متافوتبال – دیگو مارادونا 54 سال پیش در چنین روزی یعنی 30 اکتبر 1960 چشم به جهان گشود.
نوید صراف | در آرژانتین چیزهایی وجود دارد كه هیچگاه از سكه نمیافتند مانند دسر كارامل. فوتبال هم یكی از همین جنس چیزها است؛ ورزشی كه مدهاست دلخوشی و سرگرمی مردم آرژانتین است و روزبهروز به محبوبیت آن در میان مردم این کشور اضافه میشود. اما در 30 اكتبر 1960 پسری در بوئنوسآیرس به دنیا آمد كه علاقهی مردم آرژانتین به فوتبال را صد چندان كرد.
در آن زمان حتی به فكر پدر و مادرش هم نمیرسید كه این پسر بچهی موفرفری، با آن نگاه مظلوم و کودکانه بتواند تا این حد دنیا را متوجه خود کرده و در تاریخ جهان فوتبال ماندگار شود.
در آمریكای جنوبی یك خصلت مشترك بین همه كودكان کشورهای موجود در این ناحیه وجود دارد و آن این است كه آنها قبل از اینكه به مدرسه بروند و با هم سنوسالان خود دوست شوند با توپ فوتبال آشنا میشوند. دیگو آرماندو خیلی كوچك بود كه در كوچه پس كوچههای وییا فیورتیو با توپ چهل تكهاش به این طرف و آن طرف میپرید. او به خاطر فیزیك بدنیاش همیشه با پسرهای بزرگتر از خود فوتبال بازی میكرد و به واقع از آنها برتر نیز بود.
مارادونا هنگامی که کودکی هشت ساله بود با انجام حرکات نمایشی با توپ فوتبال در اماکن عمومی سعی میکرد بخشی از خرج خانوادهی فقیرش را تامین کند. تا اینكه توجه سرمربی تیم جوانان آرژانتینیوس جونیورز؛ فرانسیس كورنخو، را به خود جلب كرد. این مربی به توانایی های دیگو شك نداشت اما مطمئن نبود كه او بتواند با افرادی بزرگتر از خودش به راحتی كنار بیاید و ابتدا از پذیرفتن او خودداری كرد اما اصرارهای مکرر و پافشارانهی دیگو سرانجام نتیجه داد و مربی در مقابل این چپ پای كوچك نرم شد.
دیگو خیلی سریع فوق ستاره تیم شد و در 136 بازی به هیچ وجه شكست را تجربه نکرد تا اینكه در سن 16 سالکی برای تیم بزرگسالان جونیورز فرا خوانده شد و در 20 اكتبر 1977 در لیگ دسته اول، پای به میدان گذاشت و به مصاف ریورپلات رفت. هرچند آرماندو در همان دیدار پس از سالها طعم شكست را چشید اما آن آغازی بود بر دوران طلایی فوتبال او. وقتي مارادونا در تيم باشگاهي آرجنتينوس جونيورز، در 166 بازي 116 گل به ثمر رساند، باشگاه معروف بوکاجونيورز حاضر شد براي خريد او پول خوبي پرداخت کند. اين بار رکورد او بهتر شد و در 28بازي، 40 گل زد و در سال 1981 با بوکاجونيورز قهرمان آرژانتين شد. کمکم نام جوان با استعداد آرژانتيني بر سر زبانها افتاد و بارسلونا با پرداخت بالاترين مبلغ، او را به ايالت کاتالونيا برد تا پای مارادونا به فوتبال اروپا باز شود. از سال 1982 تا 1984 بارسلون محل بروز استعدادها و بازيهاي ديگو بود.
قدرت بازيسازي، پاسهاي بلند و کوتاه ميليمترياش، قدرت حفظ توپ و هوش سرشار رهبري تيم در ميانهی ميدان، ضربههاي ناگهاني و حياتي، حفظ تعادل و قدرت پا به توپ عالي و بسياري از خصوصيات ديگر يک فوتباليست درجهی اول؛ در مارادونا جمع شده بود. این خصوصیات باعث شد نام او در کنار بزرگان فوتبال دنيا در زمرهی بیست بازیکن مرد برتر فوتبال جهان نام گیرد که اگر او از نظر شخصيتي کمی خویشتندارتر و با ملاحظهتر بود بیتردید او را در تاریخ در میان 5 بازیکن برتر جهان ماندگار میشد.
