متافوتبال - قلعهنویی شکست خورد و انتقادها بالا گرفت. حالا همه امیر را مقصر اول و آخر ناکامی استقلال میدانستند و یکصدا خواستار رفتن او. در فوتبال ایران که نه مصاحبهها دلسوزانه است و نه انتقادها سازنده، درنهایت حرف همه یک جمله است؛ « پستی هم به ما بدهید!»
قلعهنویی شکست خورد و انتقادها بالا گرفت. حالا همه امیر را مقصر اول و آخر ناکامی استقلال میدانستند و یکصدا خواستار رفتن او. در فوتبال ایران که نه مصاحبهها دلسوزانه است و نه انتقادها سازنده، درنهایت حرف همه یک جمله است؛ « پستی هم به ما بدهید!»
در این بازار شلوغ هرچه چهره جدیدتری باشی و بیشتر از بقیه در لباس خود دوخته اسطوره جا بیفتی، شانس دلرباییات بیشتر است. فرهاد مجیدی هم که تمام آیتمهای لازم برای دلربایی از هواداران استقلال را دارد. حالا تنها میماند یک خودنمایی ساده که با نامهای خطاب به هواداران انجام میشود. نامهای دیگر از مردی که در سالهای آخر بازیگری اسطوره شد، برای تیمش گلزنی کرد، سر بزنگاههای مهم، تیمملی و باشگاهش را رها کرد و هر بار هم با یک نامه سرگشاده خطاب به هواداران، ناگفتهها را به پای دستهای پشت پرده گذاشت.
مجیدی که هر بار با لبخند و سکوت، لابهلای دعواهای سینوسیاش با قلعهنویی، از ناگفتهها سخن میگفت، حالا اما در هجومی به مربی سابقش از بازگشتی مجدد سخن گفته تا «عدد و نماد»ی از نو بسازد. حالا اما باید باور کنیم که ادعای او مرهمی است بر زخمهای هوادارانی که امروز از هر روز دیگری ناراحتترند؟ آیا نباید بترسیم از اینکه وعده بازگشت مجیدی حتی میتواند برای استقلال یک تهدید به حساب بیاید و نه یک امتیاز؟!
تنها کافی است سوابق فرهاد مجیدی را در سالهای اخیر مرور کنیم. او یک فوتبالیست با تکنیک بود و در این شکی نیست اما مربیگری تیمی چون استقلال تکنیک فوتبالی میخواهد؟ آن هم درباره کسی که بعید نیست با دیدن کوچکترین ناملایمات در استقلال ناگهان عزم رفتن کند!
انگار تکلیف فرهاد هیچوقت با خودش مشخص نبوده. تیم ملی را ترک میکرد تا جا برای جوانان باز شود و در نهایت هم که استقلال را به بهانه دخترش تنها گذاشت و فصل بعد دوباره بازگشت!
هنوز یادمان نرفته بیانیهای که در آن خود را شاگرد مکتب حجازی میدانست و میگفت با بیاخلاقی و رانت کاری ندارد. با این حال باز هم به تیم قلعهنویی میآمد. شاگرد مکتب حجازی با حضور در ختم مادر امیرخان به استقلال بازگشت و بیماری و دلتنگی دخترش را هم بعد از مصاحبه و حمایت از قلعهنویی فراموش کرد. در نهایت اما باز هم به دلایلی نامعلوم فصل گذشته در میانه راه برای همیشه از فوتبال کنارهگیری کرد.
با اینکه او همیشه برای تمام تصمیمهای عجیبش بهانههای زیادی داشته اما تمام این فراز و نشیبها فقط و فقط یک واقعیت را درباره فرهاد روشن میکند و آن این است که او هر چقدر هم که بازیکن خوبی باشد، نه دودوتایش چهارتاست و نه بهانهتراش خوبی است.
کلاف پیچیده اختلاف مجیدی با قلعهنویی و جاهطلبیهای اسطوره حالا به انتهای خط رسیده. فرهاد که در این سالها هر چه خواسته کرده و همیشه نامههایش به عشق قدرت بوده و به نام هواداران، این بار از پایان روزهای سیاه حرف میزند. پایان روزهای سیاهی که بیشتر از آنکه کامیابی استقلال را در پی داشته باشد، سعادت فرهاد را به دنبال خواهد داشت. مثل همیشه هستند عدهای که او را مثل گذشته باور کنند و به حمایتش برخیزند. حتی وقتی محق نیست. حتی وقتی مثل حالا بدون مدرک مربیگری معتبر، نیمکت استقلال را طلب میکند! معلوم نیست واقعاً دل فرهاد به حال استقلال سوخته یا در جست و جوی سعادتی است که در ناکامی استقلال است. استقلال ناکامی که او ناجیاش میشود تا به اسطوره بودنش ببالد!
متافوتبال - هیجان به لیگ اضافه شد؛ حضور فرهاد مجیدی روی نیمکت استقلال
متافوتبال - مسابقات لیگ برتر ایران جام خلیج فارس به نیم فصل اول خود رسیده، حال تیمهای مدعی قهرمانی و همچنین در خطر سقوط فرصتی را برای یارگیری و تجدید قوا جهت حضوری قویتر در ادامه مسابقات در اختیار دارند، نیم نگاهی کردهایم به نیمفصل و تیمهای لیگ برتری کشورمان.
متافوتبال - جملهی؛ اشتباهات داوری جزئی از فوتبال است، را حتما شنیدهاید، جملهای که اکنون در فوتبال ما بسیار ملموس شده و در کمتر مسابقهای از لیگ برتر است، که دقایق زیادی از کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی به انتقادهای گاها تند مربیان از داوریهای لیگ اختصاص نداشته باشد.
متافوتبال - ایرج دانایی فرد، مردی که اولین گل ایران در تاریخ جامجهانی را وارد دروازه اسکاتلند نمود، چند روز قبل برای همیشه چشم از جهان فروبست. با مطالعهی دو یادداشت دربارهی این اسوره با ما همراه باشید!