نوید صراف | پنج فاکتور اساسی برای قهرمانی رئال مادرید در فصل 16-2015

دقیقاً سه فصل از آخرین قهرمانی قوهای سپید در لالیگا می‌گذرد. آخرین قهرمانی لاس پلانکاس در لالیگا به فصل 12-2011 باز می‌گردد که رئال تحت هدایت خوزه مورینیو موفق شد با شکستن رکورد کسب 100 امتیاز و 121 گل زده، بالاتر از بارسلونای پپ گواردیولا به مقام قهرمانی دست یابد. رئال مادرید در 18 سال گذشته، تنها 5 بار به عنوان قهرمانی در لیگ دست یافته و این امر برای هواداران این تیم بسیار ناراحت‌کننده است. در واقع مادریدیستا بیش از آنکه در لالیگا قهرمان شوند، در جایگاهی بین دوم تا ششم در نوسان قرار داشتند و این در حالیست که رقیب دیرینه‌ی آنها یعنی بارسلونا در همین زمان 9 بار قهرمان شده، یعنی چیزی در حدود دو برابر.

رئالی‌ها در این فصل به کسب این عنوان بسیار نزدیک شده بودند. حتی در مقطعی اختلاف امتیاز شاگردان کارلو آنچلوتی با آبی‌واناری‌ها به هفت امتیاز نیز رسید اما پس از مصدومیت‌های بازیکنان کلیدی تیم و اشتباهات کارلتو، ورق برگشت و در نهایت این کاتالان‌ها بودند که قهرمان لالیگا شدند. رئال دیگر باید به صورت جدی به فکر تغییر این وضعیت باشد و به قهرمانی لالیگا در فصل آتی دست یابد.

در این مقاله بر آن شدیم تا به پنج فاکتور اساسی و مورد نیاز کهکشانی‌ها برای قهرمانی و درخشش در فصل آتی اشاره کنیم:

5. دادن اختیار عمل بیشتر به مربی تیم:

پرز در دو مقطع (2006-2000 و 2009 تاکنون) مدیر عامل قوهای سپید بود و در طول این 12 سال 9 بار مربیان این تیم را اخراج کرد. در این بازه‌ی زمانی، رئال دوبار فاتح لیگ قهرمانان اروپا شد، یعنی دقیقاً به اندازه‌ی بارسلونا. اما در لیگ آمار کاملاً به ضرر لاس پلانکاس است. پرز که در انتخابات اخیر بدون رقیبی سرسخت بر صندلی مدیریت رئال مادرید سفت و سخت تکیه زده، با افزایش سود خالص باشگاه به گزینه‌ای غیر قابل جایگزین برای کهکشانی‌ها تبدیل شده است. سودی که تمام سهام‌داران و هیئت مدیره‌ی این باشگاه را به سکوت وا داشته و از سوی دیگر پرز را به پرقدرت‌ترین فرد باشگاه مادریدی مبدل ساخته است.

زمانی که کسی قدرتمندتر از پرز وجود نداشته باشد، کاملاً طبیعیست که مربیان این تیم عامل ناکامی قوهای سپید معرفی شوند. در واقع اگر یک هواپیما در کلمبیا سقوط کند، یا اگر بازیکنی مست کند باز هم از نظر پرز این تقصیر مربی رئال مادرید است. پرز تمام صلاحیت و اعتبار مربیانش را به راحتی زیر پای می‌گذارد.

حال سکان هدایت رئال به دستان رافا بنیتز سپرده شده است اما رافا برای موفقیت در مادرید به چیزی بیشتر از دانش فنی و حتی شانس نیازمند دارد. او به طور جدی باید صاحب اختیار عمل کافی و اوتوریته باشد تا بتواند آنچه را که واقعاً در چنته دارد بدون هیچ شکی در تیم پیاده کند. بنیتز باید در مورد انتخاب ترکیب تیم، انتخاب شیوه‌ی بازی، تنبیهات انضباطی و البته خرید و فروش بازیکنان در فصل نقل‌وانتقالات صاحب اختیار کامل باشد و هیچ کسی به ویژه پرز در کارش دخالت نکند. او باید از سوی هیئت مدیره به خوبی حمایت شود تا بتواند خواسته‌هایش را مو به مو در تیم پیاده‌سازی کند. در غیر این صورت جام قهرمانی لالیگا بی شک در کاتالان باقی خواهد ماند.