هافبک پرتوان آمريکاي جنوبي قهرماني سال 83 اسپانيا را براي بارسلون به ارمغان آورد. حال تيم ناپل ايتاليا خواهان او بود و مبلغ بسيار بالايي به او پيشنهاد کرد تا در سال 84 به شهر ناپل مهاجرت کند. او يک تنه ناپل را به دو مقام قهرماني در سال 1987 و 1990 رساند. تصویر پاهای برهنهی هواداران ناپولی بعد از اولین قهرمانی این تیم در سریآ، یادآور شادی غیر قابل وصف دوستداران این تیم است.
در سال 1991 بود که که دردناکترين حادثهی زندگی مارادونا رخ داد. وقتی دیگو به دلیل رابطه با مافیای ایتالیا و حمل مواد مخدر دستگیر شد. از اسطوره آزمایش اعتیاد گرفتند که جواب آن نشان میداد كوكائين گريبانگير ستارهی آرژانتيني شده است. زماني كه جواب مثبت اعلام شد، مقامات سریعاً دست به کار شدند و مارادونا را 15 ماه از حضور در ميادين فوتبال محروم کردند. سال 1992 محروميت او به پايان رسيد اما او ناچار شد ناپولي؛ تيم محبوباش، را ترك كند و به سویا در اسپانیا برود. اما این افشاگری پایان زندگی اسطوره فوتبال نبود. نزدیک به دو سال بعد، جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا پایان راه بود. تک ستارهی فوتبال جهان در اولین بازی مقابل یونان گل زد و به کنار زمین دوید. سپس معلوم نشد جلوی دوربینها با فریاد چه گفت ! ساعاتي قبل از بازي سوم آرژانتين در مرحلهی گروهي جام جهاني، خبر ناگهانی دوپينگ او به دنیا مخابره شد. اسطوره از توطئه حرف ميزد اما واقعيت چيزي غير از محروميت او نبود. حالا دیگو گیج و حیران در خیابانهای لسآنجلس اشک میریخت. در سال ۱۹۹۵ دیگوی افول کرده به بوکاجونیورز بازگشت تا آخرین روزهای بازیگری خود را در تیم محبویش سپری کند. او چند بار رفت، برگشت و سر انجام در سال 1997 از دنیای فوتبال، با اشکهای فوتبالدوستان که هرگز دوست نداشتند مرد تاریخساز را در این قامت ببینند، خداحافظی کرد.
کوکائین؟ ظلم به خود؟ یا اشتباه؟
مارادونا یک بار گفت من در زندگی به هیچ کس جز خودم بدی نکردهام. او مارادونا دوست داشتنی بود چون انسان کاملی به نظر نمیرسید. یکی از دلایل محبوبیت آدمها؛ ضعف ها و شکستها، اشتباهات و حماقتهایشان است. دیگو تمام این فاکتورها را به اضافهی یک دنیا تکنیک در اختیار داشت. افسانه فوتبال آرژانتین به راستی به موقع گریه کرد، سر وقت خندید. در حضور مردم کارهای نیکی انجام داد و در خلوت به کوکائین پناه برد.
سالهای دوری از فوتبال، سالهای پناه بردن به اعتیاد، مشروب و تمام آن مواد نابودهکننده بود. مارادونا که به دلیل زدن آن گل تاریخی با دست به انگلیسیها، یکی از 10 متقلب بزرگ تاریخ ورزش خوانده میشد، حالا تنها نامی از خود به جای گذاشته بود.
عشق و علاقه آرژانتینی ها به او از 13 آپریل 1977 آغاز شد. در آن روز مارادونا برای اولین بار پیراهن تیم كشورش را پوشید و در یك بازی دوستانه به مصاف تیمی منتخب از ستارگان لیگ آرژانتین رفت. بازی خوب او باعث شد تا سزار لوییس منوتی نتواند از او چشمپوشی كند و از او برای حضور در مرحله نهایی جام جهانی 1978 دعوت كرد. آرژانتین در آن مسابقات قهرمان شد اما بدون مارادونا و منوتی ترجیح داد تا او را بر روی نیمكت بنشاند!
