چگونه آرسن ونگر سیستم دفاعی را دگرگون کرد؟ / بخشی از کتاب «میکسر» که درباره‌ی تاکتیک‌های لیگ برتر است


سه شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶ ۰ ۶۸۷
پروفایل

مترجم

آرش گنجی
متافوتبال - ونگر عاشق سرعت، نیروی جوانی و قابلیت های حفظ توپ مدافعان است.

آرسنال در فصل ۰۴-۲۰۰۳  توانست یکی از ستایش شده ترین تیم های تاریخ لیگ برتر را به نمایش بگذارد.

دو فصل پیش از آن آرسنال توانسته بود به روشی به همین اندازه تأثیرگذار، لیگ برتر را فتح کند و دو رکورد فوق العاده به ثبت برساند. اول اینکه اولین تیمی شدند که طول فصل هرگز در بازی‌های خارج از خانه نباختند. آرسنال در سفرهای خود به تیمی ترسناک برای رقبا تبدیل شده بود؛ ورزشگاه آن ها، هایبری، کوچکترین ورزشگاه انگلستان بود و به این ترتیب در بازی های خارج از خانه انگار فضای بیشتری برای درخشش داشتند.

دوم، و خیره کننده تر از مورد اول: آن ها باز هم برای اولین بار به تیمی تبدیل شدند که در تمام بازی های خود گل می زدند، رکوردی که تا کنون حفظ شده. و این از انسجام بسیار خوب آن‌ها در کارهای تهاجمی خبر می‌داد.

پیش از آن فصل، ونگر یک پیش بینی کرده بود: "هیچ تیمی بالاتر از ما به کار خود در لیگ پایان نخواهد داد. و برای من جای تعجب نخواهد بود اگر به تیمی بدون شکست در کل فصل تبدیل شویم." واکنش ها به حرف او آمیزه ای از شک و تمسخر بود. اما آرسن حرف خود را عملی کرد.

پس از شکست 4-1 لیدز در سپتامبر 2002 گفت: "هنوز امیدوارم تیمی بدون شکست در کل فصل باشیم". این یک هدف مشخص ونگر بود که از سال 1888 تا آن زمان عملی نشده بود.

اما پس از دیدار برابر اورتون، یعنی سی امین بازی آرسنال، وین رونی توانست از فاصله ی 25 یاردی و در دقیقه ی 90 برنامه های ونگر را نابود کند. رؤیای یک فصل بی شکست برای ونگر از بین رفته بود.

این ضربه‌ی روانی به وضوح آرسنال را به هم ریخت، زیرا آن ها چهار بازی متوالی بعدی را نیز باختند، یعنی بدترین آمار از سال 1983. تا ماه آوریل، در حالی که منچستر یونایتد مدعی اصلی قهرمانی شده بود، پیش بینی شکست ناپذیری ونگر بد جور خراب شده بود.

آرسنال سرانجام، با شکست حیرت آور 3-2 برابر لیدز که قصد داشت خود را در لیگ حفظ کند، به تیم دوم پشت سر تیم الکس فرگوسن تبدیل شد.

مارتین کیون، دفاع وسط توپچی ها، ونگر را مقصر این شکست دانست و اعلام کرد پیش بینی پیش از فصل ونگر موجب شد فشار زیادی روی بازیکنان وارد شود. اما در کمال تعجب، شکست برابر لیدز به آخرین شکست آن‌ها تبدیل شد و شاگردان ونگر توانستند در 49 بازی بعدی خود، از جمله کل فصل بعد، از شکست بگریزند.

پیش بینی ونگر درست از آب در آمد، اما یک سال دیرتر. تیم آرسنال در این دو فصل تقریباً بی تغییر بود. فقط دو نفر جدید به تیم اضافه شده بودند: ژیلبرتو سیلوا و کولو توره.

در واقع، تیم آرسنال در سال 04/2003 از نظر ساختار بسیار شبیه بود به تیمی که زیر نظر ونگر در سال 98 به اولین قهرمانی دست یافته بود. ترکیب آن‌ها 2-4-4 بود و در ادامه می توانست به 1-3-2-4 تغییر کند. ویرا پست هافبک خود را حفظ کرد و دنیس برکمپ هنوز شماره 10 بود. جلوی آن ها تیری آنری هم نسخه ی بهبودیافته ی یان رایت و نیکلاس آنلکا به حساب می آمد، روبرت پیرس، هافبک چپ‌شان، گلزن تیم شده بود و فردی لیونبرگ بازیکن سخت کوش تیم بود.

در خط میانه و حمله، قهرمانان آرسنال انقلابی عمل نمی‌کردند بلکه ادامه ی همان انقلابی بودند که ونگر در باشگاه آغاز کرده بود. اما از نقطه نظر دفاعی، همه چیز تغییر کرده بود.

از سال 98 ونگر هنوز وفادار به همان دفاع چهار نفره ای بود که جورج گراهام مطرح کرده بود: لی دیکسون، استیو بولد، تونی آدامز و نایجل وینتربورن. این چهار نفر در کنار هم یک واحد دفاعی مستحکم را ایجاد می کردند و هماهنگی شان در کنار هم بارها موجب آفساید گیری می شد.

