متافوتبال - برانکو ماند و دربی. بازی که حساسیتهایش همیشه پیش پای ترس دربیبازها بر خاک افتاده و فلسفه آن، نباختن است. تا امروز که اینطور بوده اما روزگار همیشه بر یک قرار نیست. نباید که باشد؛ و این همان انگیزهای است که میبَردمان به جمعه نیامده
برانکو ماند و دربی. بازی که حساسیتهایش همیشه پیش پای ترس دربیبازها بر خاک افتاده و فلسفه آن، نباختن است. تا امروز که اینطور بوده اما روزگار همیشه بر یک قرار نیست. نباید که باشد؛ و این همان انگیزهای است که میبَردمان به جمعه نیامده. به روزی که قرار است سرمربی کروات پرسپولیس را با یک بازی بزرگ، به خیال خودمان بیازماییم و در عین حال از یادآوری مغز محتاط او در پیله ناامیدی مچاله میشویم. خود برانکو اما حتما سرش پر از فکر تازه است و در دل، امیدوار به اینکه با همان 1- 3- 2- 4 همیشگیاش بازی بزرگ فصل را ببرد. تکیهگاهش هم همان بازیکنانیاند که هنوز نمیدانیم باید تحسینشان کنیم یا با تعصبی کور بر آنها بتازیم که پرسپولیس چرا چنان شد و چنین. بهتر، شاید این باشد که ما هم مثل مرد کروات امیدهایمان را بسپاریم به همین بازیکنان و ایمان بیاوریم به آنچه برانکو را به انتخاب آنها برای دربی مجاب کرده است.
مهدی طارمی- در سر زدن، خبره است و برتریاش نسبت به علی دایی اینکه بازی با پای خوبی هم دارد. قدرت حمل توپ و حفظ آن تا رسیدن هافبکهای نفوذی، دیگر ویژگی بازی مهدی طارمی است که در کنار بیحاشیه بودنش، از او یک بازیکن کامل میسازد. بازیکنی که با این همه توانایی میتواند برگ برنده برانکو باشد اما نباید فراموش کنیم که همین بازیکن در دربی رفت بی نام و نشان بود که ستاره شد اما سرمربی استقلال حتما چند نفر را برای مهار او مامور خواهد کرد. برای پرسپولیس هم البته بد نمیشود چرا که درگیری مدافعان استقلال با طارمی، بهترین فرصت را در اختیار نوروزی و عالیشاه میگذارد تا آسوده خاطر حرکت کنند و خودشان را برسانند به دروازه. خود طارمی هم البته گریختن از مخمصههای اینچنینی را خوب بلد است اما به شرطی که ضعف بدنی دوباره گریبان او را نگیرد و اجازه ندهد که این بازیکن در تک به تکها با مدافعان تنومند استقلال کم بیاورد.
فرناندو گابریل - همتیمیهایش درباره او میگویند که «اگر گابریل پاس گل ندهد، هیچ بازیکن دیگری نمیتواند.» درست مثل همان حرفی که قدیمیترها درباره فرشاد پیوس میزدند و میگفتند توپی که او گلش نکند، با ضربه هیچ مهاجم دیگری گل نخواهد شد. هافبک برزیلی پرسپولیس تا دلتان بخواهد، خونسرد است. آنقدر که تک به تکها را راحت رد کند و خود را از حلقه محاصره بازیکنان حریف برهاند؛ یا با رد شدن از آنها، یا با خطا گرفتن یا با پاسکاری تکضرب با بازیکنان کناریاش. پاسهایش حرف ندارد و آنقدر باهوش هست که بتوانیم «آس» پرسپولیس بخوانیمش. البته به شرطی که در پست تخصصی خودش از او بازی بگیرند. پای چپش را باید قدرت برتر او بدانیم اما پای راستش کور است. گابریل گفته بود که در برزیل و آذربایجان چند باری از روی نقطه کرنر گل زده و قول داد که یکی از آن گلها را هم برای پرسپولیس بزند. آیا قرار است قرمزها دربی را با چنین گل خارقالعادهای ببرند؟
هادی نوروزی - بهترین ویژگیاش، جنگندگی او است. به تصاحب توپ اصرار دارد و کم پیش میآید که با اشتباه او توپی لو برود. ارسالهای خوب نوروزی هم دیگر توانایی قابل اتکای این بازیکن است که پیشتر از تغییر پستش از مهاجم نوک به بال راست مدام گله میکرد. در واکنش به گلایههایش اما درخشان 50 تا توپ را در درفشیفر کاشت و به نوروزی گفت به جای تمرین، تو فقط سانتر کن. تنها سه هفته بعد از آن، او پاس گل دوم پرسپولیس در دربی رفت را به عالیشاه داد و در ادامه هم با پاسهای او بود که پرسپولیس به پدیده و بنیادکار گل زد و برد. نقاط قوت این بازیکن را اگر بخواهیم بشماریم، نفوذها و ارسالهای او را بالای لیست مینویسیم و البته اعتماد به نفس و تجربه هادی نوروزی را هم نمیشود نادیده گرفت. همینطور سه گلی را که این بازیکن در دربیهای پیشین زده و به قول خودش با یک گل دیگر، 4 میشود عدد خاص او.
