متافوتبال - میتوانیم سادهلوحانه امیدهایمان را به بزرگی نام برانکو گره بزنیم و با بیخیالی بنشینیم به انتظار روزهای نیامده. میتوانیم با تکرار ناخوشایند «تازه اول فصل است و فرصت، بسیار» خودمان را سر پا نگه داریم و تا سوت پایان فصل از دست پرسپولیس سر به دیوار بکوبیم اما اندیشه برکناری برانکو را حتی برای یک لحظه در ذهنمان جای ندهیم
میتوانیم سادهلوحانه امیدهایمان را به بزرگی نام برانکو گره بزنیم و با بیخیالی بنشینیم به انتظار روزهای نیامده. میتوانیم با تکرار ناخوشایند «تازه اول فصل است و فرصت، بسیار» خودمان را سر پا نگه داریم و تا سوت پایان فصل از دست پرسپولیس سر به دیوار بکوبیم اما اندیشه برکناری برانکو را حتی برای یک لحظه در ذهنمان جای ندهیم. حتی میشود آن 8 گل خورده و در پیاش، 8 امتیاز از دست رفته را سپرد به دست همیشه توانای فراموشی و دل خوش کرد به بازیهای پیشرو که خوب میدانیم امتیازهایشان هیچ امتیاز از دست رفتهای را جانشین نخواهد بود. یا نه؛ بدبین باشیم و با تکیه به همین سه بازی، پرونده پروفسور را بگذاریم زیر بغلش و او و همراهان هموطنش را به سوی کرواسی روانه کنیم. بعد از او اما چه کنیم؟ کسی هست که این تیم نیمه جان را بتواند به سرانجام برساند؟ پرسپولیس البته خواهان زیاد دارد اما به هنرمندی کدامشان میتوانیم دل ببندیم و پز بدهیم که فلانی تیممان را میرهاند؟ به ماندن برانکو هم اما که فکر میکنیم، کم نیستند تردیدهایی که در ذهنمان بالا و پایین میپرند. مثلا اینکه اشتباههای داوری و ناهماهنگی تا کی میخواهد دستمایه مرد کروات برای توجیه ناکامیهایش باشد؟ یا اینکه اگر او بماند، باشگاه تا کی پشتاش میایستد و اصلا چه تضمینی هست برای گذر از این سیاهروزیها و لمس روشنایی با برانکو؟ با ماندن او، پرسپولیس یکجور میسوزد و با رفتنش، به گونهای دیگر.
به کدام بهانه برود؟
قطع همکاری پرسپولیس و برانکو حکایت آن متارکههایی است که دست کم به یکی از زوجین رهایی میبخشد. او اگر برود- برکنارش کنند- هم خود را از تکرار بیوقفه ناکامیها و انتقادها رهانیده و هم فرصت بیشتری را برای تغییر در اختیار پرسپولیس خواهد گذاشت.
قرارمان این نیست که از ناکامیهای پرسپولیس ریسمان ببافیم و آن را بر گردن سرمربی کروات بیاویزیم؛ نه اما برای برکناری او بهانه بسیار است. آنقدر که حتی میتوانیم امتیازهای از دست رفته و غنیمت تک امتیازی پرسپولیس از سه بازی اول فصل را اصلا به حساب نیاوریم. یا حتی 8 گلی را که میانگین گلهای خورده پرسپولیس در هر بازی را به 6/2 رسانده و بدترین خط دفاعی لیگ را نصیب این تیم کرده است.
آرایش ناهمگون تیم و پافشاری بر 2- 4- 4 که هیچ سنخیتی با داشتههای پرسپولیس ندارد و تعویضهای اشتباه برانکو هم به اندازه کافی بهانه دست مخالفان او داده. جالب، این ادعا است که «اشتباههای فردی چه ربطی به برانکو دارد؟» خب اگر بیربط بود پرسپولیس چه نیازی داشت به این همه هزینه برای آوردن مربی خارجی؟ همین تیم را با بازیکنان پراشتباهش میتوانستند بسپرند به حسین عبدی یا هر مربی ایرانی دیگری که هم ارزانتر از مرد کروات باشد و هم کسی از او قهرمانی را توقع نکند.
پرسپولیس اما وقتی دست گذاشته روی برانکو ایوانکوویچ، یعنی چشمش به جام است و در این اندیشه که در قهرمانی لیگ برتر هتتریک کند تا بیش از این از رقیبانش عقب نماند. خود برانکو هم اتفاقا میگفت که پرسپولیس را کاملا آگاهانه برگزیده و برای توجیه ناکامی احتمالیاش هرگز از مشکلات این تیم و باشگاه وام نخواهد گرفت. آن روزهایی که میگفتیم برانکو آماتورگونه و در بدترین زمان ممکن پرسپولیس را تحویل گرفته، مقابلمان ایستاد و حالا به قول خودش هیچ بهانهای در دست ندارد.
پروفسور برای ساختن پرسپولیس به اندازهای که باید، فرصت داشت اما این فرصت را ساده از دست داد و حالا با چنگ انداختن به اشتباههای داوری و اشتباههای فردی بازیکنانش میخواهد برای خود زمان بخرد. بدترین ویژگی او اما حرف گوش کن بودن و توصیه پذیریاش است.