4. شروع سریع‌تر فصل آماده‌سازی:

«قبلاً در طول زندگی‌ام هرگز تا این حد بازی نکرده بودم. مطمئنم که کم کم خسته می‌شوم»

این حرف را تونی کروس در ماه نوامبر سال گذشته به زبان آورد اما هیچکس به حرف‌های او توجهی نکرد. او در 36 بازی از 38 بازی رئال در لیگ را در ترکیب حضور داشت و در 33 بازی نیز به طور کامل تمام نود دقیقه را بازی کرد. سوپرکاپ، دو بازی در جام باشگاه‌های جهان، جام حذفی و 11 دیدار از 12 بازی رئال در لیگ قهرمان اروپا را نیز به بازی‌های این فصل کروس برای کهکشانی‌ها اضافه کنید تا بیشتر به عمق خستگی موجود در ساق‌های هافبک آلمانی لاس پلانکاس پی ببرید.

کاملاً طبیعیست که این میزان بازی به هر بازیکنی فشار وارد می‌کند و قطعاً در مقطعی بازیکن دچار تخلیه‌ی انرژی و خستگی مفرط خواهد شد. در واقع کروس تنها بازیکنی نبود که دچار چنین مشکلی شد، بلکه اکثر هم تیمی‌های تونی در رئال از همین مشکل در این فصل دچار دردسر شدند. در واقع کارلتو هیچ برنامه‌ای برای تیم‌اش تدارک ندیده بود و زمانی که تیم در ژانویه دچار افت محسوسی شد،
آنچلوتی تنها یک نظاره‌گر بود.

اگر بنیتز می‌خواهد با رئال قهرمان لالیگا شود، باید از عدم افت تیم جلوگیری کند. البته راه آن نیز چندان مشکل نیست. لاس پلانکاس باید فصل آماده‌سازی را سریع‌تر آغاز کند و دوران بدنسازی تیم بسیار مدون و با برنامه پیش رود. در طول فصل باید بازیکنان اصلی تیم‌ فرصت ریکاوری و تجدید قوا پیدا کنند و این در سایه‌ی استفاده از سیستم چرخشی و استراحت دادن با بازیکنان کلیدی ممکن خواهد بود. به زبان ساده‌تر رافا می‌تواند در بازی‌های آسان‌تر حتی با ترکیب تیم ذخیره‌هایش به مصاف حریفان برود و با کسب یک پیروزی خفیف به مسیرش ادامه دهد. در واقع پیروزی 0-9 امتیاز بیشتری برای رئال در پی نخواهد داشت.

3. حل معظل دروازه‌بانی:

وجود سه دروازه‌بان ملی‌پوش در رئال مادرید، مشکلیست که بنیتز باید سریعاً به آن رسیدگی کند. ایکر کاسیاس و کیلور ناواس علاقه‌ای به ترک برنابئو ندارند و از سوی دیگه داوید دخئا هم در شرف پیوستن به این تیم است. رئال در دو فصل گذشته از این جناح بسیار ضربه خورده و دیگر وقت آن رسیده که دروازه‌ی این تیم توسط یک سنگربان مطمئن محافظت شود. بیایید رو راست باشیم. کاسیاس دیگر آن دروازه‌بان آماده‌ی گذشته نیست. وی در دو فصل گذشته در ارسال‌ها بسیار آسیب‌پذیر نشان داده و برای کسب قهرمانی دیگر نمی‌تواند ریسک کند. ایکر یک ایکون (اسطوره و نماد) در مادرید است. حتی با وجود اینکه او در چند بازی مورد سوت‌های اعتراض‌آمیز برخی از هواداران قرار گرفت اما اکثریت هواداران این تیم همچنان او را می‌ستایند. اما نباید موفقیت یک تیم را برای حتی ایکر مقدس به خطر انداخت.

