متافوتبال - حقیقت هیچ وقت پاک نمیشود. حقیقتی که شاید گرد و غبار گذر زمان روی آن را پوشانده باشد اما کماکان نشانههای آن زیر برف نسیان هویداست
حقیقت هیچ وقت پاک نمیشود. حقیقتی که شاید گرد و غبار گذر زمان روی آن را پوشانده باشد اما کماکان نشانههای آن زیر برف نسیان هویداست. حافظه تاریخی جماعت ایرانی شاید کوتاه مدت باشد اما یک فلاش بک به گذشته همه خاطرات تاریک و تلخ را دوباره رونمایی میکند. این ویژگی تاریخ و البته حقیقت است. حقیقتی که البته هنوز آنقدر دور نشده که مجبور شویم برای یادآوریاش به ذهنمان فشار بیاوریم و یا صفحات قطور کتاب تاریخ را ورق بزنیم.
منادی مبارزه با فساد دوباره در نقش دانای کل وارد شده و زمین و زمان را به هم دوخته که همه فاسدند و باید بروند. یک ادعای حیرتانگیز از سوی مردی که در زمان حضورش در فوتبال تمامی هرم تحت مدیریت او از راس تا قاعده با شائبههای خانمانسوزی درگیر بودهاند. همو که در مجموعه تحت مدیریتش از دلال استفاده میکرد و همین دلال برای ترانسفر بازیکن از بلیت فدراسیون خرج مینمود!
آقای منادی حق دم از قانونگرایی میزند اما در بیقانونی فدراسیونش شاگرد اول بود. هنوز فراموش نکردهایم او تبانی آشکار یکی از باشگاههای تهرانی و حق خوری آشکار از صنعت نفت آبادان را ندید و حتی به رای قانون و دیوان عدالت اداری وقعی ننهاد تا ثابت کند برای عدالت و قانون پشیزی ارزش قایل نیست و تنها خودش و دوستان هم پیالهاش را حق و حتی بالاتر از حق میداند.
آقای ناجی مدعی است که دولت در فوتبال دخالت میکند و فدراسیون هیچ کاره است اما هنوز فراموش نکردهایم که در دوران آقای دکتر بود که سازمان تربیت بدنی وقت در واکنش به پافشاری آقای رییس در استفاده از مربیان ناکام وطنی و شکستهای سریالی تیم ملی، راسا برای حضور برانکو ایوانکوویچ اقدام کرد و در ساختمان تربیت بدنی قرارداد او امضا شد و استاد تنها تماشاگر این دستور از بالا بود. یک هیچ کاره محض!
دکتر محمد دادکان – که امروز منتقد دستگاه ورزش است و به همه میتازد - تاکید داشت که نیمی از افرادی که در جلسه با وزیر حاضر شدهاند، فاسد و لمپن بودهاند اما نگفت که این افراد چه کسانی هستند و همه را با چوب راند. او جماعتی را به فساد متهم کرد که در آنها مردان اخلاقی چون حسن حبیبی، جعفر کاشانی، جلال چراغپور و ابراهیم آشتیانی حضور داشتند. مردانی که آبرو و اعتبار فوتبال ایران محسوب میشوند و نام نیکشان مایه فخر و مباهات فوتبال و ورزش است و بر تارک کتاب قطور فوتبال و ورزش ایران میدرخشند. دادکان این مردان را به فساد و لمپنیسم متهم کرده است اما از یاد نبردهایم یکی از مربیان انتخابیاش برای حضور در تیم ملی نقش ستون پنجم را ایفا میکرد و البته به شدت تلاش مینمود که بازیکنان یک باشگاه خاص را به برانکو تحمیل کند! آنچه مصداق بارز اتهامات او به این جماعت بود.
اینها گوشهای از کارنامه مشعشع و پر انتقاد آقای منتقد است. او که منتظر سوژه نشسته تا به محض بروز هر مشکل و یا ناکامی در نقش دانای کل وارد شود و زمین و زمان را به هم بدوزد و البته هیچکس نیست از او بپرسد که او چه کرده که حالا همه را متهم میکند؟ کارنامه او خود جای پرسشهای بسیار دارد تا جایی که میتوان او را روی صندلی متهم نشاند و از او درباره این اتهامات پرسش کرد. متهمی که حالا اتهام میزند!
متافوتبال - آینده تیم ملی فوتبال کشورمان چگونه خواهد شد؟
متافوتبال - به راستی انسان موجود عجیبی است، قدر داشتههایش را تا زمانی که از دست ندهد نمیداند، همین مرد پرتغالی،همان که برخیها اجنبی صدایش میکردند؛ هنوز نرفته دلمان برایش تنگ شده و هضم اینکه قرار است، او را به عنوان سرمربی کلمبیا ببینیم، ثقیل است!
متافوتبال - در مرحله نیمه نهایی، تیم ملی کشورمان به مصاف مردان سرزمین ساموراییها رفت و در نهایت بازی را واگذار کرد، تا حسرت قهرمان شدن که بیش از 4 دهه از آن میگذرد، برای حداقل 4 سال دیگر تمدید شود!
متافوتبال - ایران از رسیدن به فینال بازماند و نتیجه را سه بر صفر به تیم ملی ژاپن واگذار کرد!