گزارش ویژه | مروری بر ۶ فوریه ۱۹۵۸و سقوط هواپیمای یونایتد ‌‌/ وقتی خدا هم شیاطین‌سرخ را دوست دارد!


سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۵ ۰ ۳۶۵
پروفایل

نویسنده

علی بابازاده
متافوتبال - پرواز شماره ۶۰۹ هواپیمای شرکت بریتیش یوروپین ایرویز در سومین تلاش خود برای پرواز از فرودگاه پوشیده از برف و گل و لای شهر مونیخ در آلمان غربی ناکام ماند و سقوط کرد.

علی‌بابازاده - متافوتبال | پرواز شماره ۶۰۹ هواپیمای شرکت بریتیش یوروپین ایرویز در سومین تلاش خود برای پرواز از فرودگاه پوشیده از برف و گل و لای شهر مونیخ در آلمان غربی ناکام ماند و سقوط کرد.

هواپیما، حامل بازیکنان و مربیان باشگاه فوتبال منچستریونایتد، هواداران این تیم و تعدای خبرنگار بود. ۲۰ نفر از ۴۴ سرنشین هواپیما، موقع سقوط جان باختند و مابقی سرنشینان که به شدت آسیب دیده و بیهوش شده بودند، به یکی از بیمارستان‌های شهر مونیخ منتقل شدند. در نهایت سه نفر نیز در بیمارستان جان باختند که در نتیجه مجموع جان باختگان این حادثه به عدد ۲۳ رسید و ۲۱ نفر نیز جان سالم به در بردند.

photo_2017-02-14_17-56-32.jpg

اما به‌راستی در آن روز چه بر سر باشگاه دوست داشتی منچستریونایتد آمد و آن‌ها چگونه توانستند بعد از وقوع آن حادثه، مجدداً شرایط پیشرفت خود را فراهم کنند؟

پس از جنگ جهانی دوم همه چیز عوض شده بود. بریتانیایی ها جنگ را برده بودند و همه با امید به زندگی خود ادامه می‌دادند و فوتبال هم از سر گرفته شده‌بود. تیم ها دوباره شکل گرفتند و لیگ آغاز شد؛ مربی منچستریونایتد مت بازبی بود؛ انتخابی عجیب و مسخره برای هواداران قرمز‌پوش!

سرخ های دو آتشه حالا باید کاپیتان سابق سیتیزن ها و بازیکن اسبق لیورپول را روی نیمکت خود تحمل می‌کردند. اما تیم بازبی برای طرف قرمز پوش شهر منچستر راضی کننده بود؛ دوم شدن در لیگ و واگذاری جام قهرمانی آن هم فقط با یک امتیاز و درهم کوبیدن لیورپول و آرسنال برای تیمی که در آخرین حضور خود چهاردهم شده بود فوق العاده به حساب می‌آمد! در واقع فصل ۳۹-۱۹۳۸ که قبل از جنگ جهانی و به صورت کامل برگزار شد برای شهر منچستر چیزی جز آه و افسوس نداشت: چه فاجعه ای! فوتبال منچستر در آن سال خرد شد. سیتی در دسته دوم دست و پا می‌زد و یونایتد هم پایین تر از سلاطین لیگ جزیره یعنی لیورپول، اورتون و آرسنال متحول شده قرار داشت. 

برویم بر سر فصل ۵۸-۱۹۵۷: کمی سخت بود پسران بازبی را مدعی بردن سه گانه ندانیم؛ مگر تیمی می‌توانست جلودار دانکن ادواردز، بابی چارلتون، بیلی فولکس، تامی تیلور و دیوید پگ و سایر بازیکنان یونایتد باشد و یا دروازه هری گریگ بزرگ را باز کند؟ این یونایتد ترسناک بود؛ اولدترافورد، جهنمی برای حریفان که برای بازبی و پسرانش بهشت بود. او بهشت خود را به مقصد مادرید ترک نکرد تا پس از ۱۲ سال سرانجام ثمره‌ی تلاش خود را برداشت کند. درهم کوبیدن آستون ویلا نوید فصلی فوق العاده را می‌داد. اولین جام فصل جدید به خانه آمده بود، کسب جام خیریه کوچک ترین هدف بزرگ مردان یونایتد بود. تمرینات زیر نظر جیمی مورفی سخت و طاقت فرسا برگزار می‌شد و همه می‌دانستند که غرور شهر منچستر نباید خدشه دارد می‌شد؛ یونایتد، اتحادی بود برای منچستر بزرگ.

