متافوتبال - یک صندلی خالی و دهها داوطلبی که برای نشستن روی آن از همه توان خود استفاده میکنند. صندلی رییس دپارتمان داوری با استعفای عسگری که به زعم خیلیها اجباری بوده نه خواست شخصی!
یک صندلی خالی و دهها داوطلبی که برای نشستن روی آن از همه توان خود استفاده میکنند. صندلی رییس دپارتمان داوری با استعفای عسگری که به زعم خیلیها اجباری بوده نه خواست شخصی! خالی مانده است و افرادی که فکر میکنند صلاحیت نشستن روی این صندلی را دارند برای رسیدن به آن تلاش میکنند! داوران تعبیر جالبی از حرفه خود دارند و این تعبیر را با ارائه یک مثال به زبان میآورند. آنها میگویند: «حکایت ما مثل حکایت مرغها است در عزا و عروسی سرمان را میبرند.»
تعبیری تلخ اما آمیخته با حقیقت است. چرا دور برویم، بازی آخر لیگ از یاد هیچ کس هنوز نرفته است. در شرایطی که به دنبال انتشار دهنده شایعه نتیجه مساوی سپاهان میگشتند یکدفعه با یک چرخش 180 درجهای رسیدند به نام فغانی. چه کسی بهتر از داور مسابقه میتوانست سیبل همه اتفاقات و حاشیههای بازی باشد. فغانی را درمرکز این سیبل گذاشتند و از هر طرف به او شلیک کردند! هنوز هم با وجود زمان زیادی که از این بازی میگذرد، تیرهای ترکش بعضی افراد فوتبالی که خودشان را چهره مسوول دلسوز نشان میدهند به فغانی میخورد! این جامعه که مقصر اصلی همه اشتباهات فوتبال هستند و چهرههای خطاکار پشت چهره آنها پنهان میشوند با اندک سهمی از این فوتبال پرخرج وسط زمین مسابقه میآیند و برای قضاوت آماده میشوند!
در میان هیاهویی که برای این قشر راه میافتد و از هر طرف آنها را میزنند مردانی در راس کار روزه سکوت میگیرند و حاضر نیستند حتی کوچکترین تقصیر را به گردن بگیرند. مردانی که باد صندلی ریاست آنها را آنقدر بزرگ کرده که یادشان رفته مسوولیت اشتباهات را به گردن بگیرند. روزی که علیرضا فغانی بازی فینال جام باشگاههای آسیا را سوت زد انواع و اقسام مصاحبهها روی خبرگزاریها آمد و افراد متعددی مدعی شدند که فغانی کشف آنها در داوری بوده است! اما در روزی که گوشه رینگ بوکس مشتهای گره خورده صورت فغانی را نشانه رفته بود از این آقایان خبری نبود! یک داور در مدت کوتاهی با بیتدبیری از نقطه اوج داوری به جایی میرسد که به زمینش میکوبند و برای اینکه خودی نشان دهند هر کسی میرسد یک ضربه میزند! این فاصله کوتاه از عرش تا فرش چیزی نیست جز بیتدبیری آقایانی که حواسشان به همه چیز هست غیر از سرمایههای داوری!
اینکه در کدام کلاس آسیایی اسم خود را زودتر رد کنند یا اینکه در روزی که هوس میکنند سری به دیار خود بزنند نظارت فلان بازی را برای خود برمیدارند تا همه حساب و کتابها و هزینهها به نام فدراسیون باشد!
این آقایان یادشان رفته که داوران در جامعه چه وجههای دارند و اتهاماتی که به بعضی از آنها زده میشود در زندگی شخصیشان چه بازتابی خواهد داشت. دکتر، مهندس، معلم، عضو شورای شهر و حتی ریاست شرکتهای خصوصی پر درآمد گوشهای از چهره واقعی زندگی داورانی است که تنها به خاطر علاقه وارد این حرفه شدهاند وگرنه جو بد ورزشگاهایی که 90 دقیقه داور را نشانه میگیرند و آنقدر علیه او شعار میدهند که از شدت ناراحتی گریه میکنند، آش دهان سوزی نیست که برایش سر و دست بشکنند و چیزی جز عشق و علاقه آن را توجیه نمیکند! وگرنه پزشکی که مطب و اتاق عمل را کنار گذاشته و مستطیل سبز را انتخاب میکند چه انگیزهای برای تحمل جو نامناسب ورزشگاهها دارد؟
این مقدمه چینیها برای افرادی است که این روزها چشمشان را به همه این واقعیتها بسته و از رانتهای خود برای رسیدن به صندلی ریاست استفاده میکنند. از این افراد باید پرسید چه برنامه جدیدی برای بهتر شدن جو علیه داوری دارند؟ چه برنامهای برای رفع شدن اشکالات این قشر خواهند داشت؟ اصلا حواسشان هست که چند داور طراز اول به مرز بازنشستگی نزدیک میشوند و طی یکی دوسال آینده باید با آنها خداحافظی کنند؟ برای این داوران چه جایگزینی دارند؟ قرار است فصل آینده هم داوران بینالمللی فقط تابلوی تعویض بالا وپایین ببرند؟ هنوز هم آقایان جرات ندارند یک بازی پخش مستقیم به آنها بسپارند؟ برای داورانی که در لیست بینالمللی هستند و شرایط الیت شدن را دارند چه برنامهای خواهند داشت؟ اصلا این داوران چند میدان بزرگ دیدهاند؟ کدام یک از فوتبالیها به طور دقیق بیژن حیدری، پیام حیدری و محمد حسین زاهدی فر را میشناسند؟ حتی عادل فردوسی پور که مدعی است در این فوتبال به همه چیز اشراف دارد آنقدر با چهره این اشخاص بیگانه است که از کارشناسان برنامهاش میپرسد که این داور بیژن حیدری است یا برادرش پیام؟ این ضعف کمیته داوران را در شناساندن داورهایش به فوتبال نمیرساند؟ مدیر جدید کمیته داوران برای شناخت استعدادهای داوری و آوردن چهرههای جوان چه برنامهای دارد؟
از کفاشیان توقع داریم با توجه به هجمهای که علیه داوری است و عسگری را مجبور به استعفا کرد حداقل از مدیر جدید برنامههای درستی بخواهد و روی این برنامهها به همراه کارشناسان این حرفه مطالعه کند تا در نهایت مدیر قابلی را برای دپارتمان داوری انتخاب کند، وگرنه قدرت همیشه چشم منطق افراد را کور میکند و به چیزی که فکر نمیکنند کار کردن درست و با برنامه است. این شاید کوچکترین توقع از رییس فدراسیون باشد.
