وصال روحانی | علی دایی و همان مشکل همیشگی

جذب امیرحسین صادقی و هاشم بیک‌زاده دو مهره کهنه‌کار و ناراضی و البته کمی تا قسمتی اخراجی استقلال، صبا را بیش از هر زمانی به کسب رتبه‌ای ارشد در فصل جدید لیگ برتر فوتبال کشور امیدوار کرده اما آیا واقعا اینچنین است؟
جذب مهره‌های پرشمار به صبا این نکته مهم را از یادها برده که این تیم همسو با آمدن چند نامدار، مهرداد طهماسبی را که از گلرهای زبده فصل گذشته لیگ بود و همچنین ایوب کلانتری شوتزن و حسین بادامکی کهنه‌کار و البته روزبه چشمی مستعد را که در تهران آبی‌پوش شد، از دست داده است. البته صید هوگو ماچادو که در فولاد موفق بود و محمد قاضی که هر چند در فولاد بیشتر حاشیه داشت تا کیفیت اما بازیکن پیشین سرخابی‌ها است و همچنین محمد عباس‌زاده پرسپولیسی (آخری محتملا) صبا را تقویت خواهد کرد و قاسم دهنوی نیز در یکی از کوچ‌های تازه و غیرقابل شمارش‌اش در لیگ ایران اگر تمامی کیفیات خود را بروز بدهد به درد صبا خواهد خورد اما مشکل بزرگ علی دایی هماهنگ کردن ترکیبی است که نه وقت کافی برای تمرین مشترک داشته و نه طبعا بازی‌های دوستانه لازم را از سر گذرانده است.

لیگ به مثابه بازی‌های تدارکاتی
برای صبا (همچون ملوان و راه‌آهن) هر یک از مسابقه‌های نخست‌شان در لیگ و به واقع پنج شش هفته اول این رقابت‌ها حالت بازی‌های تدارکاتی را دارد زیرا این تیم‌ها بسیار دیر تشکیل شده‌اند یا برخی مهره‌های جدید و کلیدی و حتی سرمربیان‌شان تازه از راه رسیده‌اند و بر امور اشراف کافی ندارند حال آنکه لیگ سه روز دیگر شروع می‌شود و جایی برای کار بیشتر و مجالی برای شناسایی فزون‌تر خود نیست و امر «شناسایی و هماهنگی» برای اینگونه تیم‌ها با سنگین‌ترین هزینه به دست خواهد آمد و شاید آن هزینه‌ها تحمل ناکامی‌های احتمالی در هفته‌های اولیه لیگ باشد.

خوشبختی اضافی
علی دایی این خوشبختی اضافی را دارد که مهدی تارتار سرمربی نیم‌فصل دوم سال گذشته صبا با آمدن او رفتنی نشد و برعکس ماند تا دستیار اول شهریار باشد و برترین گلزن تاریخ فوتبال «ملی» جهان می‌تواند سریع‌ترین اطلاعات و بهترین جزییات مرتبط با شاگردان جدیدش را به آسانی از تارتار بگیرد و بر پایه آن حرکت کند و یکی دو ماه نخست فصل جدید را به این شکل پشت سر بگذارد و سپس بر اساس برداشت‌های خود، صبا را به سوی هفته‌های بعدی لیگ به حرکت درآورد و سر آخر به مقصد نهایی برساند.
آیا فقط دلخوشی ناشی از صید دو مدافع بلاتکلیف استقلال برای اینکه تصور کنیم صبا از رتبه نهمی فصل پیش خود فراتر می‌رود، کافی است و آیا ماچادو و قاضی همانقدر گلزن و شوتزن خواهند بود که اولی در فولاد بود و دومی در روزهای ذوب‌آهنی و استقلالی بودنش به نمایش نهاد؟ آیا صبا یک دروازه‌بان ششدانگ برای روزهای سخت لیگ دارد و آیا هر نام و اسم مطرحی برای «تیم شدن» یک مجموعه کفایت می‌کند؟

سختکوش و متعصب اما...
تجربه به ما می‌گوید تیم‌های دایی مثل خود او سختکوش و متعصب و دونده‌اند و کوتاه نمی‌آیند و همتی که او همیشه به پیکر تیمش تزریق می‌کند، راه و وسیله‌ای برای عبور از اکثر بحران‌ها است. دایی با همین سلاح در برخی ادوار لیگ که به عنوان سرمربی حضور داشته موفق یا بالنسبه موفق بوده است و قهرمانی با سایپا در لیگ ششم و نایب‌قهرمانی با پرسپولیس در لیگ سیزدهم نمونه‌های روشن آن هستند اما او در راه‌آهن دو فصل فقط برای سقوط نکردن می‌جنگید و در مقطع اول سرمربیگری‌اش در پرسپولیس و بعد از آنکه جای زلاتکو کرانچار را در این تیم گرفت، هر چند در جام حذفی عالی عمل کرد و دو عنوان قهرمانی کسب کرد اما در لیگ کشش کافی را از خود بروز نداد و دستش به جایی بند نشد.

مساله‌ای آزاررسان
رویکرد او به همان دستیاران همیشگی (حتی تارتار هم در یک مقطع در پرسپولیس دستیار او بود) نشان می‌دهد که او سلاح فکری قوی‌تر و تازه‌تری را هم برای حضور تازه خود در لیگ برتر و تیم جدیدش برنگرفته و باز هسته مرکزی و مرد اول و آخر صبا خود او خواهد بود و به محض اینکه اطلاع‌رسانی‌های تارتار برای او تمام شود، وی نیز مثل محمد دایی و بهزاد غلامپور و سایرین فقط همراهی‌کننده مردی خواهد بود که کارنامه‌اش در مربیگری بد نبوده اما فقدان دستیاران برجسته همیشه آزارش داده است و این بار امیدوار است امثال صادقی و بیک‌زاده پخته همچون دستیارانی در داخل زمین او را از گردنه‌های مهلک لیگ عبور بدهند اما آیا می‌توانند؟