افزایش یافته است و کمپانی های زیادی خواهان همکاری با ما شده اند.»
برخی معتقدند کاری که لایپزیگ انجام داد نشانه‌ای بود از موفقیتِ فوتبالِ مدرن و برخی دیگر اعتقادشان بر این است که این باشگاه به تمام فاکتورهایی که برای فوتبال ژرمن‌ها قابل احترام است، پشت کرده!
لایپزیگ در سال ۲۰۰۹ به عنوان جانشینی برای یک تیم دسته پنجمی به نام مارکرانشتات کارش را آغاز کرد. دیتریخ ماتشیتز، موسس جنجالی شرکت ردبول، به رویای خود برای اضافه کردن یک باشگاه فوتبال به امپراتوری در حال گسترش خود جامه عمل پوشاند.
اما در این راه با مشکلات زیادی نیز دست و پنجه نرم می‌کرد؛ برخلاف ردبول سالزبورگ و نیویورک ردبول، قانون آلمان اجازه نمی‌داد تا لایپزیگ نام اسپانسر اصلی‌ خود را به نام باشگاه اضافه کند. بنابراین ماتشیز دست به یک شاهکار زد. او نام تیم جدیدش را «راسن بال اشپورت لایپزیگ» گذاشت! (حروف اول کلمه راسن‌بال RB نشان اختصاری شرکت ردبول است) این حرکت جزو اولین اقدامات حیله‌گرانه رییس ردبول برای دور زدن قوانین فوتبال آلمان بود و شاید بزرگترین کودتای او، شیوه‌ای بود که ردبول برای محدود کردن کنترل هواداران بر مدیریت باشگاه خود در پیش گرفت; تقریباً تمام باشگاه‌های آلمانی از قانون ۱+۵۰ درصد آرا استفاده می‌کنند، قانونی که به اعضا و هواداران برای انتخاب اعضای هیات‌مدیره باشگاه، تعادل می‌دهد. این قانون اجازه نمی‌دهد بیشتر از ۴۹ درصد مالکیت باشگاه به اسپانسر و کمپانی ها تعلق بگیرد. ولی راه حل ردبول برای این کار بسیار آسان بود; به‌عنوان مثال برای تبدیل شدن به یک عضو شما باید ۸۰۰ یورو بپردازید که این ۱۰ برابر بیشتر از رقمی است که‌برای عضویت در باشگاهی مانند بایرن‌مونیخ پرداخت می‌شود.
علاوه بر این‌ها در باشگاه لایپزیگ تقریبا ۱۷ نفر صلاحیت رای دادن دارند و این بدان معناست که همین تعداد نفرات باشگاه را اداره می‌کنند و این کارشان نوعی پوزخند به قوانینی‌ست که تصور می‌شود برای حفاظت از حقوق هواداران و سنت‌های فوتبال آلمان وضع شده‌است.
و این دقیقا همان نکته‌ی انتقادی کارشناسان فوتبال آلمان است!

چندی پیش در این رابطه دیلی میل با هواداران سایر تیم‌ها مصاحبه می‌کرد و نظر آنها را نیز جویا می‌شد. یکی از هواداران لکوموتیو لایپزیگ، تیم پیشین این‌شهر به دیلی‌میل این‌چنین گفت که: 《 باشگاه من برای فوتبال بازی کردن تأسیس شد اما، ردبول لایپزیگ برای پول درآوردن و فروش نوشیدنی‌های نیروزا تاسیس شد!‌》