وقتی هیچ کس از سرپرستی مهرپیما خبر نداشت
برداشت اشتباه از حق امضای اصفهانیان! «مهرپیما سرپرست دپارتمان داوری شد.» این خبر روزگذشته روی خروجی همه خبرگزاریها آمد و وقتی صورت واقعیت به خود گرفت که مهرپیما هم این خبر را تایید کرد اما بعد از ظهر دیروز وقتی این خبر بین داوران دهان به دهان چرخید، مسوولان کمیته داوران را شوکه کرد! نکته اینجا بود که هیچ کدام از اعضای کمیته داوران در جریان این انتصاب نبودند و حتی دو نفر از این اعضا برای شرکت در کلاسهای فوتورو در مالزی به سر میبرند و اصلا در ایران نیستند اما چطور شد که در این بی خبری و درشرایطی که هنوز برای عسگری جانشینی انتخاب نکردند یکدفعه مهرپیما بهعنوان سرپرست دپارتمان داوری معرفی شد؟
گویا حدود 10 روز پیش اسدی دبیر فدراسیون با اصفهانیان که در زنجان حضور دارد تماس گرفته و به رییس کمیته داوران میگوید: «در غیاب خود شخصی را معرفی کن که امضایش معتبر بوده و بتواند نامههای اداری را امضا کند.» اصفهانیان هم در پاسخ میگوید: «در غیاب من نامهها توسط مهرپیما امضا شود.» با گذشت 10 روز از آن ماجرا این حق امضا سرپرستی تلقی شده و خبر سرپرستی مهرپیما به اشتباه رسانهای میشود در صورتی که هیچ کدام از اعضای کمیته داوران از این موضوع با اطلاع نبوده و از شنیدن این خبر شوکه میشوند.
با توجه به ماجرایی که مطرح میشود به نظر میرسد که از سپردن یک حق امضا تعبیر اشتباهی شده و خبر سرپرستی مهرپیما دهان به دهان میچرخد در حالی که دو عضو کمیته داوران سه شنبه شب به تهران برمیگردند و روز چهارشنبه قرار است جلسهای تشکیل دهند و سرپرست دپارتمان داوری در آن نشست مشخص میشود. باید دید برخورد آقای رییس که همیشه از موضوعات ابراز بی اطلاعی میکند نسبت به خبر سرپرستی مهرپیما چیست؟
پیش بازی دیدار ایران و قطر در چهارچوب مسابقات مقدماتی جام جهانی 2018 روسیه
متافوتبال - فوتسال ایران حال و روز خوشی ندارد. سالهاست که دیگر آن شیر درنده قاره آسیا نیست. در این سالها هرقدر والیبال ایران پیشرفت کرده، فوتسال ایران که زمانی در آسیا حرف اول و آخر را میزد، افول کرده. سطح لیگ آن نازل شده. ستارههایش دیگر فروغ گذشته را ندارند.
متافوتبال - شبی که تصمیم گیران تلویزیون اراده کردند تا گفتگوی عادل فردوسی پور با وزیر امورخارجه را از کنداکتور برنامه ۹۰ خارج کنند، موجی از انتقادات به سوی جریان سیاسی حاکم بر صدا و سیما روانه شد. در این میان روزنامه نگاران و خبرگزاری های همان جریان سیاسی گفتند و نوشتند که هیچ ربطی بین فوتبال و وزارت امورخارجه وجود ندارد و ضمن دفاع از تصمیم گردانندگان تلویزیون، عنوان کردند که فوتبال را سیاسی نکنید.
متافوتبال - بهانه جویی ها برای باشگاه های عربی از کشورهای حوزه خلیج فارس همچنان ادامه دارد و انگار قرار نیست پایانی داشته باشد.