احمد نوراللهی- او را خیلیها به خاطر فوتبال تکضربش با بهترین هافبک دفاعی پرسپولیس در دهه 60 مقایسه میکنند؛ با ضیاء عربشاهی. نوراللهی از آن هافبکهایی است که به قول فوتبالیها خصوصیات روباهگونه دارد- باهوش است و میتواند بالهای پشت سر تک مهاجم را با بهترین پاسها تغذیه کند- اما درخشان چون توپسازی را به نوری سپرده بود، از نوراللهی میخواست که در زمین مثل یک گرگ از پی توپ بدود و بجنگد. نقش احمد نوراللهی در دربی دقیقا به بازیکن کناریاش بستگی دارد. اگر برانکو بخواهد ترکیب دونفره هافبکهای تدافعی تیمش را به نوراللهی و کفشگری بسپارد- که البته با توجه به مصدومیت کفشگری بعید است- نقش نوراللهی در توپسازی و توپرسانی باید پررنگتر باشد. حال آنکه حضور همزمان او با محمد نوری در پست هافبک دفاعی، وظیفه توپرسانی به بازیکنان تهاجمی را به گردن کاپیتان میاندازد و آن وقت احمد نوراللهی باید مثل یک سوئیپر و لیبرو در خط هافبک عمل کند. یعنی تکل بزند و برود برای زودتر سر زدن.
امید عالیشاه - بر خلاف نوروزی که حرکتهای طولیاش چشمگیر است، امید عالیشاه مدام عرض زمین را میرود و برمیگردد. آنگونه که در کادر فنی پیشین، عبدی مامور شده بود تا این عادت را از سر عالیشاه بیندازد و حرکت کردن در طول زمین را در ذهن او بنشاند. با از یاد بردن این عادت، عالیشاه میشود یک بال چپ سرعتی که در برگشتها هم به اندازه نفوذهایش مطمئن است و در این دربی هم حسابی به کار میآید. سرمربی پرسپولیس، خسرو حیدری را آنقدر میشناسد که بداند با هر نفوذ، یک فضای 70 متری پشت سرش خالی میماند و برای استفاده از این فضای خالی، امید عالیشاه بهترین است. بازیکنی که در عمق عالی حرکت میکند و میتواند از کندی مدافعان میانی استقلال که پاشنه آشیل این تیم هم هست، وام بگیرد و خود را برساند به دروازه. درست همانگونه که در دربی رفت با آن قد کوتاهش روی سر مدافعان بلندقامت استقلال سر زد؛ آن هم یک ضربه سر سه امتیازی.
محمد نوری - درست است که هرگز بازیکن مورد اعتماد سرمربی پرتغالی تیمملی نبود و به خاطر نیمکتنشینیهایی که دایی برایش حکم میکرد، جام جهانی را از دست داد اما شایستگیها و هوش محمد نوری را چه کسی میتواند زیر سوال ببرد؟ بازیکنی که اعتماد به نفس پنالتی زدن را دوباره به دست آورده و مهمتر اینکه بعد از 5 سال بازی در پرسپولیس، امسال اولین گلش در دربی را هم زد. نه که اصلا گل نزده باشد اما آن گل را به اشتباه- همانگونه که کمک داور آن بازی اعتراف کرده بود- آفساید خواندند و نوری یک پنالتی را هم در همین دربیها از دست داد تا از اعتماد به نفس خالی شود. حالا اما با بازیابی اعتماد به نفسش، با آن خونسردی و نگاه تیزبینی که در زمین دارد و البته با امیدها و انگیزههای تازهاش، برگ برنده پرسپولیس است و امید هواداران به اینکه محمد نوری هم از آن بازیکنانی باشد که اولین گل، تازه موتورشان را روشن میکند.