آخرین بار که باشگاهی از شرق آلمان در بوندس‌لیگا حضور داشت مربوط می‌شود به سال ۲۰۰۹ و تیمی به اسم کوتبوس! 
پس از ۲۷ سال از زمان فروپاشی دیوار برلین، هرگز پیش نیامده بود که تیمی از شرق آلمان در بوندس‌لیگا بازی کند. شاید لایپزیک برای برطرف کردن ناکامی‌های چندین و چند ساله گزینه‌ی خوبی باشد; باشگاهی که با سیستم تحسین برانگیز جوانانش، تواسنت طی هفت سال از دسته پنجم فوتبال آلمان به بوندس لیگا صعود بکند و اکنون نگاه به صعود، و حضور در لیگ قهرمانان دارد و می‌خواهد شاگردان کارلتو را در لیگ به چالش بکشاند! 
همان‌طور که ذکر شد لایپزیگ عمر چندانی ندارد و تنها هفت‌سال از قدمتش می‌گذرد; همین تیم هفت‌ساله زیر نظر رالف هازِنهوتل از ۱۶ بازی سپری شده در فصل جدید بوندس لیگا توانسته آمار خیره‌کننده‌ی ۱۱ برد، ۳ تساوی و تنها ۲ شکست را به ثبت یرساند با ۳۶ امتیاز در جایگاه دوم جدول قرار بگیرد.
لایپزیگ را بسیاری از هواداران فوتبال آلمان به تمسخر می‌گیرند; به آن‌ها اتهام می‌زنند که باعث مرگ روح فوتبال درکشورشان شده‌اند و قصددارند با قوطی‌های نوشابه‌ی انرژی‌زا، بزرگترین جام‌ها را فتح بکنند. در همین فصل، زنبور‌های وست‌فالن اولین بازیِ خارج از خانه‌ی خود را مقابل گاوهای نر سرخ برگزار کردند و باشگاه دورتموند اجازه نداد تا طبق سنت مرسوم نام دو باشگاه بر روی یک شال نوشته شود! آنها می‌گویند ردبول لایپزیگ فوتبال را بهانه فروش محصولش کرده و نباید برندها، فوتبال را ببلعند. می‌گویند در چنین باشگاهی نه وفاداری اهمیت دارد، نه احساس، نه تاریخ و نه بازی جوانمردانه. 
اما این همه‌ی ماجرا نیست و روی دیگر سکه را نیز می‌توان نگاه کرد; همان رویی که می‌گوید فوتبال با سرمایه ردبول سرانجام در بخش شرقی آلمان جان گرفته و این که آربی لایپزیگ حال و هوای از بین رفته فوتبال در شرق آلمان را پس از نابودی لکوموتیو لایپزیگ تغییر داده! رالف رانگنیک، مربی سابق اشتوتگارت، هانوفر، شالکه و هوفنهایم، مدیر ورزشی باشگاه شده و سیاست "فقط به جوانان تکیه کن" را دنبال می‌کند. متوسط سن بازیکنان ردبول لایپزیگ چیزی در حدود ۲۳ سال است و طرفداران باشگاه به درخشش آن‌ها برابر غول های بوندسلیگا افتخار می‌کنند. همان هایی که اعتقاد دارند باشگاه شان همان قدر به برند و بازاریابی روی آورده که باشگاه هایی مثل وولفسبورگ (اتوموبیل فولکس واگن) و لورکوزن (داروهای کمپانی بایر) یا اینگلواشتات (اتومبیل آئودی) تولیدات خود را تبلیغ کرده اند.

برخلاف بسیاری از بزرگان فوتبال در آلمان، این لوتار ماتئوس بود که به انتقادات سنگین نسبت به تیم نو پای لایپزیگ واکنش نشان داد و لب به انتقاد گشود: «ما باید از بودن لایپزیگ در بوندسلیگا خوشحال باشیم، تیمی که فوتبالی پویا و هجومی و جذاب بر پایه حضور جوانان بازی می‌کند. بحث های پیرامون ردبول و مسئله‌ی اسپانسرینگ را نیز نمی توانم درک کنم. اگر بحث و مشکلات مربوط به اسپانسر است، این مشکلات از قدیم در بوندسلیگا وجود داشته; هامبورگ، لورکوزن، وولفسبورگ و هوفنهایم همگی حامی مالی‌ای شبیه به این تیم دارند.»

حالا یک لایپزیگ باقی مانده و ۱۷ تیم دیگر در بوندس‌لیگا; تیم‌هایی که شاید هیچ‌کدام شان راضی به موفقیت شاگردان هازنهوتل نباشند و آن‌ها جز طرفداران‌شان کسی را پشت سر خود نمی‌بینند.
با تمام این تفاسیر آیا لایپزیگ می‌تواند انتقام این خشم و غضب نامحدود و شاید کمی ناعادلانه را بگیرد و در لیگ به قهرمانی برسد؟ چرا که مسلماً آلمانی نبودنِ اسپانسرِ یک باشگاه آلمانی، نمی‌تواند دلیلی بر وجود این همه نفرت و دشمنی باشد!


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها

اخبار مرتبط