شاید «ساده‌ترین» راه حل برای این مشکل، حضور دخئا در برنابئو باشد. ساده‌ترین روی کاغد و البته بسیار سخت در عمل، چرا که نشاندن اسطوره‌ای همانند کاسیاس بر روی نیمکت کاری نیست که از دست هر رقیبی ساخته باشد. دیگو لوپز نمونه‌ی بارز این امر است که هیچگاه موفق به انجام این کار نشد و در پایان از مادرید خارج شد و راهی سری‌آ شد. با این حال عملکرد درخشان دخئا در لیگ برتر این امید را می‌دهد که در صورت حضور او در ترکیب لاس پلانکاس، این تیم باز هم خیالش از این پست تا مدت‌ها راحت خواهد شد.

2. تعیین نقش دقیق رونالدو در ترکیب تیم:

کریستیانو رونالدو در رئال مادرید کاملاً دگرگون شده است. او دیگر یک وینگر نیست بلکه با نزدیک‌تر شدن به خط دروازه، به یک مهاجم نوک بسیار متبحر تبدیل شده که کمتر دریبل زده، بیشتر ضربه‌ی سر زده و بیشتر از پیش برای هم‌تیمی‌هایش موقعیت خلق می‌کند. نتیجه‌ای این دگرگونی بسیار چشم‌گیر بود. وی در فصل گذشته در تمامی رقابت‌ها 61 گل به ثمر رساند که آماری بسیار قابل توجه است. کریس در فصلی که گذشت 8 بار موفق به ثبت هت‌تریک شد اما سوال اینجاست که با وجود این آمار خیره‌کننده، چرا دست رئال از تمامی جام‌های معتبر کوتاه ماند؟

دلیل آن بسیار واضح است. رونالدو در حالی دچار دگرگونی و تغییر شد که رئال مادرید به همان شیوه‌ی گذشته به کار ادامه می‌داد. در واقع اصرار بچگانه‌ی کارلتو به استفاده از سیستم 3-3-4 در حالی بود که دیگر رونالدو در تیم نقش یک بال نفوذی و سرعتی را ایفا نمی‌کرد و این وظیفه بر عهده‌ی ایسکو و در مواقعی مارسلو گذاشته شده بود. در فصل آتی بنیتز باید دقیقاً وظیفه‌ و پست رونالدو را مشخص کند؛ اگر قرار است رونالدو در نقش یک مهاجم نوک و هدف به بازی گرفته شود، باید سیستم متناسب آن چیده شده و بازیکنان مورد نظر این سیستم جذب شوند. بدون کریس بهشتی در فصل آینده برای رئال در کار نخواهد بود چرا که او بهترین و کلیدی‌تری بازیکن مادریدیستا است.

1. آزادی عمل بیشتر به گرت بیل:

دقیقاً در روزهایی که گمانه‌زنی‌ها پیرامون مربی بعدی رئال مادرید در جریان بود، رافا بنیتز جدی‌ترین گزینه در رسانه‌ها بود. در همان زمان روزنامه میرور اعلام کرد که بنیتز علاقه خاصی به گرت بیل دارد و در نظر دارد که از این بازیکن به عنوان یکی از ستاره های محوری خود استفاده کند.

پس از معرفی رسمی رافا به عنوان سرمربی کهکشانی‌ها، وی شخصاً از علاقه‌اش به بازی گرت بیل سخن گفت. حضور اخیر بنیتز در کاردیف و ملاقاتش با بیل نشان می‌دهد که مربی جدید رئال مادرید اهمیت بالای شاهزاده‌ی ولزی در رئال را درک کرده است. باشگاه از بنیتز خواسته که بیل را تبدیل به ستاره‌ی پروژه‌ی جدید خود کند و به همین خاطر این ملاقات حاوی یک پیغام جدی بود. تصویر بیل در آغوش بنیتز در هتل منتشر شد و کمی بعد گرت یکی از بهترین بازی‌های خود را در یکی از مهم‌ترین بازی‌های تاریخ ولز ارائه داد. بنیتز نه تنها می‌خواست شرایط بیل را از نزدیک ببیند بلکه می‌خواست که ارزش این بازیکن را به او نشان بدهد. حقیقت این است که گرت در تیم ملی کشورش که رهبر تیم است و آزادی کامل در حرکاتش دارد بهترین عملکردش را ارائه می‌دهد به همین دلیل او در رئال نیز باید از همین آزادی عمل برخوردار باشد تا بتواند آنچه که در توان دارد را کامل در زمین مسابقه به نمایش بگذارد.