حضور در جام جهانی یك تجربه خوب برای دیگو بود و تابستان همان سال او به همراه تیم جوانان آرژانتین فاتح رقابتهای جهانی جوانان در ژاپن شد .دیگو سالها بعد راجع به آن روز گفت: "تا آن زمان حضور بر روی چمن برایم فقط حكم یك تفریخ را داشت و به هیچ وجه حس نمیكردم كه در یك مسابقه فوتبال ممكن است به بازیكن تا این حد فشار بیاید. بعد از آن هم هیچگاه آنقدر تحت فشار قرار نگرفتم. البته به جز مواقعی كه دخترم از من خواستهای دارد!"
او در زمین فوتبال بی رقیب بود. بی دلیل نیست كه میشل پلاتینی اسطورهی فوتبال فرانسه راجع به او میگوید: "كاری را كه من با توپ فوتبال هم قادر به انجامش نیستم او با یك پرتغال به راحتی انجام میدهد."
در جام جهانی 1982 او نتوانست آن كیفیت همیشگیاش را به نمایش بگذارد. آرژانتین بازی افتتاحیهی جام را از بلژیك باخت و بعد از آن مجارستان و السالوادور را از پیش رو برداشت. دیگو دو گل در مقابل مجارستان به ثمر رساند اما نتوانست اینكار را در برابر ایتالیا و برزیل تكرار كند و آرژانتین در مرحله دوم از دور رقابتها كنار رفت.
اما در مكزیكو 1986 او بسیار خوش درخشید. 5 گل او- یكی به ایتالیا و دو جفت به انگلیس و بلژیك - تیم كارلوس بیلاردو را به فینال رقابتها رساند و با پیروزی 3-2 آرژانتین برابر آلمان غربی قهرمان جهان شد و خود را به عنوان بزرگترین فوتبالیستی كه تا آن زمان پای به چمن فوتبال گذاشته بود به جهانیان معرفی كرد.
4 سال بعد؛ بازیها در ایتالیا برگزارشد .دیگو 7 سال را به همراه ناپولی گذرانده بود و با آن تیم دو بار قهرمان باشگاههای ایتالیا و یك بار هم قهرمان جام یوفا شده بود ولی آن تورنمنت برای دیگو شرایط متفاوتتری داشت و او قبل از شروع بازیها از ناحیهی زانو مصدوم شد اما با اتكا به قدرت بدنیاش و علیرغم آن مصدومیت، پای به زمین گذاشت و آرژانتین را از سد برزیل، یوگشلاوی و ایتالیا گذراند اما در فینال و در مقابل پنالتی آندریاس برمه كاری از دستش بر نمیآمد و آرژانتین به نایب قهرمانی قناعت كرد.
اما آخرین پرده از حضور مارادونا در جام جهانی، تاریك ترین آنها نیز بود. مسابقات در آمریكا برگزار میشد و مارادونا در دو بازی ابتدایی در مقابل یونان و نیجریه حضور داشت اما كمیتهی مسابقات اعلام كرد كه آزمایش دوپینگ او مثبت است و او از ادامهی همراهی تیم ملی آرژانتین محروم شد. هم تیمیهای او هم نتوانستند در غیابش كاری از پیش ببرند و آرژانتین از مرحله دوم فراتر نرفت.
اما او مردی پر حاشیه بود و بارها حضور در دادگاه را تجربه كرد.ابتدا به خاطر شلیك كردن به یك خبرنگار با تفنگ بادی و بعد هم به خاطر به ناسزا گرفتن پاپ در یك برنامه تلویزیونی!
در سال 1998 به دلیل کتک زدن خبرنگاری در محوطه خانهی خود به دادگاه رفت. حتی مربیگری در تیمهای کورینتس و ریسینگ کلوپ آرژانتین افاقهای در بازگشت مارادونای بزرگ نکرد. بعد از آن ديگو، سالهاي سختي را گذراند و در حالي كه گرفتار اعتياد بود به كوبا رفت تا با كمك دوست صميمياش؛ فيدل كاسترو، اعتياد را ترك كند. دیدار با رهبر کوبا، بار دیگر دیگو را به سیاست نزدیک کرد. اسطورهی فوتبال آرژانتين بعد از بازگشت به کشورش در مراسمي كه براي اتحاد آرژانتين برپا شده بود، در سخنرانياش حرفهايي قابل تحسين از فيدل كاسترو بر زبان آورد و به شدت با تحريم عراق مخالفت كرد. اما اوج علاقه مارادونا به سياست پس از مشاهده بازوي او نمايان شد؛ خالکوبی چهرهی ارنستو چهگوارا رهبر آزادیبخش بولیوی.
