مهديه دریابیگی | همه پشت پرده‌هایی که مرفاوی قرار است فاش کند

مسائل پشت‌پرده را رو می‌کنم. از این دست جملات در مواقع ناکامی یک تیم زیاد می‌شنویم! مربی نتیجه نمی‌گیرد بعد تصمیم می‌گیرد حرف‌هایی را به زبان بیاورد که به نوعی خودش را تبرئه کند البته در این میان شاید بعضی از این حرف‌ها هم درست باشد و مربی ناکام بدون دلیل آنها را بازگو نکند. صمد مرفاوی این روزها در قامت یک مربی شکست خورده و ناکام است. مربی که در کارنامه خود سابقه مربیگری در تیم بزرگ استقلال را هم داشته اما با تیم پیکان به دسته یک سقوط می‌کند و تنها کور سوی امید این مربی برای ماندن در لیگ برتر بازیکن غیرقانونی راه‌آهن است.

و حالا آقا صمد که عملکردش در لیگ منتقدان زیادی دارد باید برای رهایی از این کارنامه و نمره مردودی که در امر مربیگری برای او ثبت کردند توجیهاتی را بیاورد تا شاید ورق به نفع او عوض شود. این مربی در روزهایی که پیکان برای ماندن در لیگ دست و پا می‌زند حرف‌هایی را به زبان می‌آورد که قابل تامل است. مرفاوی در مورد ماندن یا نماندن در پیکان و همچنین مسائل پشت پرده این تیم اینطور صحبت می‌کند: «هنوز وضعیتم مشخص نیست و باید در هفته‌های آینده با مسوولان این باشگاه صحبت کنم. فعلا نمی‌توانم درباره آینده‌ام صحبت کنم. ما خیلی بدشانس بودیم اما اتفاقاتی که در باشگاه پیکان برایم رخ داد را به زودی بازگو خواهم کرد. البته فکر می‌کنم دلیل اصلی همان بدشانسی بود که نتوانستیم نتیجه خوبی بگیریم.»

وقتی حرف از یکسری از اتفاقات و مسائل پشت پرده پیش می‌آید فورا ذهن‌ها به طرف توطئه می‌رود یا کارشکنی‌هایی که می‌تواند یک مربی را در امر مربیگری ناموفق کند. حالا مرفاوی به این نکته اشاره می‌کند که یکسری از مسائل را به زودی بازگو می‌کند.

شاید بتوان حدس زد که مرفاوی قصد دارد چه مسائلی را بازگو کند. این مربی در نیم فصل دوم به پیکان آمد، وقتی او آمده بود سیاوش اکبرپور و احمد جمشیدیان که نیم فصل بدون تیم بودند با نظر کادر فنی قبلی جذب شده بودند و این مربی روی این دو بازیکن نظر مثبتی نداشت، در این بین در تعطیلات نیم فصل گویا قرار بر این می‌شود که دقیقی را به گسترش بدهند به جای او جابر انصاری را جذب کنند اما بدون اطلاع این مربی مصطفی شجاعی توسط شخصی که بعدها مورد غضب مسوولان باشگاه قرار گرفت و از تیم کنار گذاشته شد و قرار است دخالت‌های بی دلیل و رفت و آمدهای مشکوک این فرد در باشگاه به کمیته اخلاق گزارش شود، جذب می‌شود و وقتی مرفاوی در تمرینات با حضور مصطفی شجاعی مواجه می‌شود تعجب کرده و می‌گوید: «چه کسی این بازیکن را به تیم پیکان آورده؟»

مرفاوی از مسوولان باشگاه می‌خواهد که کاوه رضایی را جذب کنند اما باشگاه سایپا بابت رضایتنامه کاوه رضایی 500 میلیون از باشگاه پیکان می‌خواهد به همین دلیل این باشگاه از جذب این بازیکن صرفنظر می‌کند و خواسته مرفاوی نادیده گرفته می‌شود. البته مسوولانی که از نیمه راه با تیم پیکان همراه شدند با هزینه‌هایی که از قبل روی دست آنها مانده بود مواجه شده و نمی‌توانستند هزینه‌های دیگری را متقبل شوند.

شاید جالب است بدانید باشگاه پیکان از معدود باشگاه‌هایی بود که از ابتدای فصل آیتم‌های عجیب و غریبی را در قرارداد بازیکنان لحاظ کرد که بعد‌ها همین نحو قرار داد بستن دردسر بزرگی برای این تیم شد. مثلا بابت کلین شیت، پاس گل و حتی حضور در 60 در صد بازی‌ها برای بازیکنان پاداش‌هایی در نظر گرفت که بعدها همین مبالغ هزینه زیادی را روی دست باشگاه گذاشت که در نهایت سودی هم نداشت!

صمد مرفاوی به خواسته‌هایش برای جذب بازیکن نرسید و حتی مجبور شد بازیکنانی را در کنار تیم تحمل کند که هیچ سودی برای پیکان نداشتند - از جمله بازیکنان خارجی که اتفاقا مصدوم هم بودند - مرفاوی حتی به ساموئل هم اعتقادی نداشت و با این شرایط مجبور شد با تیم پیکان ادامه دهد. در اینکه پیکان فصل عجیب و غریبی را پشت‌سر گذاشت و شیوه قرارداد بستن این تیم شبیه هیچ کدام از تیم‌ها نبود، شکی نیست و هنوز هم مشخص نیست مدیران قبلی چرا یکسری از آیتم‌ها برای بازیکنان در نظر گرفتند یا حتی چطور بازیکنانی را با وجود مصدومیت جذب کردند اما شرایط پیکان چیزی نبود که برای شخص مربی پنهان باشد و او نتواند معایب را ببیند! وقتی فلان شخص از باشگاه بدون اطلاع او با بازیکنی قرار داد می‌بندد که مرفاوی کوچکترین اعتقادی به عملکردش ندارد یا بازیکن مورد نظرش جذب نمی‌شود چرا با تیم ادامه داده و در نهایت کارنامه مربیگری خود را با یک سقوط سیاه می‌کند؟

نیم فصل فرصتی بود تا مرفاوی همه اشکالاتی را که دیده بود بهانه‌ای برای جدایی کند اما ماند و با نتایجی که گرفت، سقوط پیکان را به نام خود ثبت کرد و بازگو کردن دلایلی که او می‌خواهد به آن اشاره کند توجیه خوبی برای نتیجه نگرفتن‌هایش نخواهد بود.