نویسنده
شهراد باغستانیمتافوتبال – کینگ کنی دالگلیش، محبوبترین بازیکن تاریخ لیورپول چهارم مارس 1951 بهدنیا آمد تا برای لکلکهای شهر بندری لیورپول افتخارات فراوانی خلق کند.
دربارهی کنی دالگلیش میخواهیم صحبت کنیم. کسی که باعث شد لیورپولیها با وجود سالها ناکامی همچنان سرشان را بالا بگیرند و از افتخارات گذشتهشان بگویند. پس جایز است ابتدا از افتخاراتش همراه با این باشگاه بگوییم.
افتخارات به همراه لیورپول
قهرمانی در لیگ دسته یک فصلهای 79-1978، 80-1979، 82-1981، 83-1982، 84-1983، 86-1985 (بازیکن/مربی)، 88-1987 (بازیکن/مربی)، 90-1989 (بازیکن/مربی)
قهرمانی در جام حذفی 1986 (بازیکن/مربی) و 1989 (مربی)
قهرمانی در جام خیریه در فصلهای 1977 (مشترک)، 1979، 1980، 1982، 1986 (مشترک)
قهرمانی سوپرجام اروپا فصلهای 1977، 1986 (بازیکن/مربی)
جام قهرمانی باشگاههای اروپا سالهای 1978، 1981 و 1984
تنها یک بازیکن در تاریخ باشگاه لیورپول به این همه افتخارات دست یافت و آن هم کسی نبود به جز کنت متیسون دالگلیش. با توجه به تسلطش بر توپ و ذهن عالی فوتبالی، اکثر لیورپولیها او را بزرگترین بازیکن تاریخ باشگاه میدانند.
تولد... آغاز فوتبال در باشگاه سلتیک
کنت متیسون دالگلیش متولد 4 مارس 1951 در دالمارنوکِ گلاسکو اسکاتلند است که لیورپولیها به اون لقب "کینگ کنی" دادهاند. در نوجوانی به گوان در نزدیکی آیبراکس، استادیوم خانگی رنجرز مهاجرت کرد و در همان زمان هوادار آبیهای شهر گلاسکو شد.
فوتبالش را با پست دروازهبانی در مدرسه میلتون بانک آغاز کرد و پس از آنکه مهاجم شد در سال 1966 از لیورپول و وستهام پیشنهاد داشت، اما با ناموفق ماندن انتقال به این دو تیم در سال بعد راهی سلتیک شد.
کنی با پیراهن سبز و سفید نشان داد که چه مهاجم خارقالعادهای در فوتبال اسکاتلند متولد شده است. چهار قهرمانی در لیگ و چهار قهرمانی در جام حذفی اسکاتلند را همراه با این تیم بهدست آورد. او در 204 بازی 112 بار دروازهی حریفان را باز کرد تا نام و نشانی برای خود کسب کنند. پس از آن بود که پیشنهادات فراوان بهسوی مهاجم با استعداد سلتیک روانه شد.
پوشیدن پیراهن لیورپول و سپری کردن مسیر پرافتخار
او در آگوست سال 1977 به باشگاه لیورپول پیوست. باورش سخت بود که تیم باب پیزلی چطور قهرمانی جام باشگاههای اروپا را در فصل قبل به ارمغان آورد. اما با حضور دالگلیش در تیم 13 سال پر از افتخار پیش روی باشگاه قرار گرفت.
برخلاف بسیاری از خریدهای آن دوره، ملیپوش اسکاتلندی لیورپول از قبل تجربه زیادی را از ورزشگاه پارکهد به آنفیلد آورد. حضور کنی در تیم سلتیک او را به یکی از ستارههای فوتبال بریتانیا تبدیل کرده بود و لیورپول مجبور شد با شکستن رکورد نقل و انتقالات خود مبلغ 440 هزار پوند بابت خریدش بپردازد.
دالگلیش بهعنوان جایگزین کوین کیگان، که تابستان قبل به هامبورگ آلمان رفته بود، به باشگاه آورده شد، هر چند ابتدا این نگرانی وجود داشت که ممکن است جایگزین مناسبی برای بازیکن بزرگی چون کیگان نباشد اما این شبهات نه تنها بهزودی رنگ باختند، بلکه هواداران لیورپول متوجه حضور بازیکنی بزرگتر از کوین در تیمشان شدند.
مهاجم اهل گلاسکو در هفتمین دقیقه از اولین بازی رسمی خود در لیگ برابر میدلزبورو در آیرسامپارک گلزنی کرد و در اولین بازی خانگی او در جلوی دیدگاه هواداران کاپ او در برد 2-0 برابر نیوکاسل نیز گلزنی کرد.