علاقهی مارادونا به چهگوارا به سالها پيش برميگشت. زماني كه ديگو ستارهاي نوظهور در فوتبال آرژانتين به شمار ميرفت. مردم آرژانتين مقايسهی مارادونا با چهگوارا را بسیار دوست دارند. گذشته از علاقه شخصي، شايد شور مردم آرژانتين بود كه باعث شد مارادونا مصادف با برپايي مراسم بزرگداشت چهگوارا در كوبا اقدام به حك كردن تصوير چه گوارا روي بازويش كند. او آن روز اعلام كرد كه قصد دارد روش زندگي چهگوارا را الگوي خود در زندگي كند. مارادونا در سال ۱۹۹۱ شورش عليه عوامل دولت آرژانتين را آغاز كرد. شايد تحت تاثير بي باكي چهگوارا بود كه او پس از دستگير شدن در فرودگاه به دليل حمل مواد مخدر در دادگاه، پليس آرژانتين را "اسبهاي وحشي" ناميد. سخناني شبيه به حرفهاي اسطورهی آمريكاي جنوبي.
لبخند دیگو آرماندو مارادونا وقتی در قاب فوتبال پوسید که ابعاد تازه زندگی او، دنیا را تکان داد. در سال 2000 اسطوره به بيمارستانی در اروگوئه منتقل شد. مارادونا به دلیل مشکل اضافه وزن، اعتیاد به کوکائین و ناراحتی قلبی تا حد مرگ رفت. دالما و جیانینا؛ دو دختر مارادونا، روزهای متمادی را در کنار دیگوی بزرگ در بیمارستان سر کردند تا سرانجام او از کما خارج شود و دوباره سرپا بایستد. اما این پایان کار نبود.
مارادونا بعد از سفر به کوبا برای ترک اعتیاد و بازگشت به آرژانتین، شب تاریخی دیگری را در فوتبال تجربه کرد. فدراسیون فوتبال این کشور برای قدردانی از تمام آن روزها و شبهای تاریخ ساز مارادونا؛ بازی خداحافظی مجللی برای دیگو تدارک دید. در 10 نوامبر 2001 و در استاديوم لا بومبونرا (ورزشگاه خانگي بوكا جونيوررز) او با لباس تيم ملي کشورش به مصاف تيمي متشكل از ستارگان هم دورهاش رفت. بدين ترتيب آرژانتين با پسرك طلايي اش وداع كرد!
سه سال بعد؛ مصرف بیش از حد کوکائین و بیماریهای ناشی از آن باعث شده بود مارادونا روز به روز چاقتر شود. در سال 2004 مشکل تنفسی هم سراغ دیگو آمد. او در این سال بیشتر وقت خود را در بیمارستانهای کشورش سپری کرد. سال 2005 را میتوان تاریکترین سال زندگی مارادونا دانست. بالا رفتن وزن او دیگر خارج از کنترل شده بود. پزشکان در این سال عمل جراحی و خارج کردن چربیهای اضافی را تنها راه حل برای زنده نگه داشتن اسطوره فوتبال جهان دانستند. در هنگام عمل جراحی هزاران نفر از دوستداران مارادونا در مقابل بیمارستان تجمع کرده بودند و برای زنده ماندن اسطوره خود دعا میکردند. مارادونا سرانجام دوباره روی پاهایش ایستاد اما حواشی زندگیاش تمام شدنی نبود. پس از عمل جراحی مدتی خبری از او نبود تا اینکه در جام جهانی 2006 دوستداران فوتبال یک بار دیگر او را در دنیای فوتبال دیدند. مارادونا تمامی بازی های تیم ملی کشورش در جام جهانی 2006 را از نزدیک تماشا میکرد.
آیا تمام آن حواشی زندگی دیگو در این نقطه به پایان رسیده بود ؟ جواب منفی بود.
حالا مشکلات قضایی به سراغ مارادونا آمده بودند. دستگاه قضايي آرژانتين به صورت ناگهانی دستور پيگرد و بازداشت او را صادر كرد. ديگو در پي وقوع يك سانحه رانندگي كه به مجروح شدن دو عابر انجاميد، تحت پيگرد قرار گرفت. بر اساس اعلام منابع قضايي آرژانتين، در اين تاريخ خودروي كاميونت مارادونا در محله ماتادروس بوئنوسآیرس وارد پيادهرو شده و يك كيوسك تلفن را واژگون ساخت كه بر اثر شكستن شيشه هاي آن، دو نفر مجروح شدند. مارادونا بعد از حادثه به کلمبیا رفته بود و این ماجرا برایش دردسر بزرگی درست کرد. او کمی بعد در برزیل دستگیر شد؛ البته نه به خاطر آن تصادف، بلکه به خاطر ایجاد آشوب. دیگو به جرم ایجاد آشوب در زمان از دست دادن پروازش به بوئنوس آیرس، در فرودگاه ریودوژانیرو توسط پلیس برزیل دستگیر شد. او خیلی زود آزاد شد و به آرژانتین بازگشت.