ولی طبق معمول سنگ اندازی های فدراسیون شروع شد. گام اول مخالفت با حضور منچستر در رقابت های اروپایی بود. بازبی که به قول خودش مرد استوک و چمن و زیبایی بود به راحتی تسلیم نمی‌شد؛ به گفته فدراسیون این آخرین شانس یونایتد در رقابت های اروپایی بود و هم چنین هیچ تغییری در زمان بازی های این تیم در لیگ ایجاد نمی‌شد. این موضوع کار را سخت می‌کرد، همه بازی های یونایتد پس از بازی های این تیم در لیگ اروپا تنها پس از سه روز برگزار می‌شد و دقیقا به همین دلیل مت بازبی تصمیم گرفت پرواز های یونایتد را اختصاصی کند تا این تیم از بازی های لیگ عقب نماند. اما کار رفته رفته سخت تر می‌شد، یونایتد در سه جبهه می‌جنگید و توان بازی کردن در فاصله ۲ روز را نداشت. آن ها باید برای حضور در مرحله یک چهارم نهایی راهی بلگراد می‌شدند، کار سخت بود. بازی رفت ۲-۱ به سود یونایتد به پایان رسیده بود اما تنها یک گل از طرف ستاره سرخ می‌توانست رویای بازبی را خراب کند. درخواست تعویق بازی منچستر‌یونایتد در برابر وولورهمپتون نیز از سوی فدراسیون رد می‌شود. حالا یونایتد می‌بایست بلافاصله پس از بازی با ستاره سرخ به منچستر باز می‌گشت تا به مصاف وولورهمپتون برود. همه‌ی این‌ها باعث می‌شود تا شاگردان بازبی پس از یک شب استراحت در سفارت بریتانیا در یوگسلاوی به سمت مونیخ و نهایتا منچستر حرکت کنند. به جز تاخیر یک ساعته، بقیه کارها طبق برنامه انجام می‌شود و هواپیمای اختصاصی یونایتد به مونیخ می‌رسد. مونیخ محل سوخت گیری هواپیما است و چندی بعد هواپیما راهی منچستر خواهد شد؛ برف تمام فرودگاه را فرا گرفته است. در ساعت ۲:۲۰ دقیقه اولین تلاش برای پرواز ناکام می‌ماند. بازیکنان در حاشیه باند شروع به برف بازی می‌کنند؛ اگر بازی وولورهمپتون نبود قطعا این پرواز به تعویق می‌افتاد اما خلبان در ساعت سه و چهار دقیقه و دقیقا یک دقیقه پیش از وقوع حادثه شانس خود مجدداً را برای پرواز امتحان می‌کند که با ناکامی برزگی رو به رو می‌شود؛ هواپیما نمی‌تواند به حد کافی از زمین بلند شود و در خانه‌ای در حوالی فرودگاه سقوط می‌کند. ۲۱ نفر جان می‌بازند و تعداد زیادی از بازیکنان و خبرنگاران از جمله مت بازبی زخمی و مصدوم می شوند.

جئوف بنت دیگر نمی‌تواند دختر ۵ ماهه خود را ببیند. گفته می‌شود لیامولن پیش از سقوط هواپیما فریاد زده است:«اگر اکنون زمان آن فرا رسیده است؛ من آماده ام!»

photo_2017-02-14_17-56-15.jpg

خبر به سرعت مخابره می‌شود و به منچستر می‌رسد؛ نه تنها جیمی مورفی که همراه تیم نبود در بهت فرو می‌رود ، بلکه این خبر کل بریتانیا و اروپا را تکان می‌دهد. فدراسیون بازی یونایتد با وولورهمپتون را لغو می‌کند، اقدامی که اگر زودتر صورت می‌گرفت این حادثه رخ نمی‌داد. صحبت هایی از تعلیق باشگاه به زبان می‌آید و در همان حال و هوا اجساد قربانیان به منچستر آورده می‌شود. حالِ مت بازبی و دانکن ادواردز وخیم گزارش شده می‌شود.