دالگلیش در تیم بسیار قدرتمند پیزلی میدرخشید و فوق ستاره آنفیلد در اولین فصل حضور خود به عنوان بهترین گلزن باشگاه معرفی شد. بهیادماندنی ترین گل او در مجموع 31 گلی که در آن فصل زد در فینال قهرمانی باشگاههای اروپا برابر بروژ بلژیک در ورزشگاه ویمبلی بود که ضربه استادانه او از بالای سر دروازهبان جام را برای لیورپول به ارمغان آورد.
حضور او در لیورپول شهرت و آوازه بیشتری برای او آورد اما کنی کسی نبود که بخواهد مورد توجه قرار بگیرد و علیرغم وجهه فوق ستارهای خود همچنان خود را از شهرت بیش از حد کاذب دور نگه داشت.
در سال 1979، استعداد او مورد توجه نویسندگان ورزشی انگلستان قرار گرفت و او را به عنوان بهترین بازیکن سال انتخاب کردند. این جایزه تنها دسر بازیکنی بود که هر کنترل توپ و ضربه او موجب شعف هواداران KOP میشد.
او با فروتنی خاص خود در خدمت تیم بود و در زمین همه را در جریان بازی قرار می داد. کنی قادر بود روزنه هایی را در خطوط دفاعی و دروازه حریف ببیند که بازیکنان دیگر عاجز بودند. دیوید جانسون اولین کسی بود که از بازی او در دهه 70 نهایت استفاده را برد اما بازی کنی در کنار ایان راش و تشکیل زوج خط حمله آتشین این دو بود که لیورپول را در دهه 80 قدرت مطلق جزیره کرد.
باشگاه ممکن بود با حضور ایان راش ماشین گلزنی جدیدی پیدا کرده باشد، اما این بازی کنی دالگلیش بود که تمام خطوط را به یکدیگر ربط می داد. اگر پاسهای منجر به گل در آن زمان ثبت میشدند او تا به حال در صدر فوتبال فانتزی هر تیمی حضور داشت.
او که در سال 1983 دو بار به عنوان بهترین بازیکن فصل انتخاب شد بدون شک بهترین بازیکن بریتانیایی نسل خود بود و به حق از او در جرگه فوق ستاره هایی چون مارادونا، زیکو، پلاتینی و رومینیگه تقدیر و تمجید می شد.
وقتی توپ را در اختیار داشت فوق العاده بود و هر یک از 172 گل او با مهارت کامل به ثمر رسیدند. گل زیبای او در فینال قهرمانی باشگاههای اروپا در ومبلی، ضربه مواج او در هایبری، پروتسمن رود و گودیسون پارک، دریبل ویرانکننده او از میان مدافعان منچستر یونایتد در مینرود، شوت سرضرب او در فینال لیگ کاپ مقابل وستهام یونایتد و گلهای قهرمان بخش او مقابل تاتنهام و چلسی از جمله بهیادماندنیترین گلهای او بودند.
هرکسی لحظه خاطرهانگیزی از او دارد اما در تمام آن لحظههای شیرین یک حرکت مشترک وجود داشت و آن هم شادی خاص او پس از زدن گل بود، به طوری که پس از زدن گل سریع برمیگشت و دستهای خود را به دو طرف گشوده و لبخند بسیار ملیحی میزد که حتی آسمان ابری مرزی را آفتابی میکرد.
هواداران KOP هیچکسی را به اندازه او دوست نداشتند. دالگلیش اولین نامی بود که آنها میخواندند طوری که انواع و اقسام پرچمها و سرودها را برای او میساختند و میسرودند.
پس از حادثه ورزشگاه هسیل، بازیساز تیم در میان شگفتی همگان به عنوان بازیکن-مربی مشغول به کار شد.
نگرانیها در مورد ایفای دو نقش متفاوت او در تیم به گوش میرسید. اما بازگشت او به تیم در فصل 86-1985 بود که لیورپول را در روند بدون شکستی قرارداد که در نهایت دو جام حذفی و لیگ را برای لیورپول به ارمغان آورد. دیدن آن صحنه گل پیروزی بخش و قهرمان کننده لیورپول در استمفورد بریج مقابل چلسی گواه این انتخاب عالی باشگاه بود.