بابک حاتمی - اگرچه بعضی از هواداران او را پاشنه آشیل پرسپولیس لقب دادهاند اما روند حرکتی تیم نشان میدهد که بابک حاتمی آنقدرها هم ناموفق نبوده. این بازیکن که با اصرارهای درخشان قرمزپوش شد، روزهای زیادی نیست که در تیم برگزیده برانکو ایوانکوویچ جای گرفته و عملکردش هم نسبتا راضی کننده بوده. حاتمی نه تنها آن پاشنه آشیلی که لقب گرفته نیست، بلکه بر خلاف تصور بدبینها میتوانیم او را یکی از نقاط قوت پرسپولیس هم به حساب بیاوریم. نفوذهای مداوم او و البته بازگشتهای به موقعش، از بابک حاتمی همان بازیکنی را ساخته که پرسپولیس به آن محتاج است و خانزاده ملیپوش هرگز از عهدهاش برنیامد. حاتمی تنها یک اشتباه داشت که البته همان هم گل شد اما اگر بخواهیم از انصافمان هزینه کنیم، باید بگوییم که تقصیرهای سوشا- که میتوانست مدافع همتیمیاش را از آمادگی خود برای گرفتن توپ آگاه کند- روی آن گل کمتر از حاتمی نبود و چه بسا همین بازیکن در دربی گرهگشای پرسپولیس لقب بگیرد.
مایکل اومانیا - نه فقط در پرسپولیس، بلکه او را باید حرفهایترین بازیکن دربی بدانیم؛ هر چند هنوز نتوانسته آن بازیکنی باشد که در جام جهانی برای تیمملی کاستاریکا بازی میکرد و میگفتند اروپاییها هم به اندازه پرسپولیس خواهانش هستند. البته اگر تکیهگاه امروزمان آن قانون نانوشتهای باشد که میگوید: «برای دیدن واقعیت یک بازیکن، دست کم یک سال به او زمان بدهید»، آنوقت دیگر هیچ انتقادی به اومانیا وارد نیست. بازیکنی باتجربه، خونسرد، کاملا بیحاشیه و با اعتماد به نفس بالا که وقتی سرمربی پیشین پرسپولیس در میان انتقادها او را در پست هافبک دفاعی به بازی گرفت، نمایشش حتی از آن مدافع جام جهانی رفتهای که میشناختیم، بهتر و موفقتر بود. اومانیا البته بیاشتباه هم نبوده اما از بدشانسی، تنها اشتباه فردیاش در خط دفاعی گل خوردن پرسپولیس را باعث شد تا به همین سادگی بدنام شود. هر چند با توجه به تجربه و ویژگیهای مایکال اومانیا، به نظر میرسد که سرمربی کروات کمترین نگرانی را نسبت به او داشته باشد.
محسن بنگر- روی هوا کاملا مسلط است. به همان اندازه نترس، باتجربه و صاحب اعتماد به نفسی که یکی از بایدهای «فوتبالیست خوب» شدن است. کوتاهترین تعریف از محسن بنگر میتواند این باشد که «او تمامی فاکتورهای یک مدافع بزرگ و مطمئن را دارد.» اغراق نیست اگر بگوییم حضور بنگر در خط دفاعی پرسپولیس همیشه ما را به آسودگی رسانده اما او یک ضعف بزرگ هم دارد که برای نگرانیمان کفایت میکند و آن، خشن بازی کردن است. محسن بنگر آنقدر خشن و گاه عصبی بازی میکند که به راحتی به حریفان خطا میدهد، کارت میگیرد و بدتر از همه اینکه با این شیوه فوتبال، کاملا مستعد است برای پنالتی دادن. در کنار اینها البته قدرت سرزنی بنگر را هم نباید نادیده بگیریم. فاکتوری که برانکو هم حتما مثل مربیان پیشین پرسپولیس به آن امید بسته. البته به شرطی که این بازیکن- که به خاطر مصدومیت یک ماه است بازی نکرده- را جمعه در زمین ببینیم که احتمالش 70 درصد است.
علیرضا نورمحمدی- در دربی رفت برای اولین بار بازی در دفاع چپ را تجربه کرد و بعد از آن، مقابل پدیده و لخویا هم همین نقش را داشت که اتفاقا پرسپولیس هر سه بازی را برد. علیرضا نورمحمدی اگر چه نمیتواند نفوذ کند و اورلب انجام بدهد اما بهتر از هر کسی میتواند مقابل فرارهای خسرو حیدری یا هر بازیکن هجومی دیگری به جای او ایستادگی کند و حملههای استقلال از سمت خودش- چپ- را ناکام بگذارد. حالا که پرسپولیس یک چپ پای تخصصی در خط دفاعش ندارد، معقولانهترین انتخاب برای برانکو همین نورمحمدی است که هم دربی را پیشتر تجربه کرده و هم اینکه قدرت بدنی بهتری نسبت به بالهای تهاجمی استقلال دارد. پست او البته در گرو بازی کردن بنگر است. بنگر که فیکس باشد، او هم بهعنوان مدافع چپ فیکس خواهد بود وگرنه نورمحمدی مجبور میشود به میانه خط دفاع برگردد و دفاع چپ را بسپارد به حمیدرضا علیعسگری که در بازی قبلی هم استراحت کرده.