اما در همین شرایط نابسامان نیزجیمی مورفی راه را ادامه می‌دهد؛ یونایتد ۱۱ بازیکن کامل ندارد و دست به دامن بازیکنان قرضی و بازنشسته میشود. 

منچستر که در کورس قهرمانی است و پیش از حادثه آرسنال را با ۵ گل شکست داده است در ۱۴ بازی باقی مانده فصل ۵۸ - ۱۹۵۷ تنها موفق به کسب یک پیروزی می‌شود و با رده هشتمی لیگ را به پایان می‌رساند. در جام حذفی نیز مورفی موفق می‌شود تیم را به فینال برساند اما در فینال یونایتد با نتیجه ۲ بر ۰ مغلوب بولتون می‌شود . بولتونی که پیش از آن در رقابت های لیگ با ۷ گل از منچستر یونایتد شکست خورده بود. در لیگ اروپا نیز یونایتد در عین ناباوری در بازی رفت میلان را شکست می‌دهد اما در بازی برگشت روسونری با ۴ گل یونایتد را در هم می‌کوبد تا تیر خلاصی باشد بر پیکر بی جان یونایتد.

رئال مادرید حاضر شد قهرمانی خود را به یونایتد تقدیم کند و یوفا نیز به دلیل این حادثه از یونایتد دعوت کرد که در دور بعدی این رقابت ها حاضر شود که البته با مخالفت بی‌شرمانه اتحادیه رو به رو شد! 

در این بین حال بازبی بهبود می‌یابد اما دانکن ادواردز امید شماره اول یونایتد و تیم ملی انگلستان در سن ۲۱ سالگی از دنیا می‌رود.بابى چارلتون بیست ساله از جمله بازیکنان زنده مانده از این حادثه بود که توانست هشت سال بعد انگلیس را به اولین و تنهاترین قهرمانى خود در جام جهانى برساند. چارلتون در خاطرات خود این حادثه را اینچنین توصیف نموده است:«من هنوز در صندلى نشسته بودم، اما هواپیما حدود شصت مترى از من فاصله داشت. با نگاهى به اطراف متوجه شدم که هرى گریگ در کنار من قرار گرفته است. او گفت که من ده دقیقه اى بیهوش بوده ام» هرى گریگ دروازه بان منچستریونایتد که اهل ایرلند شمالى بود، با نجات دادن برخى از هم تیمى ها و مسافران حاضر در هواپیماى سانحه دیده خود را به قهرمان این روز تبدیل کرد و بعدها به همین دلیل مورد تقدیر قرار گرفت. مت بازبى سرمربى تیم نیز با مصدومیت بسیار زیاد از هواپیماى آتش گرفته بیرون آورده شد، بابى چارلتون بعدها در خصوص این سرمربى گفت:«وى مونیخ را هرگز فراموش نخواهد کرد، او خود را مسئول مى‌داند، چون کسانى که در این حادثه از دنیا رفتند همانند فرزندان او بوده اند.»

گفته می‌شود پس از آن در بازی های خانگی برگه ای با مضمون "ما ادامه خواهیم داد." در بین هوداران پخش می‌شده است هرچند که رویای بازبی خراب می‌شود و یونایتد در این فصل طبعیتا ناکام می ماند.

 

بعد از آن حادثه عملاً هیچکس از منچستر یونایتد انتظاری نداشت؛ تیمی که هرچند کشتی آن شکسته بود، اما غرق نشد. فصل ۵۹- ۱۹۵۸ زیاد خوب شروع نشد؛ طبیعی بود، تیم از هم پاشیده بود و تنها مت بازبی می‌توانست آن را جمع کند. ۸ باخت در ۲۰ بازی ابتدایی، شروعی که یونایتد حداقل در سال های اخیر به خود ندیده بود. اما پس از آن رفته رفته ققنوس یونایتد از زیر خاکسترها سر بلند می‌کرد.

در فصل ۶۰- ۱۹۵۹ اما بازبی باز هم به دنبال ریسک و تغییرات بود. کنار گذاشتن قدیمی ها و افزودن بازیکنان جدید به تیم نتیجه ای جز افت پی در پی نداشت. منچستر یونایتد در این فصل سه بار از لندنی ها (آرسنال، فولهام، تاتنهام) پنج گل دریافت کرد و در یکی از بدترین بازی های خود با ۷ گل در برابر نیوکاسل شکست خورد و لیگ را با رده هفتمی به پایان رساند. فصل ها به سرعت می‌گذشتند و یونایتد از جمع مدعیان دورتر می‌شد و قرمز پوشان منچستر باز هم در رده هفتم جای گرفتند.