در سالهای بعد به ناچار حضور او در تیم کم و کمتر شد اما هنوز مهارتهای فوقالعاده او در شاگردانش بهخوبی در زمین مشاهده میشد. موفقیتهای دالگلیش به عنوان مربی لیورپول جایگاه او را در باشگاه در حد اسطوره قرار داد. پس از فتح دو جام در سال 1986 لیورپول در سالهای 1988 و 1990 قهرمان لیگ شد و در فینال تمام لیورپولی جام حذفی سال 1989 قهرمان شد.
چه کسی میداند که اگر تیمهای انگلیسی در آن دوره از حضور در رقابتهای اروپایی محروم نمیشدند لیورپول به چند قهرمانی اروپایی دیگر دست مییافت.
پرافتخارترین با پیراهن تیم ملی اسکاتلند
کنی دالگلیش با پیراهن سرمهای اسکاتلند هم بهترین بود. او اولین بار زمانی که تنها دو سال پیراهن سلتیک را پوشیده بود و در سال 1971 به تیم ملی کشورش دعوت شد. در 15 سال حضورش در تیم ملی اسکاتلند 102 بازی انجام داد و 30 گل زد که هنوز هم رکورد بیشترین بازی و گل زدهی او در این تیم پابرجاست. دالگلیش همچنین در سه جامجهانی 74، 78 و 82 هم شماره 8 اسکاتلند را پوشید و جامجهانی 86 را هم بهدلیل مصدومیت از دست داد.
دوران مربیگری کینگ کنی
کنی دالگلیش اولین بازیکن-مربی فوتبال انگلستان است که مجبور بود با محرومیت لیورپول در بازیهای اروپایی کنار بیاید. کار سادهای نبود اما دالگلیش بسیار فروتن و شخصیتی معنوی داشت: "من اولین نفری خواهم بود که تشخیص میدهد آیا مناسب این شغل هستم یا نه و بعد با آن روبرو خواهم شد."
باب پیزلی در دو سال اول مربیگری دالگلیش بهعنوان دستیار با او همکاری کرد. اولین کاری که او مجبور شد انجام دهد جایگزینی مدافعان کناری باسابقه و قهرمان دوره پیزلی بود، فیل نیل و الن کندی را با استیو نیکول و جان بیگلن عوض کرد. علاوه بر این تصمیم گرفت که سبک بازی تیم را تغییر دهد و از یان مولبی بهعنوان سوئیپر استفاده کند. بهنظر میرسید که منیونایتد قهرمانیهای لیگ را درو میکند اما لیورپول خود را به آنها رساند. به طوری که خود مربی وارد زمین شد و در آخرین دیدار فصل گل پیروزی بخشی در استمفورد بریج مقابل چلسی به ثمر رساند. در فصل بعد لیورپول برای سومین بار در 15 سال اخیر به هیچ جامی دست نیافت.
ایان راش به ایتالیا رفته بود و مشخص بود که دالگلیش باید خط حمله خود را تقویت میکرد.
جان الدریچ در فوریه خریداری شد و در تابستان 1987 جان بارنز و پیتر بردزلی را به باشگاه آورد. لیورپول تا 20 مارس شکست نخورد. لکلکها 29 بازی در لیگ انجام دادند که 22 برد و 7 تساوی بهدست آورد و هیچ دیداری را واگذار نکرد. قهرمانی در چهار هفته مانده به پایان فصل مسجل شد. تنها ناراحتی در فصل باخت ناباورانه لیورپول در دیدار پایانی جام حذفی برابر ویمبلدون بود. این تیم جو فیگن و باب پیزلی نبود. تیم کنی تیمِ تهاجمیتری بود و علیرغم روحیه بالای بازیکنان، تیم متکی به ستاره ای نبود.
فصل 89-1988 با بازگشت ایان راش همراه بود، اما بعد فاجعه هیلزبورو و بازی حساس قهرمانی مقابل آرسنال پیش آمدند. لیورپول ایان راش را مجدداً خرید، قهرمانی را به دراماتیکترین شکل ممکن واگذار کرد، اما همه این لحظات با مرگ 96 هوادار رنگ باخت. فوتبال اهمیت خود را از دست داد.
لیورپول تنها یک بازی را در 35 دیدار از 3 ژانویه تا 14 اکتبر 1989 نباخت. لیورپول برای هجدهمین بار کورس قهرمانی را برد. سرخهای بندر لیورپول در سال بعد میلادی تنها سه بار باختند و در صدر جدول لیگ قرار گرفتند. موفقیت لیورپول همچنان ادامه داشت. بسیاری از هواداران به یاد نمیآوردند که چگونه رقبا یکی پس از دیگری برابر قرمزپوشان درهم شکسته میشدند با این حال از تیم دالگلیش انتقاد میشد.
