محمد قراگزلو | پرسپولیس همچنان اسیر دست‌های متزلزل

آنچه امسال بر پرسپولیس گذشت می‌تواند تحت یک کتاب منتشر شده و در بایگانی تاریخ فوتبال آرشیو شود تا آیندگان بدانند چرا این تیم در لیگ برتر از نیمه جدول پایین رفت و هر روز و هر هفته با ماجراهای عجیب و غریبش هواداران خود را آزرد.کاری به آنچه طی 11 ماه گذشته به پرسپولیس رفته نداریم چون همه کم و بیش به اتفاقات رخ داده آگاهیم و هیچ‌کدام‌مان حوصله مرور مثنوی هفتاد من کاغذی که سراسر اوراقش با آه و حسرت و افسوس و ناراحتی همراه است را نداریم. پس می‌پردازیم به بقیه ماجرا و آنچه قرار است از این پس اتفاق بیفتد. در پرسپولیس مدت‌هاست یک بازی بزرگ راه افتاده. یک جنگ قدرت تمام عیار که روز 9 اردیبهشت ماه، همزمان با سومین مرحله مزایده سهام باشگاه به اوج خود خواهد رسید و البته شاید مثل دفعات گذشته نتیجه و برنده مشخصی نداشته باشد.
با این‌حال تبعات ناشی از این بازی بزرگ و تکان دادن مهره‌های شطرنج بین طرف‌های این بازی و عوامل‌شان هر چند روز یک بار تیم پرسپولیس را تحت تاثیر خود تکانی می‌دهد؛ نمونه‌اش همین مشکلات مالی اخیر که ناشی از کنار رفتن هدایتی و بازگشت نصف و نیمه سیاسی است.
آنچه امروز همه بدان واقفند افتادن پرسپولیس در میان دستان متزلزلی است که نه از آینده خود اطمینان دارند نه می‌توانند دل هواداران پرسپولیس را قرص کنند که ساحل آرامش نزدیک است و کشتی سرخ را به راحتی تا این ساحل هدایت خواهند کرد.
در حال حاضر اوضاع نامناسبی در باشگاه پرسپولیس به وجود آمده که شاید با نگاهی اجمالی به این نمودار و بررسی رابطه‌ها و مشکلات طرفین درگیر ماجرا بتوان به عمق فاجعه و گره‌های موجود در راه رسیدن پرسپولیس به شرایط طبیعی پی برد.
1) حسین هدایتی: می‌گویند طی دو ماه اخیر چیزی بین 2 تا 5/2 میلیارد هزینه کرده چرا که فکر می‌کرده در روز مزایده سوم رقیبی ندارد و این هزینه‌ها مقدمه‌ای برای در دست گرفتن سکان پرسپولیس است. بازگشت سیاسی از زندان و ائتلاف او با خادم اما اخم‌های هدایتی را توی هم برد و او تا روز مزایده پا پس کشید. این اتفاق در حالی رخ داد که هدایتی بعد از آوردن برانکو و پرداخت قسط اول قراردادش دنبال جمع کردن ستاره‌های سابق تیم مثل سید جلال حسینی، محمدرضا خلعتبری و کریم انصاری‌فرد بود. حالا هدایتی ناراحت از اتفاقات اخیر به هر ترتیبی دنبال پیروزی در مزایده 9 اردیبهشت ماه است و شاید اگر در این روز برنده نشود دیگر نگوید پول‌هایی که به پرسپولیس کمک کرده شاخه گل‌هایی است که به هواداران این تیم تقدیم کرده است!
2) حمیدرضا سیاسی: از وقتی از زندان برگشته نامش به عنوان مدیرعامل پرسپولیس دوباره مطرح شده چرا که حکم مدیریت او از سوی وزارت ورزش لغو نشده است. سیاسی از وقتی برگشته مواضع مختلفی درباره حضورش در رأس باشگاه پرسپولیس گرفته و هر بار حرف جدیدی می‌زند. او ابتدا اعلام کرد نمی‌تواند به رأس باشگاه پرسپولیس برگردد اما حالا می‌گوید استعفا نمی‌دهد و منتظر تشکیل جلسه هیات‌مدیره است. سیاسی البته بارها اعلام کرده که قصد خرید سهام باشگاه و ورود به مزایده سوم را ندارد اما او نیز چیزی حدود 8 تا 10 میلیارد تومان برای پرسپولیس هزینه کرده و برای این باشگاه نقشه‌هایی دارد.
3) بهنام پیشرو کیش: حدود یک سال پیش بود که این شرکت بدون برگزاری مزایده، اسپانسرینگ پرسپولیس برای یک فصل را به عهده گرفت و اعلام کرد 30 میلیارد تومان برای باشگاه هزینه خواهد کرد. آن روز هیچ‌کس نفهمید این شرکت که بعد از عقد قرارداد با پرسپولیس تازه تاسیس شد چگونه می‌خواهد این سرمایه را برگرداند و راه‌های درآمدزایی‌اش چیست. با قدرت گرفتن سیاسی در رأس باشگاه، او بهنام پیشرو را کنار گذاشت اما زندانی شدن سیاسی باعث شد نماینده این شرکت به باشگاه برگردد. هدایتی هم که آمد قصد کنار گذاشته شدن این شرکت تحت مدیریت گلرخسار و پوستی را داشت و حتی گفته شد با آنها تسویه حساب کرده اما بهنام پیشرویی‌ها می‌گویند 13 میلیارد هزینه کرده و حالا مدعی‌اند. به نظر می‌رسد تا شخصی پرسپولیس را خریداری نکند تکلیف این شرکت هم مشخص نخواهد شد.
4- محمدحسین نژادفلاح: او قائم مقامی است که اختیارات مدیرعامل را دارد و فعلا جای پایش قرص به نظر می‌رسد. نژادفلاح مدیر معتمد وزارت ورزش و گزینه نزدیک به هدایتی است اما از خودش مایه نمی‌گذارد و به پشتوانه پول هدایتی کار را در دست گرفته است. طبق قانون و با بازگشت سیاسی او باید زیر نظر سیاسی کار کند اما خودش می‌گوید این اتفاق نمی‌افتد. بعید است نژادفلاح قائم‌مقام سیاسی شود چرا که او به هدایتی نزدیک است و رابطه هدایتی و سیاسی علی‌رغم آنچه خودشان می‌گویند اصلا جالب نیست. نژادفلاح تلاش دارد هدایتی را به عنوان عضوی از هیات‌مدیره وارد بدنه باشگاه کند اما فعلا که نتوانسته خادم را راضی کند. گفته می‌شود بعد از قطع شدن پول هدایتی او سراغ سیاسی رفته و شاید ائتلافی تازه با او تشکیل دهد.
5- هیات‌مدیره: هر چند اساس کار باشگاه پرسپولیس باید هیات‌مدیره این باشگاه باشد و تمام اتفاقات مهم از کانال این جمع بگذرد اما عملا پرسپولیس هیات‌مدیره‌ای ندارد. یک سال پیش وقتی هیات‌مدیره 9 نفره و پرتعداد سرخ‌ها تشکیل شد برخی تصور می‌کردند اتفاقات خوبی در راه است اما این جمع کم‌کم آب رفت.
اول استیلی کنار رفت، بعد رحیمی پس از آن کاظم‌پور که نماینده بهنام پیشرو بود و سپس نوبت به خواجوند و کلانی رسید که این آخری خودش در مقطع میانه فصل به این جمع اضافه شده بود. با زندانی شدن سیاسی، عملا هیات مدیره از هم پاشید و با روی کار آمدن نژادفلاح هیچ صحبتی از تشکیل جلسه هیات‌مدیره نشد. حالا یکی دو هفته‌ای است بحث ترمیم هیات‌مدیره پیش آمده اما از تغییرات احتمالی خبری نیست. جالب اینکه این هیات‌مدیره به نوعی پشتیبان سیاسی است اما برخی از اعضای آن از حضور هدایتی هم استقبال می‌کنند.
با این حال سوال اینجاست که اگر قرار بر خرید باشگاه توسط یک شخص خاص باشد تغییرات یا ترمیم این هیات‌مدیره به چه درد خواهد خورد و اصلا لزومی دارد یا نه؟
6- امیررضا خادم: حلقه واصل تمام عناصر درگیر در بازی بزرگ پرسپولیس معاون وزارت ورزش است که هر از گاهی با هر کدام از این افراد توافق می‌کند و زمام امور را به دست آنها می‌سپارد. خادم بعد از دل کندن از بهنام پیشرو دنبال سیاسی رفت اما با زندانی شدن سیاسی، تسلیم ولخرجی‌ها و دست و دلبازی‌های هدفمند هدایتی شد. حالا اما بازگشت سیاسی، دوباره خادم را به سوی او سوق داده و همین مساله نژادفلاح و هدایتی را دلخور کرده است. به هر حال به نظر می‌رسد خادم قصد دارد تا روز واگذاری شرایط را همینگونه حفظ کند اما سوال اینجاست که اگر این مزایده هم به جایی نرسید تکلیف چه خواهد شد.