سوشا مکانی- به همان خوبی که با مدافعان تیم صحبت میکند و مقابل کاشتهها میایستد، در خروجهایش پراشتباه است. بدتر اینکه گاه غرق در بازی از دروازهای که به او سپردهاند، غافل میشود و گاه به اندازهای که نباید، روی خط دروازه میایستد. به قول فوتبالیها «6 قدم مال گلر است» اما از بخت بد پرسپولیس، سوشا به این نوع مالکیت عادتمان نداده. بزرگترین ضعف این دروازهبان اما اعتماد به نفس پایین او است، به خاطر گلهای خوردهاش. گذشته از اینها، سوشا اولین دربیاش را تجربه میکند و در قیاس با همتای استقلالیاش- چه طالبلو بازی کند و چه فروزان- فاکتور تجربه را کم دارد. حال آنکه رقیب با مهاجمانی باتجربه به دربی میآید و آنها حتی این شانس را دارند که با کمک گرفتن از تجربهشان، سوشا مکانی - که پتانسیل درگیر شدن را هم دارد- و پرسپولیس را به دردسر بیندازند. هر چند هنوز نمیدانیم که سوشا مکانی آیا توان پذیرش سوت کشیدنهای مدام هواداران استقلال را دارد یا نه.
درباره برانکوی تیمملی میگفتند او فقط 14 بازیکن دارد. یازده نفر برای ترکیب اولیه و سه تا هم برای تعویض. درست مثل همین حرفهایی که امروز دربارهاش میشنویم. گذشته از اینها، پروفسور با ریسک کردن میانه خوبی ندارد و میتوانیم ایمان بیاوریم که در این دربی هم قرار نیست غافلگیر شویم. اینکه برانکو کدام بازیکنان را برای بازی جمعه برگزیده، به روشنی روز است و تنها شاید مصدومیتها او را از انتخابهایش برگردانند. مثلا اینکه بنگر نتواند بازی کند که در آن صورت، نورمحمدی به میانه خط دفاع میرود تا علیعسگری پراشتباه مدافع چپ پرسپولیس باشد. دیگر تغییر احتمالی هم در خط هافبک رقم خواهد خورد. جایی که اگر نوروزی به هر دلیل نتواند بازی کند، آنوقت گابریل میشود بال راست و پست شماره 10 را میدهد به خالقیفر که برانکو روی دوندگیاش خیلی حساب کرده. نوری هم کنار دست نوراللهی نقش یکی از دو هافبک دفاعی را به خود میگیرد. اینها که احتمال است اما از یک چیز مطمئنیم و آن، اینکه هادی نوروزی قطعا در دربی بازی خواهد کرد. همینطور محسن بنگر و رضا خالقیفر. فرقی هم نمیکند که فیکس باشند یا تعویضی. علی علیپور هم البته شانس بازی را دارد اما به شرطی که پرسپولیس عقب بیفتد و کمبود یک مهاجم تازهنفس آزارش بدهد.
متافوتبال - مسابقات لیگ برتر ایران جام خلیج فارس به نیم فصل اول خود رسیده، حال تیمهای مدعی قهرمانی و همچنین در خطر سقوط فرصتی را برای یارگیری و تجدید قوا جهت حضوری قویتر در ادامه مسابقات در اختیار دارند، نیم نگاهی کردهایم به نیمفصل و تیمهای لیگ برتری کشورمان.
متافوتبال - تنها چند دیدار به پایان نیم فصل لیگ برتر ایران باقی مانده، نیمفصلی که برخلاف سالهای قبل بسیاری بیصبرانه منتظر رسیدن آن هستند!
متافوتبال - حماسه سرخها به خوان آخر و فتح آزادی رسیده، آخر این حماسه هر چه میخواهد باشد ما به قدری کیف کرده و ذوقزدهایم که آخرش برایمان مهم نیست؛ کامبک رویایی برابر الدحیل، شکست السد پرستاره و حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا و این همه تجربه گران بها آن هم در شرایطی خاص و سخت که لذتش را چند برابر کردهاست.
متافوتبال - بهمنماه سال 1377،تورنمنت دانهیل ویتنام بود، که علی کریمی ستاره جوان آن روزهای فوتبال ایران در یک لحظه کنترل خود را از دست داد و با هل دادن داور ژاپنی یک سال محرومیت را به جان خرید، تا رشد و شکوفایی خود را چند سال عقب اندازد. محرومیتهایی که نه تنها باعث دوری بازیکنان از فوتبال و دنیای افتخار میشود بلکه آروزهای یک ملت را نیز با خود نابود میکند.