سپهرداد درّانی | برده‌داری نوین یا صنعت فوتبال؟

سپهرداد درّانی / تحریره سایت متافوتبال | زمانی که قدرت با پول گره خورد محصول آن برده داری در قرون وسطا بود. برده داری سالیان سال است که منسوخ شده به نظر میرسه و در هیچ کجای جهان قابل قبول نیست اما همچنان شاهد این مسئله در نوعی دیگر و بصورت مدرن هستیم.

و به این صورت همچنان قدرت درکنار پول معنا پیدا می‌کند ولی این بار تنها قدرتمندان پولدار نیستند که تمایل برای خرید افراد و برده داری دارند بلکه انسان ها هم تمایل دارند بردگی کنند تا در کنار پول و قدرت باقی بمانند.

تاثیرات این برده داری نوین در سرتاسر جامعه انسانی و در اقشار و اصناف مختلف قابل رویت است.

اثرات برده داری نوبن را در فوتبال روز دنیا به راحتی میتوان مشاهد کرد, جایی که پول حرف اول را میزند نه تکنیک.

روزی روزگاری که پول در فوتبال جایی نداشت لذت بازی کردن  و تماشای آن چندین برابر حالا بود. بازیکن و مربی به سراغ علاقه قلبی خود می‌رفتند تا آن را پرورش دهند و در آن موفق شوند. چون فوتبال به معنای واقعی کلمه "بازی" بود.زمانی که همه چیز بر اساس احساسات و برآمده از قلب باشد لاجرم در قلب دیگران می‌نشیند و این خود شاید دلیلی برای تماشایی بودن فوتبال در گذشته است.

مشکل فوتبال از زمانی شروع شد که فوتبال از بازی به صنعت تغییر کاربری داد. صنعت فوتبال جای بازی فوتبال را گرفت تا باز هم این قدرتمندان باشند تا راهی جدید برای کسب درآمد را پیدا کرده باشند.

برده داری این بار به شکلی رواج پیدا کرد که دیگر تمایل برای برده داری کاملا دوطرفه بود. شخصی, بازیکنی را با یک قیمت مشخص میخرد, از آن استفاده میکند و در زمانی که دیگر نیازی به آن را احساس نمیکند, به راحتی هرچه تمام تر آن را به می فروشد.

هم بازیکن تمایل دارد خریده شود و هم خریدار تا امروز به جایی رسیدیم که بازیکن بر سر فروش خود کار را به چانه زنی میکشاند تا خود را با قیمت بهتری بفروشد و تمام این خرید و فروشها در حالی اتفاق می افتد که این کار کاملا قانونی است و به مسئله ای کاملا عادی در جوامع بشری بدل شده است.

برده داری شکل عوض کرده و بصورت کاملا نوین وارد زندگی آدمها شده است.

روزگار چرخید و حال شاهد این هستیم که گره پول و قدرت همچنان محصول می دهد.و حتی محصولاتش هم مقتضی و متناسب با زمان میتواند تغییر کند. اگر روزی برده داری سنتی قانونی بود حالا هم برده داری نوین قانونیست.

زمانی در دنیای فوتبال این اسطوره ها بودند که حرف اول را در فوتبال میزدند, اسطوره هایی از جنس مردم که تمام لذتشان از زندگی بازی فوتبال بود و بس.

حال اسطوره پروری با پول در دنیای فوتبال رونق پیدا کرده, جایی که دیگر اسطوره های فوتبال حرف اول را نمیزنند و این پول هست که بجای همه آنها سخن می‌گوید.

طرفدار و تماشاگر فوتبال نمیتواند جلوی رفتن یا ماندن اسطوره تیمش را بگیرد, چون قدرتمندان پولدار فوتبال جهان به تنها چیزی که فکر نمی‌کنند جاری کردن لذت در دل ها و چشمان طرفداران تیمشان است.آنها تنها به جیب خود و چگونگی سود دهی بیشتر خود فکر می‌کنند.

صنعت فوتبال شاید در ابتدا ایدئولوژی خوبی بود, اما قطعا در این روزگار دست مایه قدرتمندانی پولدار با جنس هایی متفاوت از جنس فوتبال قرار گرفته است.

اینکه بازیکنی تنها به صرف گرفتن پول بیشتر نسبت به مربی خود احساس برتری کند, اینکه بازیکن سالاری در فوتبال رواج پیدا کند, اینکه بازیکنی که سالها در تیم محبوبش بازی کند و در روزگاری به بدترین نحو ممکن او را از تیم بیرون کنند, اینکه در بالاترین سطح فوتبال فساد مالی کشف می‌شود و ... از اثرات منفی گره پول و قدرت است.
از این اثرات منفی و نفوذ این گره به فوتبال جهان بسیار می‌توان سخن گفت, اما نظام برده داری همواره به دنبال خود تابع بودن فرد به مافوق را همرا دارد و چون این تبعیت ناشی از پول و قدرت است, لذا راهکار برون رفت از این مشکل هم تنها در دست همان پول و قدرت است.

در روزگاری که همه تشنه ی مال و تشنه ی قدرتند شاید باز کردن این گره نه تنها کار ساده ای نباشد بلکه ناممکن هم باشد اما شاید بتوان جلوی برده داری ایستاد تا شرف انسانی در بالاترین سطح ممکن قرار گیرد, و نه پول و نه قدرت.

شاید آیندگان برای نامگذاری این دوران از فوتبال جهان در میان دو گزینه با یکدیگر به بحث بنشینند:

 برده داری نوین یا صنعت فوتبال؟