اما داستان دستگیریهای او در کشور خودش هم ادامه داشت. ديگو به جرم رسوايي مالي و درگيري با اوباش در يک باشگاه شبانه دستگير شد. او حداقل 31 ميليون يورو معادل 40 ميليون دلار به دادگاه مرکزي ناپولي در ايتاليا بدهکار بود. ماليات شخصياش در آرژانتين را هم پرداخت نکرده بود. به همین دلیل وقتی وارد ایتالیا شد، پلیس این کشور به جای پول نقد مجبور شد بیشتر متعلقات مارادونا از جمله دستبند گران قیمتش را بگیرد. نزدیک به یک سال بعد دوباره اخباری ناگواری از وضعیت جسمانی او مخابره شد. دیگو در سال 2007 براي مداواي هپاتيت و اثرات مصرف زياد الكل در بوئنوسآيرس بستري شد و در همین ایام سه بار شايعهی مرگش در جهان پیچید. اما مارادونا دوباره جان سالم به در برد و در يك كلينيك تخصصی، اعتياد به الكل را هم ترك كرد. آخرين اسكنهايي كه از سر مارادونا برداشته شدند نشان ميدادند که بر اثر استعمال مداوم كوكائين؛ در مغز او حفرهاي بزرگ به وجود آمده که درمان و بازسازی این حفره تقریباً غیر ممکن است.با این حال مارادونا انقدر جنگید تا اینکه در اواخر سال 2007 خبر رهايي خود را از دام مواد مخدر را اعلام كرد. حالا همه چیز تغییر کرده بود. طرفداران دیگو جشن بزرگی به راه انداختند تا شاید بتوانند دوباره خاطرهی آن بازیهای درخشان او را بار دیگر به افکار پوسیده بازگردانند. مارادونا اعلام کرد دوست دارد سرمربی تیم ملی آرژانتین شود و چه زود به این آرزو رسید. او درسال 2008 جانشین باسیله، سرمربی تیم ملی کشورش شد.
دیگو برای تیم ملی آرژانتین بازیهای به یاد ماندنی زیادی انجام داد و هرچند كه بعد از باتیستوتا با 34 گل زده در 91 بازی به عنوان دومین گلزن آرژانتین شناخته میشود ولی تاثیر او در تیم به حدی بود كه فدراسیون فوتبال آرژانتین پیراهن شماره 10 این تیم را بازنشسته اعلام كرد.(هرچند بعد ها با مخالفت فیفا مجبور به لغو این تصمیم شد)
متافوتبال کاتالان ها یکشنبه بدون مسی به مصاف رئال خواهد رفت
متافوتبال - لیونل مسی ستاره آرژانتینی بارسلونا در جریان بازی دیشب تیمش با سویا از ناحیه دست مصدوم شد و طبق اعلام پزشکان تیم کاتالانی او حدود 3تا 4 هفته قادر به همراهی تیمش نخواهد بود.
متافوتبال - بارسلونا و هوادارانش روزهای خوبی را سپری نمیکنند و در شیب تند فوتبال قرار گرفتهاند، کاتالانها که در سه هفته اخیر موفق به کسب پیروزی نشدهاند و تنها به یک امتیاز از بازی خانگی برابر بیلبائو آن هم با گل دقایق پایانی مونیر رضایت دادهاند تا والورده به شدت خطر را احساس کند اما دلایل این افت فاحش چیست؟
متافوتبال - مقایسه دوتیم رئال مادرید و بارسلونا برای یافتن حتی کوچکترین شباهتی تا چند ماه پیش کاری غیر عاقلانه و عبث بود، چون این دوتیم باهم در تضاد کامل هستند و مگر میشود شباهتی یافت میان روز و شب! اما اکنون این ناممکن، ممکن شده دوتیم آنقدر به هم شبیه شدهاند که انگار یک تیم تنها در دو لباس هستند!