متافوتبال - از دل بحثهای دیروزمان با علیرضا جهانبخش، از دل این ترجیح او که قرارداد 220 هزار یورویی نایمخن را به جای سه برابرش در لیگ ایران امضا کرده، باید برسیم به آنچه در هلند میگذرد و آنچه راه و رسم فوتبال ایران است در باشگاهداری
از دل بحثهای دیروزمان با علیرضا جهانبخش، از دل این ترجیح او که قرارداد 220 هزار یورویی نایمخن را به جای سه برابرش در لیگ ایران امضا کرده، باید برسیم به آنچه در هلند میگذرد و آنچه راه و رسم فوتبال ایران است در باشگاهداری. در فوتبال ایران بدون درآمدزایی به مصرفگرایی رو آوردهایم، الگوهایی برای خود ساختهایم که یکسره غلط است، اندر غلط. در فوتبال دولتی ایران قدمی به سوی درآمدزایی برنداشتهایم اما راهی را انتخاب کردهایم و تصمیماتی میگیریم که انگار برای پول ساختن صد گام برداشتهایم. روش مان یک ماجراست و واقعیت مان یک داستان دیگر اما انگار نه انگار. به خطا تا ورشکستگی پیش رفتهایم و دولتی بودن فوتبال این ورشکستگی را لامیپوشاند، در لفافهای از اداهای حرفه ای.
فوتبال ایران به جهانبخش همین فصل پیش بی تردید بیش از 2 میلیارد تومان میپرداخت. در فوتبال ایران هر باشگاه ذوق زدهای حتی حاضر است با جهانبخش قرارداد یکساله با هر شرط و شروطی ببندد اما در هلند قرارداد جهانبخش 220 هزار یورو است و حالا نایمخن منتظر نشسته تا پس از درخشش جهانبخش چند برابر پولی که پای او ریخته را درو کند. با رقمی که برای ترانسفر جهانبخش تعیین شده، سهم بیست و چند درصدی داماش - باشگاه سازنده جهانبخش- حدود یک و نیم میلیارد تومان است و سهم نایمخن 3 برابر چنین مبلغی. ساز و کار فوتبال هلند این است و ساز و کار فوتبال ایران همین ولخرجیهایی که میبینیم، همین قراردادهای بیحاصل برای باشگاه، ندیدن فردا و دور ریختن بودجه ها.
فراموش نکنیم بیبهره ماندن باشگاههایی مثل استقلال و پرسپولیس و سپاهان و بقیه را در ترانسفر بازیکن، در ترانسفرهای بی بهره به همین لیگ قطر. آخرین نمونهاش همین پژمان منتظری که در میانه فصل به قطر رفت و استقلال دست از پا درازتر تماشاگر این انتقال بود. از دل مدیریت دولتی باشگاهها همین بی حساب و کتاب بودن درمی آید و نه چیزی جز این.
فصل و نقل و انتقالات پر است از نکتهها و مسالههایی که فوتبال ایران را ناوارد و بی مایه در اقتصاد ورزش حرفهای جلوه میدهد اما ساز و کاری را همه باشگاهها در فوتبال ایران پذیرفتهاند و راه غلطی برای شان آنچنان درست تلقی شده که گاه آن را نشان حرفهای بودن خود اعلام میکنند.
فوتبال ایران در گیر و دار این بی خردیها در مباحث ساده اقتصادی، ولخرجی را راه خود دانسته و جز اعتراض به بودجههای دولتی که دیر میرسند، هیچ اعتراض دیگری به این نظام فرسوده باشگاهداری ندارد. این همه غلط در باشگاهداری و این همه راه بسته شده در درآمدزایی را نادیده گرفتهاند و حرف هر روز این است که چرا خبری از بودجهها نیست و چرا دولت به پای رواج بیشتر غلطها پول نمیریزد. دولتها نیز انگار پذیرفتهاند که به پای همین ساز و کار غلط باید پول بریزند اما در این باغچه، با این آب (پول) چیزی سبز نمیشود.
متافوتبال - در این مقاله به بررسی خریدهای تابستانی باشگاه برایتون میپردازیم. علیرضا جهانبخش ستارهی ایرانی نیز، در این لیست بلند بالا قرار دارد.
متافوتبال - حکایت جهانبخش حکایتی متفاوت از دیگر فوتبالیستهای ایرانی است، حکایت بازیکنی آرام و بیحاشیه که از همان ابتدا راه پیشرفت و بزرگ شدن را خوب بلد بود، حکایت پسری از دیار میرزاکوچکخان که قدم در مسیر بزرگان میگذارد.
آمار دیدار چین و ایران که با برتری ایران همراه بود اما در پایان، بازی با تساوی بدون گل به پایان رسید.