متافوتبال - بدهی بهجا مانده باشگاهها به بازیکنان، مربیان و دیگر طرفهای قرارداد خود اگرچه بعضا نشات گرفته از ولخرجیها، پرداخت دستمزدهای گزاف و گاها زیانی است که بابت جذب اجناس بنجل برجا مانده اما توده عظیمی از این دیون ناشی از فقدان درآمدزایی است.
بدهی بهجا مانده باشگاهها به بازیکنان، مربیان و دیگر طرفهای قرارداد خود اگرچه بعضا نشات گرفته از ولخرجیها، پرداخت دستمزدهای گزاف و گاها زیانی است که بابت جذب اجناس بنجل برجا مانده اما توده عظیمی از این دیون ناشی از فقدان درآمدزایی است. باشگاهها در فوتبال ایران عملا بودجه خود را از طریق شریانهای دولتی به دست میآورند خود هیچ سود دهی ندارند و تراز مالیشان به شدت منفی است. همه باشگاههای ایران زیانده هستند و چیزی به نام کسب درآمد، ترانسفر، حق پخش تلویزیونی که مهمترین بخش درآمدی است، کپیرایت، فروش محصولات نرمافزاری، حق بلیتفروشی و بسیاری موارد که منتج سودآوری میشوند، وجود ندارند.
با باشگاههایی روبهرو هستیم که همه آنها خرجشان را از جیب دولت برمیدارند و متولیان آنها نیز تاکنون هیچ اهتمامی در راستای کسب درآمد از خود نشان ندادهاند. امروز اگر اعلام میشود باشگاهها رقمی در حدود 20 میلیارد تومان بدهی برجا گذاشتهاند، این وضعیت تنها ناشی از ولخرجیها و یا ناآگاهی برخی مدیران در عقد قرارداد با طرفهای خود نیست. فوتبال ایران بیمار است و مسوولیتپذیری به غایت در نازلترین سطح ممکن قرار دارد و هیچ انگیزهای برای دریافت حقوق واقعی باشگاهها وجود ندارد.
بارها اشاره شد که باشگاههای بزرگ اروپایی بیشتر درآمد خود را از طریق دریافت حق پخش تلویزیونی به دست میآورند. 3 روز پیش یک شبکه تلویزیونی حاضر شد مبلغ 600 میلیون یورو برای پخش فوتبال اسپانیا هزینه کند. رقمی که شاید با بودجه یک سال ایران برابری کند. چنین ظرفیتی البته در فوتبال ایران وجود ندارد اما فاصله هم این میزان نیست که صداوسیما با کلی خواهش و تمنا و تهدید در نهایت سالی 20 میلیارد تومان هزینه پخش بازیهای فوتبال کند. در همین سازمان سالانه میلیاردها تومان خرج برنامههایی میشود که مخاطبی ندارد اما همواره در مواجهه با فوتبال خساست به خرج داده شده و متولیان این سازمان بیآنکه عمق تاثیرگذاری ورود پول به ورزش بخصوص فوتبال را در جامعه بدانند جلوی پرداخت حق پخش تلویزیونی را میگیرند و سالها است این مساله لاینحل باقی مانده است. مشخصا فوتبال از کنار پخش بازیهای خود حقوقی دارد که باید تمام و کمال پرداخت شود اما همواره سعی شده با کوچک شمردن جاذبههای فوتبال حقوق واقعی پرداخت نشود.
بارها شنیدهایم که از سوی برخی مسوولان صدا و سیما گفته شده که فوتبال ایران ارزش این هزینه را ندارد در حالی که این ادعا با واقعیت همخوانی ندارد و فوتبال ایران نیز در مقیاس خود دارای جاذبههایی است. در همین فوتبال آسیا که لیگ ایران یکی از بهترینهایش محسوب میشود سالانه میلیاردها تومان هزینه حق پخش تلویزیونی در کشورهایی میشود که سطح لیگشان پایینتر از لیگ ایران است. نگاهی به وضعیت حق پخش در لیگ عربستان این ادعا را ثابت میکند. حال چرا وقتی پای پرداخت هزینه وسط میآید فوتبال ایران کوچک شمرده میشود مشخصا دلیلی جز پرداخت نشدن حقوق واقعی فوتبال پشت سر چنین سیاستهایی نیست و جریانهایی میکوشند فوتبال ایران را خام و عاری از جذابیت جلوه دهند تا برخی نهادها و ارگانها متضرر نشوند. چرخ فوتبال را اما نمیتوان متوقف کرد و دیر یا زود باید منابع درآمدی فوتبال ایران باز شود.
لیگ برتر، لیگ یک و جام حذفی ایران با هر میزان جاذبهای قیمت خاص خود را دارند. بیشک حق پخش فوتبالی که استقلال و پرسپولیساش 600 میلیارد تومان میارزند، حق پخش تلویزیونیاش نباید 20 میلیارد تومان باشد. درست نقطه تناقض و ابهام همین جا است. استقلال و پرسپولیس به ارزش چندین میلیاردی و آنگاه حق پخش آن به اندازه قیمت یک آپارتمان در تهران. آیا میشود چنین فاصلهای را باور داشت و در مقابل خساست و مقاومت سازمانهای مربوطه با این امور سکوت کرد؟
لیگ برتر به زودی آغاز میشود و فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ به همراه مدیران باشگاهها باید با عزمی جزمتر از گذشته در پی حقوق واقعی فوتبال باشند و این بار از گذشت بیجهت عمیقا خودداری کنند. فوتبال ایران میمیرد اگر در زمینه حق پخش دقت کافی انجام نشود و حقوق باشگاهها به صورت کامل پرداخت نگردد. حتی باشگاههایی همچون سپاهان و ذوبآهن که از کارخانههای دولتی ارتزاق میکنند نیز اگر روزی با بحران فروش محصولات داخلی خود مواجه شوند آنگاه است که اهمیت حق پخش را بیش از پیش احساس میکنند.
به همین جهت باید این مساله به طور جدی پیگیری شود و به بهانه آغاز دوباره فوتبال ایران مقدمات دریافت یکی از مهمترین بخشهای درآمدی باشگاهها تامین شود. هر چند که در دیگر سطوح نیز باید باشگاهها اقدام به درآمدزایی کنند تا چرخ فوتبال سریعتر و اثر آن در جامعه بخصوص در میان جوانها بیشتر نمایان شود.
آمار و ارقام عملکرد فصل 94/95 کاوه رضایی در ذوب آهن
متافوتبال - چند سالی میشود که پرسپولیس و استقلال به عنوان پرطرفدارترین تیمهای ایران نمیتوانند مانند گذشته ورزشگاه آزادی را غرق در تماشاگرانشان کنند. این مساله حتی به تبریز و اصفهان هم سرایت کرده و این روزها کمتر میشود که ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز یا فولادشهر اصفهان را پر از جمعیت ببینیم.