هرچند از لحاظ فنی سال ۶۰ سال پرباری برای یونایتد نبود اما از این پس می‌توانیم آن ها را شیاطین سرخ بنامیم؛ این لقب را آن ها در سال ۱۹۶۰ دریافت کردند؛ در همین سال بود که یونایتد صاحب آرم اختصاصی شد، آرمی که کشتی، یعنی صنعت اول شهر منچستر را هدف خود قرار داده بود. بازبی که نمی‌خواست ققنوس یونایتد دوباره خاکستر شود، دیوید هرد را از آرسنال به خدمت گرفت. اما وضع نه تنها باب میل شیاطین سرخ پیش نرفت، بلکه رکورد هایی در آن فصل زده شد که تا کنون نیز پا برجاست؛ از جمله باخت در سه بازی پیاپیدر اولدترافورد و خوردن ۵ گل از آرسنال و اورتون. به هر حال آن فصل نیز با جایگاه پانزدهمی برای یونایتد به پایان رسید تا این تیم بدترین جایگاه خود در ۲۰ سال اخیر خود را تجربه کند. در فصل ۶۳ -۱۹۶۲ من‌یو بازهم نذول کرد و فصل ۶۴ - ۱۹۶۳ فصلی شد کاملا متفاوت؛ یونایتدی که سال قبل برای بقا در لیگ می‌جنگید حالا به دنبال قهرمانی بود و اگر در برابر لیورپول "دبل" نمی‌شد، قطعا قهرمانی را تصاحب می‌کرد؛ در این فصل پای شیاطین سرخ پس از ۵ سال به رقابت های اروپایی باز شد و آن ها به لطف قهرمانی در جام حذفی فصل قبل در جام برندگان اروپا شرکت کردند که البته با شکست در برابر اسپورتینگ حذف شدند؛ در این فصل هرچند منچستر یونایتد در کسب جام ناکام بود، اما عملکرد خوب در پنج جام موجود و آمار گلزنی بالای دنیس لاو (۴۶ گل در یک فصل) نوید یونایتدی رو به رشد را می‌داد. یونایتد آماده قدرت نمایی بود هرچند  ابتدای فصل ۶۵ - ۱۹۶۴ ناامید کننده شروع‌شد ؛ تنها ۱ برد از ۶ بازی؛ رفته رفته منچستر یونایتد جان گرفت و با هنرنمایی های مثلث بست، چارلتون و لاو تیم ها را یک به یک از پیش رو بر می‌داشت. در میانه های فصل بود که دنیس لاو به عنوان بهترین بازیکن اروپا شناخته شد؛ سرانجام منچستر یونایتد با کمک ۲۸ گلی که لاو برای این تیم در لیگ به ثمر رساند بار دیگر پس از هشت سال، به علت تفاضل گل بهتر نسبت به لیدز یونایتد قهرمان شد. حالا دیگر همه چیز بر وفق مراد بود. منچستر یونایتد با شکست لیورپول قهرمان جام خیریه شد. یونایتد باز هم پادشاه به حساب می‌آمد و به لیگ اروپا بازگشته بود. اما ناکامی در نیمه نهایی لیگ اروپا دست از سر منچستر یونایتد بر نمی‌داشت؛ این تیم در نیمه نهایی به پارتیزان باخت تا بار دیگر و برای سومین بار در مرحله نیمه نهایی حذف شود. تمرکز بیش از حد روی لیگ اروپا نیز باعث شد منچستر یونایتد از لیگ انگلستان غافل شود و از قهرمانی باز بماند. نتایج فصل تلخ ۵۸ بار دیگر تکرار شد با این تفاوت که این بار حادثه ای در کار نبود و این غفلت یونایتد بود که این تیم را بدون جام گذاشت.

