متافوتبال - لیگ برتر به عنوان تنها لیگ حرفهای فوتبال کشور در طول سالهای گذشته با چالشهای جدی روبهرو بوده که هنوز هم تاوان همان بیتدبیریها و بیبرنامهگی مسوولان را میدهد
لیگ برتر به عنوان تنها لیگ حرفهای فوتبال کشور در طول سالهای گذشته با چالشهای جدی روبهرو بوده که هنوز هم تاوان همان بیتدبیریها و بیبرنامهگی مسوولان را میدهد. همین یکی دو ماه اخیر خبرهای بسیار زیادی درباره ممنوع الخروج بودن بسیاری از بازیکنان فوتبال به گوش رسید که برخی لیست چند صد نفری اعلام کردند و اوج این ماجرا جایی بود که مدافع ملیپوش و باسابقه نتوانست به دلیل مشکلات مالیاتی تیم ملی را در بازیهای مقدماتی جام جهانی همراهی کند. سید جلال حسینی تنها یک نمونه از یک چالش بزرگ است که چند سالی است گریبان لیگ برتر را گرفته. در گذشته نیز چالشهای متفاوتی بوده از دادن ویلا و ماشین به بازیکن به جای قراردادی مشخص و حرفهای گرفته تا بازیکنانی که قراردادهای 12 هزار تومانی امضا کردند.
همه این موارد بخش مهمی از انرژی و توان فوتبال را صرف خود میکند و بازیکنان هیچ گاه طعم حرفهای فوتبال را در کشورمان نمیچشند. هر چند در ایجاد این چالشها معمولا بازیکنان هم تا حدودی مقصر هستند اما آنچه مهم است اینکه سازمان لیگ فدراسیون فوتبال بهعنوان متولی اصلی لیگ برتر با اعلام آییننامههای کارشناسی شده و با استفاده از ظرفیتهای دیگر فدراسیون فوتبال و باشگاه مثل کمیته انضباطی، کمیته اخلاق، کمیته صیانت و حتی با رایزنی با مجمع فدراسیون فوتبال برای قانونگذاری در لیگ برتر، باید از این چالشها جلوگیری کند تا توان و انرژی لیگ برتر به موضوعات فرعی تقسیم نشود اما متاسفانه نهتنها چنین شرایطی در سازمان لیگ و در لیگ برتر فوتبال کشورمان حاکم نیست، بلکه با اغماض و سهلانگاری برخی از مسوولان، موضوعات و چالشهای جدی دیگری نیز لیگ برتر را تهدید میکند که به احتمال زیاد در سالهای آینده هم برای باشگاهها و هم برای بازیکنان به یک بحران دیگر تبدیل خواهد شد.
از روزی که فصل نقل و انتقالات پانزدهمین دوره لیگ برتر استارت خورد، با موضوع جدیدی در فوتبال روبهرو شدیم که حتی برخی واکنشهای انفعالی و مقطعی را هم در پی داشت اما این موضوع با وجود داغ شدن فصل نقل و انتقالات بیشتر از اصل موضوع جذب بازیکنان و مربیان نمود پیدا کرده است.
بحث امضا کردن قراردادهای سفید توسط بازیکنان و مربیان انگشتشمار در سالهای گذشته وجود داشت. اما امسال و در فصل نقل و انتقالات لیگ پانزدهم این موضوع به یک رویه عادی تبدیل شده و با توجه به خالی بودن دست اکثر باشگاهها، «سفید امضا کردن» در آستانه تبدیل شدن به یک موضوع عادی و روال طبیعی در لیگ برتر است اما معنی واقعی «سفید امضا کردن» چیست؟ به بیان دیگر چه تبعاتی میتواند در آینده داشته باشد. معمولا در دو مورد قراردادها سفید امضا میشود، یکی زمانی که بازیکن یا مربی خود تمایل زیادی به حضور در باشگاه دارد و مبلغ قرارداد از اولویتهای او نیست و دوم زمانی است که باشگاه در مواجهه با بازیکن یا مربی از نظر مالی به توافق نمیرسند اما حاضر میشوند به خاطر علاقهمندی دو طرف قراردادی سفید امضا کنند. هر چند در اصل موضوع تفاوتی بین این دو مورد نیست و اصل مطلب جای خودش باقی است. اما معنی حقوقی این نوع قراردادها چیست؟
به بیان ساده میتوان گفت که وقتی دو طرف در هر معاملهای قراردادی با هم امضا میکنند، یک نسخه از قرارداد در اختیار طرفین قرار میگیرد و زمانی که بازیکن یا مربی با باشگاه قرارداد سفید امضا میکنند، یک نسخه از قرارداد با امضا باشگاه و طرف مقابل، در اختیار طرفین قرار داده میشود و این قراردادی است که چیزی داخل آن نوشته نشده و طرفین میتوانند به دلخواه آنها را تکمیل کنند. که به طور حتم این موضوع تبعات زیانباری برای لیگ برتر به دنبال خواهد داشت و اختلافات ناشی از این موضوع در وهله اول دامن فوتبال را خواهد گرفت. به نظر میرسد باتوجه به تجربهای که سازمان لیگ در مواجهه با موضوعاتی مثل فرار مالیاتی فوتبالیها و دادن ویلا و ماشین به جای قرارداد مشخص دارد، با استفاده از ظرفیتهای موجود در فدراسیون فوتبال باید از اشاعه این موضوع در فوتبال به طور جدی جلوگیری کند. قرارداد سفید جز گول زدن مخاطب فوتبال و شاید هم فرارهای مالیاتی چه معنای دیگری دارد؟ آیا لازم نیست سازمان لیگ مقابل این قراردادهای سفید واکنش نشان دهد؟
آمار و ارقام عملکرد فصل 94/95 کاوه رضایی در ذوب آهن
متافوتبال - چند سالی میشود که پرسپولیس و استقلال به عنوان پرطرفدارترین تیمهای ایران نمیتوانند مانند گذشته ورزشگاه آزادی را غرق در تماشاگرانشان کنند. این مساله حتی به تبریز و اصفهان هم سرایت کرده و این روزها کمتر میشود که ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز یا فولادشهر اصفهان را پر از جمعیت ببینیم.