متافوتبال - یکی از بازیکنان پرسپولیس در مصاحبهاش به این نکته اشاره کرده که در تمرین تیم جو خاصی وجود دارد و همه برای جبران نتایج ضعیف سه هفته گذشته مصمم و باانگیزهاند اما به راستی چقدر میتوان حرف این دوست عزیز را جدی گرفت و باور کرد؟
یکی از بازیکنان پرسپولیس در مصاحبهاش به این نکته اشاره کرده که در تمرین تیم جو خاصی وجود دارد و همه برای جبران نتایج ضعیف سه هفته گذشته مصمم و باانگیزهاند اما به راستی چقدر میتوان حرف این دوست عزیز را جدی گرفت و باور کرد؟
طبیعی است که بازیکنان به رسم معمول و کلیشه تمام سالهای اخیر از عزم دوباره برای جبران ناکامیها و انگیزه و اشتیاقشان در این راه بگویند و جهت زنده نگه داشتن اندک امید هواداران و دوستداران تیمشان به واژهها و عبارات امیدوارکننده متوسل شوند اما واقعیت چیزی نیست که بتوان در مصاحبههای بازیکنان پیدا کرد.
واقعیت پرسپولیس را باید از حرفهای خودمانی بازیکنانش پیدا کرد وقتی که میفهمی آثار زیانبار شکست خردکننده در اصفهان چقدر تیم را به هم ریخته و تا چه اندازه اوضاع خراب و به هم ریخته است.
معمولا تیمها و مجموعه تشکیلدهنده تیمها یعنی کادر فنی و بازیکنان باید شکستها را فراموش کنند تا برای مسابقه بعدی با قامت خمیدهای و روحیهای ویران شده به میدان نیایند چرا که در غیر این صورت پیشبینی تداوم شکستها و باختهای پیاپی راحتترین اتفاق ممکن است اما به نظر نمیرسد در تیم فعلی پرسپولیس شرایط امروزش چنین اتفاقی حداقل در ابعاد درستش رخ داده یا طی یکی، دو روز آینده اتفاق بیفتد.
چهار روز از باخت تلخ در فولادشهر میگذرد اما همچنان رسانهها و هواداران دنبال مقصران شکست مقابل سپاهان میگردند و این مساله روی روح و روان بازیکنان اثر گذاشته است. از طرفی برخی بیرون ماندهها از گافهای بزرگ رقیبان و همپستیهایشان در بازی سپاهان میگویند و این داستان که مشاهدهاش در این تیم تقریبا تکراری شده به تلخی شکستها میافزاید.
بازیکن به اصطلاح بزرگ تیم از نیمکتنشینی ناراحت است و عملا از ناکارآمدی رقیبش میگوید و بازیکن کوچکتر با نگاه به او در تیم احساس بیبندوباری میکند و این چرخه ضربهای بزرگ به پیکر مجموعه پرسپولیس وارد میکند.
دیروز دوستی میگفت تیم پرسپولیس «بزرگتر» ندارد و بازیکنان کاملا لجام گسیخته و خودرای هستند. از سپاهان مثال خوبی میزد. اینکه محرم نویدکیا وقتی به علی کریمی و مهدی شریفی میگوید حق ندارید از فردا با اتومبیل شخصی سر تمرین بیایید و باید با خودروی کرایهای بیایید و بروید، دو بازیکن جوان حرف کاپیتان و بزرگتر تیمشان را سر چشم میگذارند و از او تمام و کمال اطاعت میکنند.
همین دوستمان میگفت در تمام فصل شما نمیبینید محرم نویدکیا با بازیکنی رفت و آمد داشته باشد و بازیکنان او را اردو به اردو و مسابقه به مسابقه میبینند. در واقع نویدکیا به عنوان لیدر بازیکنان سپاهان حریم بین خود و بازیکنان همتیمیاش را رعایت کرده و جوانها و تمام بازیکنان از او حرفشنوی دارند اما این اتفاق هرگز در پرسپولیس دیده نمیشود.
تیم فعلی پرسپولیس تشکیل شده از یکسری بچه قرمزپوش به علاوه چند بازیکن باتجربه که آنها هم بعضا خودشان آتش بیار معرکهاند.
پرسپولیس دیگر بزرگتر ندارد و علی کریمی، مهدی مهدویکیا و کریم باقری بین بازیکنان نیستند تا کسی از آنها حساب ببرد. هر کس کار خودش را میکند، رفاقتها در حد حرف است و همه پشت سر همپستیشان حرف میزنند و چشم دیدنش را ندارند. در این تیم اتحاد و همدلی وجود ندارد و هر چه در این خصوص مطرح میشود شعار است.
در واقع بزرگتری هم نیست تا عامل گردآورنده بازیکنان و به وجود آورنده همدلی باشد. کادر فنی خارجی تیم که کار خودش را میکند و با بازیکنان ارتباط کوتاهی برقرار میکند، کریم باقری هم آنقدر خودش را کنار کشیده که کاری از دستش برنمیآید و تیم بدون بزرگتر تمرین میکند، مسابقه میدهد و میبازد.
شاید اگر بزرگتری در تیم بود تا به فلان بازیکن بگوید پست را خالی نکن یا سر دیگری تشر میزد که به مدافع پشتسرت کمک کن الان حال و روز پرسپولیس این نبود.
متافوتبال - مسابقات لیگ برتر ایران جام خلیج فارس به نیم فصل اول خود رسیده، حال تیمهای مدعی قهرمانی و همچنین در خطر سقوط فرصتی را برای یارگیری و تجدید قوا جهت حضوری قویتر در ادامه مسابقات در اختیار دارند، نیم نگاهی کردهایم به نیمفصل و تیمهای لیگ برتری کشورمان.
متافوتبال - تنها چند دیدار به پایان نیم فصل لیگ برتر ایران باقی مانده، نیمفصلی که برخلاف سالهای قبل بسیاری بیصبرانه منتظر رسیدن آن هستند!
متافوتبال - حماسه سرخها به خوان آخر و فتح آزادی رسیده، آخر این حماسه هر چه میخواهد باشد ما به قدری کیف کرده و ذوقزدهایم که آخرش برایمان مهم نیست؛ کامبک رویایی برابر الدحیل، شکست السد پرستاره و حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا و این همه تجربه گران بها آن هم در شرایطی خاص و سخت که لذتش را چند برابر کردهاست.
متافوتبال - بهمنماه سال 1377،تورنمنت دانهیل ویتنام بود، که علی کریمی ستاره جوان آن روزهای فوتبال ایران در یک لحظه کنترل خود را از دست داد و با هل دادن داور ژاپنی یک سال محرومیت را به جان خرید، تا رشد و شکوفایی خود را چند سال عقب اندازد. محرومیتهایی که نه تنها باعث دوری بازیکنان از فوتبال و دنیای افتخار میشود بلکه آروزهای یک ملت را نیز با خود نابود میکند.