در عین حال می توانستند به برنامه ی قهرمانی آرسنال از سال 98 جامه ی عمل بپوشانند به این طریق که مثلاً تونی آدامس مدافعی بود که می توانست با قابلیت های سرعتی خود از دفاع به حمله هجوم ببرد و به کارهای ضدحمله کمک کند.

ونگر هم مدافعان خود را به حمله فرامی خواند. خط دفاعی نفوذ ناپذیر آن ها اصلاً مهاجمانی بودند که ونگر متقاعدشان کرده بود در پست دفاع بازی کنند.

همان طور که جیمی کرگر زمانی گفت، تمام دفاع آخر ها می توانند دو نوع باشند: یک دفاع وسط ناکام یا یک وینگر ناکام. اما این مورد اخیر پدیده ای نو به حساب می آمد، و رشد و تکامل دفاع آخرهای تهاجمی از جمله بزرگترین تغییرهای تاکتیکی سده ی 21 به حساب می آید.

به این کیفیت، در ترکیب 2-4-4،  این اغلب دفاع آخرها بودند که بیشترین فضا را در جلوی خود برای حمله می دیدند. و در نتیجه وینگرهای کناری پیشتر مواقع خود را پشت سر مدافعان، مهاجم می دیدند. در نتیجه، دفاع آخرها می توانستند به سلاح های تهاجمی کلیدی تیم تبدیل شوند.

اشلی کول یک نمونه ی کامل بود. یک مهاجم آینده دار در تیم جوانان آرسنال که در اواخر سنین نوجوانی به پست دفاع فرستاده شد. وی در ادامه توانست به بهترین دفاع چپ دنیا تبدیل شود، هرچند دو فصل اول او پر از اشتباهات بود.

12221.jpg

با این حال، ونگر عاشق سرعت، نیروی جوانی و قابلیت های حفظ توپ او بود، و به درستی معتقد بود که کول بهترین قابلیت ها را برای رشد ویژگی های تدافعی دارد. کول پس از مسابقات یورو 2004 که توانست خود را به عنوان یکی از بهترین دفاع آخرهای جهان به اثبات برساند تأیید کرد: "من واقعاً نمی خواستم به یک مدافع تبدیل شوم؛ هرگز مدافعان یا دفاع کردن را دوست نداشتم. همیشه عاشق گلزنی بودم و حمله، و زمانی که در تیم جوانان آرسنال از من خواسته شد به پست دفاع بروم، باید می پذیرفتم. حالا از این که به یک دفاع چپ تبدیل شده ام پشیمان نیستم، اما اولش آره، خوشحال نبودم. همیشه دنبال افتخار گلزنی بودم."

لورن، دفاع راست آرسنال، هم یک دفاع آخر طبیعی نبود و ابتدا نسبت به پست جدید خود شک داشت: "اول بار در پست وینگر راست بازی می کردم. ونگر خیال می کرد من قابلیت بازی در پست دفاع راست را دارم. به نظر پیشرفت می آمد؛ اول برایم خیلی دشوار بود... آرسن اعتماد لازم را برای تحقق قابلیت هایی که دارید به شما می دهد."

از این ها جالب تر؛ ونگر یک مدافع غیرطبیعی دیگر را به خط دفاع خود اضافه کرد. کولو توره ابتدا به عنوان یک دونده ی پرانرژی و مؤثر به خط میانه ی تیم آرسنال اضافه شده بود، اما وقتی به پست دفاع چپ فرستاده شد با نقش جدید خود کنار نمی آمد. او تا پیش از سال 2004 هرگز در پست دفاع وسط بازی نکرده بود، اما وقتی ونگر او را کنار سول کمپل گذاشت همه چیز تغییر کرد.

حتا خود کمپل که محکمترین مدافع باشگاه بود، در سال های اول بازی خود در پستی جلوتر بازی می کرد. در سنین نوجوانی در پست وینگر راست بود و وقتی راهی تاتنهام شد به پست مهاجم وسط انتقال یافت. او سرانجام به یک مدافع تبدیل شد و مجبورش کردند قابلیت های سرزنی خود را بهبود بخشد. تا آن جا پیشرفت کرد که در بازی های هوایی حرف اول و آخر را می زد. به این ترتیب چهار مدافع آخر آرسنال توانستند به بهترین های تاریخ باشگاه تبدیل شوند.

ونگر خود درباره ی برنامه های دفاعی خود گفت:

"همه ی بازیکنان را تکنیکی تر کردم. اول با بهبود بازیکنان موجود، سپس با آوردن بازیکنان بهتر و کسانی که می توانستند خدمات بهتری برسانند."

"مردم همیشه از سیستم های دفاعی‌ای حرف می زنند که من به ارث برده بودم و به این جا آوردم. اما مردم فراموش می کنند درباره ی دفاعی حرف بزنند که بی شکست بود. هرگز درباره ی این موضوع حرفی زده نمی‌شود. باورکردنی نیست که این مدافعان صاحب ارج و قرب نمی شوند. لورن، کولو توره، سول کمپل و اشلی کول، این ها همگی استثنایی بودند. آن ها حتا یک بازی را هم نباختند و هنوز صحبتی درباره ی آن ها نشده."


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها