حميدرضا عرب | به بدبینی‌های دایـــی عادت کنیم؟


چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰ ۸۲
علی دایی در قامت منتقد اوضاع کنونی پرسپولیس ظاهر می‌شود. او خود در پدید آوردن این پرسپولیس نقش اول را ایفا کرده است. دایی ردای منتقد به تن کرده و مجموعه‌ای را زیر سوال می‌برد که حاصل تفکرات خودش بود؛ بی‌آنکه خودش را به‌عنوان عامل اصلی این ناکامی‌ها به یاد بیاورد

علی دایی در قامت منتقد اوضاع کنونی پرسپولیس ظاهر می‌شود. او خود در پدید آوردن این پرسپولیس نقش اول را ایفا کرده است. دایی ردای منتقد به تن کرده و مجموعه‌ای را زیر سوال می‌برد که حاصل تفکرات خودش بود؛ بی‌آنکه خودش را به‌عنوان عامل اصلی این ناکامی‌ها به یاد بیاورد در تازه‌ترین مصاحبه‌اش حال پرسپولیس را برخاسته از تصمیم‌های وزارت ورزش در انتخاب اعضای هیات‌مدیره می‌داند. فرض بر اینکه ادعای دایی درست باشد و این هیات‌مدیره بدترین تصمیم‌های ممکن را در پرسپولیس اتخاذ کرده، آیا مسوول ناکامی‌های آن تیمی که با سرمربیگری او به هیچ جایگاه قابل ذکری نرسید باز هم وزارت ورزش است؟ شاید دایی توقع داشته مانند آن فصلی که تمام ستاره‌های فوتبال ایران را با صرف رقم‌های آنچنانی به پرسپولیس فراخواندند و او بهترین تیم تاریخ لیگ برتر پرسپولیس را به جامی نرساند، این فصل نیز برایش ولخرجی می‌کردند؟!

دایی انتقاد می‌کند، به این دلیل که در فصل جاری وزارت ورزش و جوانان با رویکرد کاستن از هزینه‌های سرسام‌آوری که در سال‌های پیش شد، گام به کارزار مدیریت سرخابی‌ها گذاشت. در واقع یکی از عواملی که موجب شد متولیان ورزش در پرداخت‌های آنچنانی وسواس به خرج دهند، همان دایره اسراف‌های بیهوده‌ای بود که در زمان مربیگری دایی و مدیریت محمد رویانیان در پرسپولیس شد. دایی حتما به یاد می‌آورد که چه تیم پرستاره‌ای را به او سپردند. دوباره می‌تواند این نام‌ها را در ذهنش تداعی کند؛ سیدجلال حسینی، نیلسون، ماهینی، رضا حقیقی، محمدرضا خلعتبری، قاسم حدادی‌فر، محمد نوری، محسن مسلمان، مهرداد پولادی، پیام صادقیان، میلاد غریبی و انبوهی دیگر از بازیکنان ریز و درشت که پیش‌تر در پرسپولیس بازی می‌کردند یا از جمله بازیکنان جوان آینده‌دار به‌شمار می‌رفتند. دایی بازهم می‌تواند چرتکه بیندازد و هزینه‌ای که برای شکل‌گیری آن تیم صرف شد را روی کاغذ بیاورد. برای آن پرسپولیس فقط مبلغی در حدود 850 هزار دلار بابت پرداخت حق رضایتنامه محمدرضا خلعتبری از تیم عجمان هزینه شده بود. مدیریت آن تیم پیش‌تر نیز اسکناس‌های زیادی را خرج پرداخت رضایتنامه رضا حقیقی کرد. مجموعه‌ای که در پرسپولیس تولد یافته بود، با آن دستمزدهای اعجاب‌انگیز و آن همه ریخت و پاش و اهدای خودروهای لوکس اما هرگز نتوانست جامی در فوتبال ایران به دست آورد، نه در جام حذفی و نه در لیگ. بگذریم از آن نقل و انتقالات عجیب و غریب خلعتبری و علیرضا حقیقی که آخر نفهمیدیم طبق کدام اصول نقل و انتقالات انجام شد.

علی دایی که امروز تصمیم‌های پرسپولیس را به نقد می‌کشد تا شاید برای خود راه بازگشتی را باز کند، دقیقا با همان خیال لب به انتقاد گشوده که پس از شکست مقابل عربستان در تهران از زبانش می‌شنیدیم. دایی دوباره برای خود دشمن فرضی ساخته است. یا می‌خواهد اینطور وانمود کند که هرگاه کنارش می‌گذارند، دسیسه‌ای علیه‌اش شکل گرفته در حالی که هر دو اخراج حاصل شکست‌هایی بود که جای توجیهی باقی نمی‌گذاشت.

منتقد امروز اوضاع پرسپولیس اما در همه این ایام که از پرسپولیس کنار گذاشته شد، هیچ‌گاه درباره دستمزدهای گزافی که از مدیران این باشگاه گرفت حرفی نزد. او ادعا می‌کند که همه جا وقتی یک مربی می‌خواهد به توفیق دست یابد به او کمک می‌کنند. دایی مدعی است که در این پرسپولیس به او هیچ کمکی نشد که باید دوباره از او پرسید در پرسپولیس فصل قبل چه؟ آیا آنجا هم به رغم تمام هزینه‌های چند میلیاردی به او کمک نشد؟ آقای منتقد چرا هرگز درباره استخدام برادرش در کادرفنی فصل قبل پرسپولیس حرفی نمی‌زند و برای افکارعمومی شفاف‌سازی نمی‌کند که برادرش به واسطه کدام شایستگی فنی سر از پرسپولیس درمی‌آورد و دستمزدی می‌گیرد که در همین پرسپولیس به کریم باقری داده نمی‌شود.

دایی در بخش دیگری از حرف‌هایش بارها تکرار کرده که برای شادی دل مردم کار می‌کند. اگر دایی مردم را متر و معیار و ملاک می‌داند چرا آن زمان که سرمربی تیم ملی بود و همگان تمنا می‌کردند که علی کریمی را به تیم ملی دعوت کند هرگز مطابق با خواسته‌های مردم پیش نرفت و در مقابل خواسته عموم اصرار و پافشاری می‌کرد؟

علی دایی شخصیتی احترام‌برانگیز در فوتبال ایران است، مربی پرافتخار که اگر به دام این همه تصورات منفی نیفتد، اگر به جای این همه جنگ و جدل در مربیگری یک گام به جلو بردارد، آنگاه می‌تواند در قامت یک مربی نیز همان «دایی بازیکن» باشد، همان که فوق‌العاده و تمام‌نشدنی بود. بدترین اتفاق برای دایی این است که به بدبینی‌هایش عادت کنیم، به این همه تصور منفی و جنگ و جدل‌هایی که حوالی او هست. عادت به این همه انتقاد که همیشه بنیان و اساسی ندارد به آنجا می‌رسد که دایی شباهت بسیاری پیدا می‌کند به محمد مایلی‌کهن!


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها

مقالات مرتبط