لیورپول در دور پنجم جام حذفی در 20 فوریه 1991 چهار گل به اورتون زد. اما آبیهای لیورپول نتیجه را 4-4 کردند. دالگلیش صبح روز بعد آن به هیئتمدیره گفت که قصد دارد باشگاه را ترک کند.
آخرین صحبتهای دالگلیش این گونه بود: "این اولین باری بود که از زمان پیوستنم به باشگاه متوجه نقش خودم در لیورپول شدم. این تصمیمی ناگهانی نیست. بدترین کار این بود که تصمیمی در این باره نگیرم. ممکن است بگویید که این تصمیم در زمان مناسبی گرفته نشده است اما الان بهترین فرصت برای کنارهگیری است. مشکل اصلی فشاری است که بر خودم وارد میکنم تا لیورپول به موفقیت برسد. استرسی قبل و بعد از بازی مرا بسیار ناتوان میکند. ممکن است بسیاری از افراد تصمیم مرا درک نکنند. خیانت است اگر نگویم مشکلی در کار است. از 17 سالگی با فوتبال بودهام. بیست سال با دو تیم از پرافتخارترین باشگاههای بریتانیا، سلتیک و لیورپول کار کردم. تمام این سالها در صف اول بوده ام و الان زمان توقف است."
و این گونه بود که اسطورهی دیگری از لیورپول رفت.
پس از کنارهگیری از لیورپول کنی دالگلیش راهی بلکبرن شد و 4 سال هم در آنجا مربیگری کرد تا فصل 95-1994 که قهرمان لیگ جزیره شد و با این تیم هم وداع کرد. در یک سال نیم حضور روی نیمکت نیوکاسل از ژانویه 1997 تا آگوست 1998 افتخاری بهدست نیاورد تا از این تیم هم کنار گذاشته شود.
سال 2000 راهی اسکاتلند شد تا هدایت تیم دوران جوانیاش یعنی سلتیک را بر عهده بگیرد. طی مدت کوتاه در زادگاهش توانست یک قهرمانی جام حذفی را برای تیمش به ارمغان بیاورد و مربیگری را کنار بگذارد.
اما 9 سال بعد پیشنهادی وسوسهانگیز باز هم از لیورپول باعث شد تا بار دیگر به فوتبال برگردد. کنی جمعه 3 جولای 2009 کنی دالگلیش بار دیگر قدم به باشگاهی گذاشت که همیشه آن را در کنار خود میدید. او در آکادمی در مورد رشد جوانان باشگاه مشاورههای ارزشمند خود را بیان کرد و از حضور ارزشمند او در عرضه تبلیغات باشگاه استفاده شد.
سپس در سال 2011 با کنار رفتن روی هاجسون از مربیگری تیم اول باشگاه سران آنفیلد بار دیگر از او خواستند تا به روی نیمکتی بازگردد که دورانی پرافتخار با آن داشت. این بار دیگر مربیگری و لیگ جزیره مانند سابق نبود و کنی دالگلیش هم همینطور. از ژانویه 2011 تا می 2012 تنها توانست جام اتحادیهی فصل 12-2011 را با شکستِ کاردیفسیتی برای تیمش بهدست آورد و این بار دیگر برای همیشه با نیمکت پراسترس وداع کند.
زندگی خصوصی
کنی 26 نوامبر 1974 با مارینا ازدواج کرد و حاصل ازدواج آنها چهار فرزند است. پسرش پُل که در سال 1977 بهدنیا آمد هم فوتبالیست حرفهای شد اما هیچگاه مانند پدرش بازیکنی خارقالعاده نبود. او در تیمهای نیوکاسل، نوریچ، ویگان و بلکپول نیز توپ زد و هماکنون مربی تیم آمریکایی آستینآزتکس است.
متافوتبال - با نگاهی اجمالی به لیست بازیکنان این فصل تیم های لیگ برتر انگلیس به راحتی میفهمیم چه بازیساز ها و هافبک های طراز اولی در تیم ها وجود دارند
متافوتبال - هادرسفیلد تاون، با گذشت 108 سال از تأسیسش برای اولین بار جواز حضور در لیگ برتر انگلیس را دریافت کرد، تا بعد از سال ها از زیر خروار ها خاک بیرونآید و خواهان نوشتن فصلی نو از تاریخ باشد.
آمار فینال های یوونتوس، رئال مادرید و تقابل تیمهای اسپانیایی و ایتالیایی در فینال چمپیونزلیگ
متافوتبال – در این مقاله نگاهی داریم به ده واقعیت جالب درباره ی لیگ برتر انلگستان که از آن خبر نداشتید.