اگه این رضا پهلویه، منم غلامحسین مظلومی ام!

محمد حیرانی

بازیکنان جوان منتخب سراسر کشور توی اردو بودند. یک روز که از خواب بلند می شن، می بینن همه در حال جنب و جوشند. یکی این طرف می دوه، یکی اون طرف، لباس های نو، توپ های تر و تمیز و ....

اونایی که از تاج دعوت شده بودند، با این سر و صداها آشنا بودن، می دونستن جریان چیه اما اونایی که از شهرستان ها تازه دعوت شدن، با تعجب و کمی نگرانی می دیدن که همه ی مدیرای فدراسیون جمع شدن اومدن، یکی داد می زنه که فلانی چمن رو آب دادی؟؟
اون داد می زنه: یخ رسید؟
و ....

خلاصه موقع تمرین شده و انتظارها به سر رسید.
جوانک نی قلیونی با یک دست از شورت و پیراهن تمرینی که تن بازیکنان حاضر در اردو بود، وارد زمین شد و پشت سرش جماعتی پاچه گشاد با کراوات های پت و پهن!
اگر چشم غره های حشمت خان نبود، با کفش های ورنی شون می خواستن توی چمن هم بیاین. "والاحضرت ... والاحضرت" هم از دهنشون نمی افتاد!

رضا پهلوی جلوی بازیکنان ایستاد و گفت: دوستان امروز می خوام در کنار شما تمرین کنم و ازتون می خوام فوتبال خودتونو بازی کنید. با من راحت باشین و لطفا خیلی ملاحظه ی من رو نکنید تا تمرین خوبی داشته باشیم.

این رو گفت ولی قدیمی ترها می دونستن که نباید توپشو بگیرن، یا حتی اگه جلوی درواره خالی بودن، باید توپ رو جلوی پاش بندازن تا والاحضرت گل رو بزنه!!
بازی شروع شد. 
رضا پهلوی افتاد کنار یک جوان رعنای خوش قد و بالا که پوستش آفتاب سوزِ آبادان بود. جوونی که تازه قرار بود پیرهن تاج رو هم بپوشه و حشمت خان هم نشونش کرده بود برای تیم ملی.

چند دقیقه ای گذشت. یکی از هافبک ها پاس رو به جلو رو آروم انداخت برای رضا پهلوی . از جناح دیگه هم جوون آبادانی روی دستش می اومد. 
دفاع حریف یک تکل تاکسی خالی رفت تا همه پاچه گشادها از حرکت پا به توپ آقاشون هیجان زده بشن...؛ گلر رفت که مثلا زاویه رو ببنده، این طرف جوونک آبادانی بود و دروازه خالی.
داد زد: رضا!... رضا! پاسو بده. رضا بده!
اما رضا پهلوی شوتکی زد و گلر خودشو  زد زمین تا گل بشه!

قدیمیا ریختن سر جوونک! که ای خونه خراب! رضا چیه؟ هی میگی رضا رضا! بگو والاحضرت!
جوونک گفت: برین بابا! اسمش رضاست دیگه! خودش گفت راحت باشین.

همه گفتن: بابا جان خوب بگه! ولی این ولیعهده، رضا پهلویه. نباید که به اسم کوچیک صداش کنی!
جوون آبادانی دستی تکون داد و گفت: برین بینم! اگه این رضا پهلویه، منم غلامحسین مظلومی ام!