متافوتبال – شهرت سرمربی لیورپول شاید از آن همه که در فصل پیش شاهد بودیم آب رفته باشد، اما مشکلات آنفیلد را نمی توان گردن یک نفر انداخت. پاول هایوارد در این مقاله تلاش دارد تا مسائل را از زاویه ای دیگر ببیند.
Paul Hayward | ترک آنفیلد پس از بازی با بازل به طور دلربایی غم انگیز بود. باران سرد نم نم روی سطح خیابان می نشست، کبودی آسمان با اندوه ما یکی شده بود و تاکسی های مشکی هم که به طور معمول گرداگرد ورزشگاه پرسه می زنند محیط ورزشگاه را ترک کرده بودند که انگار آن ها هم در پی مأمنی برای تسکین اندوه خود بودند.
فرجام لغزش، سقوط است. لیورپول سه شنبه گذشته از مرحله گروهی رقابت های لیگ قهرمانان اروپا حذف شد. پنج روز بعد از سوی منچستر یونایتد در هم کوبیده شدند. و حالا هم به کوچه معروف مرگ فوتبالی سرازیرند. لیورپول باید در انتظار آن جهنم روحی و روانی ای باشد که به سویش در حرکت است.
تنش و وحشت ذاتی فوتبال هستند، و تنش های یک باشگاه بزرگ همیشه نفس گیر است.
برندن راجرز که سال گذشته مربی سال شده بود، حالا ظرف شش ماه سر از جایی درآورد که به احتمال زیاد به زودی از آنفیلد اخراج شود؛ خرید تابستانی او یک فاجعه از آب درآمد، ماریو بالوتلی پرنده خوشبختی این تیم نبود؛ دعوا ها و درگیری های رختکن به قوت خود باقی اند؛ دانیل استوریج هنوز مصدوم است؛ رحیم استرلینگ در فکر رفتن است؛ استیون جرارد دودل است و نا مطمئن که بماند یا برود.
با هر متر و معیاری هم که به وضعیت این باشگاه نگریسته شود، معلوم است که لیورپول فعلاً غرق در گرداب است.
وقتی که راجرز از لغزش های "شأن تیمی" حرف می زد، تصور می شد که منظور او درگیری های رختکن است و عدم اتحاد آنها. اما زمانی که کاراگر نیز پذیرفت سرمربی تیم تحت فشار است، این اندیشه قوت گرفت که منظور راجرز چیزی فراتر از این حرفهاست.
خنده دار است. مربی ای که فصل قبل را فقط با دو امتیاز کمتر نسبت به منچستر سیتی در رتبه دوم جدول به پایان برد، حالا در ماه دسامبر باید طلب بخشش کند. همین امر تمام منطقی را که می گوید مربی تیم عامل شکست های تیم بود زیر سؤال می برد. تازه باشگاه دارد پی می برد که عیب کار، فروش لوئیس سوارس در بازار نقل و انتقالات به بارسا بود، بازاری که اشتباهات به راحتی در آن روی می دهند.
اما رفتن سوارس فقط رفتن یک بازیکن خوب نبود...
برای توصیف خدمات لازار مراکوویچ، آدام لالانا، امره کان، دژان لاورن، ریکی لامبرت و بالوتلی برای تیمی که فصل گذشته به یمن تلاش های سوارس و استوریج 56 بار گلزنی کرد، بی اهمیت و قابل اغماض واژه های مؤدبانه ای هستند.
فقدان همین دو بازیکن نشان داد که می تواند لیورپول را در دره عمیقی پرتاب کند. عزم، اتحاد، روحیه جنگندگی و غیره از جمله خصایص دیگری بودند که این دو بازیکن با غیبت خود از تیم لیورپول بردند.
آنها رفتند. لیورپول با افت شدید استعداد مواجه شد تا پدیده مدرنی به نام بازیکنان پولکی جای آنها را در تیم پر کنند و اینک ماحصل آن چه پول ساخته است. لالانا اصلاً تمرکز ندارد، لامبرت برای خودش پرسه می زند، مارکوویچ پراشتباه ظاهر می شود، لاورن هم فقط در پی رفع تکلیف است.
بازیکنانی که از فصل قبل در این تیم بودند به نظر بار سنگین گناه را به دوش می کشند، اما از آن همه پولی که به پای یک مشت بازیکن پولکی ریخته شده غفلت می شود.
کسی نمی تواند به قطعیت بگوید که راجرز مسئول چه بخشی از مشکلات است. شاید بتوان او را در خرید بازیکنانان جدید در تابستان گذشته مقصر دانست، اما می دانیم که توانایی های مربی گری او نسبت به فصل گذشته به هیچ روی آب نرفته است.
باری اگر تا قبل از نیم فصل هم مسیر لیورپول اندکی تغییر کند، یا نکند و راجرز اخراج شود، فرقی در احوال این تیم نخواهد کرد.
پدیده بازیکن پولکی، پدیده ای جهانی شده است.
مترجم: آرش گنجی
لیورپول جنگندهترین سهگانهی تهاجمی فوتبال حال حاضر جهان را دارد، از یک سو ترکیبهای مختلف بارسا و رئال و از سویدیگر سیستم چرخشی بارینمونیخ و منچسترسیتی، مثلثتهاجمی پیاسجی را به تنها رقیب خط حملهی آتشین لیورپول تبدیل میکند، اگرچه سه شگفتانگیزتیم پاریسی هم بهدلیل مصدومیت و اختلافات شخصی از هم گسیختهاند!
متافوتبال - سال 1981، شاهد رخدادهایی بودیم که اکنون نیز پس از 37 سال مجدداً به وقوع پیوستهاند، در آن سال لیورپول که موفق به صعود به فینال لیگ قهرمانان شدهبود، با برتری مقابل رئال مادرید به قهرمانی اروپا رسید. آیا اکنون نیز با رخ دادن همان اتفاقات مشابه باز هم تاریخ برای لیورپول تکرار خواهد شد؟
متافوتبال - فوتبال خود زندگی است؛ پر از عشق، اشک، لبخند، اميد، تلاش و جنگیدن تا آخرین لحظه برای بدست آوردن هدف...
متافوتبال- قرمزهای آنفیلد آخرین دربی مرسیساید این فصل را، صفر صفر مساوی به پایان رساندند و با یک امتیاز گودیسون پارک را ترک کردند؛ کلوپ با تک امتیاز این بازی، به نظر چیز خاصی را از دست ندادهاست اما آیا مرد آلمانی قرار است روزهای سختی را پیشروی خود ببیند؟ در این مقاله این موضوع را بررسی کنیم. با ما همراه باشید.