 بازبی همچنان در تلاش؛ یونایتد در فصل ۶۷-۱۹۶۸ با کمترین باخت ممکن ( ۶ باخت از ۴۲ بازی) قهرمان شد. ناکامی ها در جام های حذفی و لیگ کاپ ادامه داشت اما هدف بازبی بزرگ چیز دیگری بود. در همین سال بود که انگلستان قهرمان جام جهانی شد و بابی چارلتون کمک زیادی به قهرمانی انگلستان کرد؛ او بهترین بازیکن جام جهانی نام گرفت. بابی چارلتون در ادامه موفق به کسب توپ طلا نیز شد. و اما فصل پایانی؛ فصلی که پر بود از شگفتی. از دومین قهرمانی منچستر سیتی در لیگ گرفته تا قهرمانی منچستر یونایتد در اروپا. قهرمانی سیتی شباهت زیادی به قهرمانی این تیم در سال ۲۰۱۱داشت؛ آن ها در بازی برگشت در اولدترافورد یونایتد را شکست دادند و با دو امتیاز اختلاف نسبت به آن‌ها قهرمان لیگ انگلستان شدند. 

در اواسط فصل جرج توپ طلا را برد و مزد زحمات خود را در من‌یو گرفت. بدین ترتیب او سومین بازیکن منچستر یونایتد بود که در طی ۴ سال موفق به کسب این عنوان می‌شد. لیگ اروپا نیز برای منچستر یونایتد فوق العاده بود؛ بدون شکست در خانه و تنها یک شکست یک بر صفر در برابر زابرز لهستان آن هم در مقابل دیدگان ۱۰۵ هزار نفر. در نیمه نهایی جدال رئال مادرید و منچستر یونایتد تکرار شد؛ شیاطین سرخ  با ۱۰ سال تاخیر برای انتقام گیری آمده بودند و البته موفق هم به انجام این کار شدند.

ومبلی برای شیاطین سرخ خوش یمن بود و آن ها با شکست ۴ بر ۱ بنفیکا در فینال این رقابت ها به اولین تیم پیروز در لیگ اروپا تبدیل شدند تا کار نیمه تمام دردانه های دوست داشتنی بازبی را تمام کنند.

 

حادثه مونیخ هویت باشگاه منچسریونایتد را دگرگون نموده است و از آن زمان به بعد همه دوستداران فوتبال و حتى کسانى که به فوتبال نیز علاقه ندارند، منچستریونایتد را مى‌شناسند. پانزده روز بعد از این اتفاق تلخ این تیم براى اولین بار در دیدارى شرکت نمود. هواداران حاضر در استادیوم شال هاى سفید و قرمز خود را با روبانى مشکى رنگ در این روز تزئین نموده بودند و از آن زمان به بعد رنگ مشکى نیز به نمادهاى قرمز و سفید باشگاه اضافه گردید و یادآورى این فاجعه به یکى از اجزاى اصلى و هویت این شیاطین سرخ تبدیل شده است. بابى چارلتون در این زمینه مى‌گوید:«قبل از سال ۱۹۵۸ ما تیمى معمولى از شهر منچستر بودیم، اما بعد از سال ۱۹۵۸ تمام دنیا مى‌خواستند که طرفدار باشگاه منچستریونایتد باشند.»

رایان گیگز اسطوره باشگاه نیز در این خصوص گفته است:«اتفاق ناگوار افتاده شده براى تیم منچستریونایتد در سال۱۹۵۸ هرگز فراموش نخواهد شد و احترام آن تیم همواره نگه داشته شده است. این اتفاق همان مسئله ایست که منچستریونایتد به آن براى همیشه افتخار مى‌نماید.»

photo_2017-02-14_17-56-20.jpg

داستان سقوط هواپیمای یونایتد، بسیار دردناک تر از آنست که بتوان آن‌را در بین واژه‌ها توصیف کرد؛ هر چه که باشد تا همین الان و پس از گدشت ۶۰ سال از آن حادثه، هواداران یونایتد شعار معروف خود را سر می‌دهند و می‌گویند که؛ «ما هیچوقت نخواهیم مرد!»

مسلماًحق با آن‌هاست؛ پس از آن حادثه منچستر نه تنها از بین نرفت، بلکه‌ در دل خاک‌های تیره جوانه زد و به رشد خود ادامه داد؛

کسی چه می‌داند، شاید بتوان گفت خداهم یونایتد را دوست دارد و به‌نوعی آن‌ها را کمک می‌کند!


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها