متافوتبال - فصل چهاردهم همین جا هم برای استقلال تمام شده است. هر قدر هم که نتیجه دربی خوشایند یا ناخوشایند باشد از همین زاویه و به زمانی که میبینیم آبیها در ورزشگاه خانگی متحمل سنگینترین شکست تاریخ خود در لیگ برتر شدهاند، باید اصلاحات را آغاز کرد. تیمی که با آن مواجهیم عمیقا قابل تامل و تفکر است
فصل چهاردهم همین جا هم برای استقلال تمام شده است. هر قدر هم که نتیجه دربی خوشایند یا ناخوشایند باشد از همین زاویه و به زمانی که میبینیم آبیها در ورزشگاه خانگی متحمل سنگینترین شکست تاریخ خود در لیگ برتر شدهاند، باید اصلاحات را آغاز کرد. تیمی که با آن مواجهیم عمیقا قابل تامل و تفکر است. استقلال در حالی که با پیشبینیها و دیدههای سرمربیاش چهار هفته مانده به پایان لیگ قهرمان بود، به این نقطه که رسید که چهار هفته مانده به پایان لیگ با جام چهاردهم وداع کرد و ایضا در همین اثنا پیدا بود که دستش به سهمیه نمیرسد. آن همه هیاهو و آن همه سر و صدا پیش از بازی با تراکتورسازی هیچ دلیل و برهان فنی و عقلی نداشت. استقلال همان روزهای پیش از بازی با تراکتور هم بیرمق بود. کرختی و بیحوصلگی نه فقط در ساقهای بازیکنان به هنگام تمرین بلکه در سیمای امیر قلعهنویی نیز مشاهده میشد. میگویند هر آنچه از کوزه برون تراود که در اوست. استقلال هم هرگز نمیتوانست در این حال و روز بیحوصلگی و ناخوشی برنده میدان بازی با یکی از سریعترین تیمهای حال حاضر فوتبال ایران باشد. استقلال به رغم در اختیار داشتن بهترینهای فوتبال ایران فاقد نشاط تاکتیکی بود. این تیم را به واسطه مهرههایش میشود جزو بهترینها دانست. بار دیگر اسامی را مرور میکنیم. خسرو حیدری، یعقوب کریمی، میلاد فخرالدینی، امید ابراهیمی، کرار جاسم، بیکزاده، سجاد شهباززاده و البته عمرانزاده و صادقی اگرچه در فرم بدنی عالی نبودند اما این نامها بیانگر دست پر قلعهنویی برای رسیدن به دستاوردی دیگر در لیگ چهاردهم بود. در ایستگاه یکی مانده به آخر لیگ، جایی که تا بازی فوق حساس مقابل رقیب سنتی فاصله کمی مانده استقلال را به واسطه انبوهی از دلایل ریز و درشت ملزم به تغییرات میبینیم. تحولاتی که اگر با برنامه و روی اصول انجام نشود شاید فصل آتی هم همین خرابیها را به بار آورد. استقلال در رکن اول تغییرات خود نیازمند مدیری است که توانایی کافی در برآوردهسازی همه نیازهای مالی را در طول یک فصل داشته باشد. اگرچه تیمهای متمولی همچون پیکان هم بودند که حقوقهایشان حتی زودتر از موعد نیز پرداخت شد و حالا در وضع اسفباری گرفتار افتادهاند که این نشان میدهد پول ملاک پیروزی نیست اما یکی از اسباب موفقیت همین است.
استقلال علاوه بر تقویت در این بخش باید در چیدمان مردان حوزه فنیاش نیز دقت کافی را به خرج دهد. یعنی آنها که قرار است دور یک میز بنشینند تا برای فصل آینده تصمیم بگیرند باید دید نافذ و عمیقی داشته باشند. اتخاذ هرگونه تصمیم احساسی استقلال را با بحرانهای بیشتر مواجه میسازد. اگر قرار برکنار گذاشتن قلعهنویی است که انگار راه چارهای هم جز این نیست باید برآیند تصمیمگیریها به سود استقلال باشد. در فصل چهاردهم به وضوح دیدیم که نیمکت استقلال به لحاظ فنی تا چه اندازه تهی است. امیر قلعهنویی خود به عنوان یک مربی باتجربه و مهرهچین هرگز دستیاران خوبی را انتخاب نکرد. مردانی که شاید هم اگر دانشی داشتند چندان به لحاظ اخلاقی با امیر نزدیک نبودند. در تمام طول فصل چهاردهم شکاف عمیقی میان امیر و دستیارانش احساس میشد. مردانی را در کنار او میدیدیم که همواره در سالهای پیش منتقد اول او بودند و این سوال همواره به وجود میآمد که امیر چگونه میتواند با افرادی که تا همین دیروز تندترین انتقادها را علیهاش به زبان میآورند امروز در قامت یک دوست و همکار فعالیت کند؟ محمود فکری که همیشه منتقد درجه یک امیر بود آیا دستیار خوبی برای او محسوب میشد؟ آیا امیر نیز آن اعتماد کافی را به فکری داشت؟ درباره جواد زرینچه نیز همین دیدگاه حاکم است. جواد نیز در قامت اول مرد کادر فنی استقلال پس از قلعهنویی هیچگاه رابطه خوبی با امیر نداشت. او نیز در سالهای گذشته و پیش از آنکه حکم مربیگری و دستیاری امیر را بگیرد همیشه تمام قد به مخالفت با سیاستهای امیر میپرداخت و او را نکوهش میکرد. همین مرد به رغم تمام محبوبیت بیشتری که میان هواداران استقلال دارد هرگز نمیتوانست همکار خوبی برای امیر باشد. شاید شکاف و اشکال بزرگ استقلال فصل چهاردهم در همین مکان بود. جایی که امیر باید ارتباطی تنگاتنگ با همکاران خود برقرار میکرد اما هرگز نتوانست. پروژهای که ابتدای فصل نوشته شد تا امیر به مخالفانش نزدیک شود زاییده فکر هر کسی بود امروز به بنبست خورده است. امروز به درستی کسی نمیداند که این تز را چه کسی ارائه کرد و امیر قلعهنویی تا چه اندازه با آن موافق بود که تصمیم گرفت در کانون دایرهای از مخالفان دیروز خود قرار بگیرد. بیشک اگر سازندگان استقلال فردا بخواهند دوباره از این دست اشتباههای بزرگ مدیریتی را تکرار کنند استقلال دوباره آخر فصل پانزدهم همین جا خواهد بود که اکنون میبینیم.
اگر امروز صحبت از تغییرات است، اگر تحولات در استقلال لازم و ضروری به نظر میرسد به منزله آن نیست که تصمیمی گرفته شود که بار سنگینتری را روی دوش استقلال بگذارد. تصمیمگیرندگان و تصمیمسازهای استقلال باید عمیقا از تکرار اشتباههای گذشته درس بگیرند هر چند که هنوز کسی نمیداند قرار است منبع اصلی برنامهریزیها و تفکرات فصل آینده چه شخص یا چه گروهی باشد.
متافوتبال - هیجان به لیگ اضافه شد؛ حضور فرهاد مجیدی روی نیمکت استقلال
متافوتبال - مسابقات لیگ برتر ایران جام خلیج فارس به نیم فصل اول خود رسیده، حال تیمهای مدعی قهرمانی و همچنین در خطر سقوط فرصتی را برای یارگیری و تجدید قوا جهت حضوری قویتر در ادامه مسابقات در اختیار دارند، نیم نگاهی کردهایم به نیمفصل و تیمهای لیگ برتری کشورمان.
متافوتبال - جملهی؛ اشتباهات داوری جزئی از فوتبال است، را حتما شنیدهاید، جملهای که اکنون در فوتبال ما بسیار ملموس شده و در کمتر مسابقهای از لیگ برتر است، که دقایق زیادی از کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی به انتقادهای گاها تند مربیان از داوریهای لیگ اختصاص نداشته باشد.
متافوتبال - مسابقات لیگ برتر ایران جام خلیج فارس به نیم فصل اول خود رسیده، حال تیمهای مدعی قهرمانی و همچنین در خطر سقوط فرصتی را برای یارگیری و تجدید قوا جهت حضوری قویتر در ادامه مسابقات در اختیار دارند، نیم نگاهی کردهایم به نیمفصل و تیمهای لیگ برتری کشورمان.