سرمربی پرسپولیس اگر چه پیش از نخستین بازی فصل ادعا کرده بود که 90 درصد خواستههایش از سوی باشگاه برآورده شده اما بهتر از هر کسی میداند که کدام بازیکنان تحمیلیاند که در این صورت، او را نباید برای نشستن روی نیمکت تیمی به بزرگی پرسپولیس- حتی اگر امروز زمینگیرش کرده باشند- لایق بدانیم. از همه اینها گذشته، قعرنشینی تاریخی پرسپولیس که برای نخستین بار اتفاق افتاده آیا دلیل محکمی نمیتواند باشد برای گذشتن از برانکو ایوانکوویچ؟
به چه امیدی بماند؟
پرسپولیس برانکو فوتبال را «پاک» بازی میکند. بدون نمایشهای چندشآوری که سالها جلوی چشممان بودند. با برانکو، پرسپولیس بعد از سالها روی زمین فوتبال بازی میکند، حرکات ترکیبی منظمی دارد و تشکیل مثلثها و مربعهای تاکتیکی را به درستی در زمین اجرا میکند. همان حرکاتی که در سالهای اخیر فوتبال ایران و حتی خود پرسپولیس، کمتر دیده بودیمشان.
پرسپولیس برانکو راحت میبازد اما شرافتمندانه فوتبال بازی میکند؛ حداقل شادابتر از «پرسپولیس»هایی که در سالهای پیش پای بازیهایشان مینشستیم. برای برکناری برانکو، اشتباههای فنی او و فردی بازیکنانش را شمردیم و حالا باز میخواهیم به یاد بیاوریم گلهای خورده پرسپولیس در سه بازی گذشته از فصل را که با اشتباههای غیر قابل انکار بنگر، ماریچ و صادقی حاصل شد. فوتبال اما مگر قرار است چیزی جز همین اتفاقهای معمول و اشتباههای فردی باشد؟
اشتباههای فردی بازیکنان پرسپولیس را میتوانیم بیندازیم به گردن سرمربی کروات اما اگر برانکو مقصر اشتباههای فردی نباشد، هر کسی بر جای او بنشیند باز پیش پای همین اشتباهها سرش را میبُرند و آنوقت دیگر چه فرقی دارد که برانکو ایوانکوویچ روی نیمکت بنشیند یا فلان مربی و بهمان مربی؟
همه مشکلات پرسپولیس را نمیتوانیم به پای مرد کروات بنویسیم. نه که بیتقصیر باشد اما این تیم پیش از او هم بازیکن بزرگ نداشت. یک چهره کاریزماتیک نداشت که وسط زمین گرگوار بجنگد و همتیمیهایش را هم به هیجان بیاورد. پرسپولیس امروز به قول معروف روی کاکل کاپیتانهایی میچرخد که سالهای حضورشان در این تیم جمعا با عمر بازیگری حتی یکی از ستارههای سالهای پیش برابری نمیکند. پرسپولیس کاپیتان دارد اما بازیکن بزرگ، نه. بازیکنانش باتجربهاند اما در قیاس با ارزش پرسپولیس، تجربههایشان به چشم نمیآید اصلا.
برانکو را هنوز میتوانیم بابت تک تک اشتباههای رخ داده در سه بازی برابر پدیده، استقلال خوزستان و سپاهان و ناکامی پرسپولیس در این بازیها مقصر بدانیم اما این پرسپولیس، پیش از آمدن برانکو هم بازیکن بزرگی نداشت که در زمین راهنما و بیرون از زمین تکیهگاهش باشد. مشکل پرسپولیس شاید فراتر از برانکو و تفکرات دوستنداشتنیاش باشد. مثلا اینکه این تیم به باختن عادت کرده و آنقدر اعتماد به نفس ندارد که حتی وقتی از حریف پیش میافتد، خود را برنده بداند.
این هم البته میتواند یکی از اشتباههای برانکو باشد که شاید ناخواسته و به اجبار بیپولیهای باشگاه جوانگرایی کرد اما فرصت زیادی پیش رویش نیست برای به سرانجام رساندن این تیم جوان. با این همه و در کنار بدترین خط دفاعی لیگ، پرسپولیس برانکو صاحب دومین خط حمله برتر لیگ است؛ با 5 گل زده در 3 بازی که نشانه امیدوارکنندهای میتواند باشد برای پرسپولیس گل نزن.
متافوتبال - مسابقات لیگ برتر ایران جام خلیج فارس به نیم فصل اول خود رسیده، حال تیمهای مدعی قهرمانی و همچنین در خطر سقوط فرصتی را برای یارگیری و تجدید قوا جهت حضوری قویتر در ادامه مسابقات در اختیار دارند، نیم نگاهی کردهایم به نیمفصل و تیمهای لیگ برتری کشورمان.
متافوتبال - تنها چند دیدار به پایان نیم فصل لیگ برتر ایران باقی مانده، نیمفصلی که برخلاف سالهای قبل بسیاری بیصبرانه منتظر رسیدن آن هستند!
متافوتبال - حماسه سرخها به خوان آخر و فتح آزادی رسیده، آخر این حماسه هر چه میخواهد باشد ما به قدری کیف کرده و ذوقزدهایم که آخرش برایمان مهم نیست؛ کامبک رویایی برابر الدحیل، شکست السد پرستاره و حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا و این همه تجربه گران بها آن هم در شرایطی خاص و سخت که لذتش را چند برابر کردهاست.
متافوتبال - بهمنماه سال 1377،تورنمنت دانهیل ویتنام بود، که علی کریمی ستاره جوان آن روزهای فوتبال ایران در یک لحظه کنترل خود را از دست داد و با هل دادن داور ژاپنی یک سال محرومیت را به جان خرید، تا رشد و شکوفایی خود را چند سال عقب اندازد. محرومیتهایی که نه تنها باعث دوری بازیکنان از فوتبال و دنیای افتخار میشود بلکه آروزهای یک ملت را نیز با خود نابود میکند.