متافوتبال - پرسپولیس میبازد؛ در اهواز، در اصفهان، حتی در تهران و فرقی هم نمیکند که حریفش چه تیمی باشد. شکستها روزگاری قبح داشتند. حالا اما پرسپولیس با همین شکستهاست که روزمرگی میکند و جز این، انگار هیچ نیاموخته از فوتبال
پرسپولیس میبازد؛ در اهواز، در اصفهان، حتی در تهران و فرقی هم نمیکند که حریفش چه تیمی باشد. شکستها روزگاری قبح داشتند. حالا اما پرسپولیس با همین شکستهاست که روزمرگی میکند و جز این، انگار هیچ نیاموخته از فوتبال. پرسپولیس میبازد اما بدتر از این باختهای تکراری، نامی است که بعد از هر ناکامی به میان میآید؛ حسین هدایتی. و عجیب که این مرد، هنوز در پرسپولیس امتحان پس نداده و اینچنین محبوب شده است.
حسین هدایتی را با استیلآذین به یاد داریم. با سقوط این تیم نوپا که اگر چه هرگز به تکامل نرسید اما نردبانی شد برای هدایتی تا به لطف جیبهای پر از پولش، همه جوره خود را در این فوتبال محق بداند. فوتبالی که حالا دیگر برای بزرگ شدن در آن، نیازی نیست که حتما بازیکن بزرگی باشی. این فوتبال هویتش را چنان از دست داده که هر تازهواردی در آن مدعی میشود. فوتبال ایران همه دانش ذاتیاش را به پولهای بادآوردهای فروخته که تا امروز به هیچ کارش نیامدهاند و ریشه این واقعه تلخ را باید در دو مورد بجوییم؛ اول، فرهنگی که به اشتباه در باورهایمان جا خوش کرده و دیگر، نفوذی که متمولها با خود به ارمغان آوردهاند.
روزگاری پرسپولیس اگر حتی یک امتیاز از کف میداد، سینه چاکهای علی پروین مدعیتر از خود او فریاد سر میدادند. بعد از آن، دورهای مشابه را هم با علی دایی گذراندیم و حالا نوبت رسیده به حسین هدایتی و عجیب اینکه همه ناکام بودهاند- البته اگر دوره طلایی پروین را که با آغاز لیگ برتر به پایان رسید، نادیده بگیریم.
کجا و در کدام روز و بابت کدام ناکامی نام احمدرضا عابدزاده را شنیدهاید؟ یا حتی قدیمیتر از او، همایون بهزادی که سرطلایی بود؟ یا حسین کلانی و حتی مجتبی محرمی و ناصر محمدخانی را؟ جز پول، چه فاکتوری میتوانست امثال هدایتی را به این ظرافت بر جای بزرگان پرسپولیس بنشاند؟ کدام اسطوره را میشناسید که خود را تا این اندازه محق بداند در مالکیت پرسپولیس؟
حسین هدایتی اما به جای همه آنها از پرسپولیس حق طلب کرد. او پرسپولیس را تمام و کمال میخواهد و برای لمس این خواستهاش، به هر ریسمانی چنگ میاندازد. هنوز از یاد نبردهایم آن تجمع چند ده نفری مقابل باشگاه را در بحبوحه نقل و انتقالات که هر روز تکرار میشد و از اینستاگرام حسین هدایتی ریشه گرفته بود. خودش البته بدقولی کرد و هواداران- در واقع هواداران خودش- را تنها گذاشت اما نامش یک لحظه هم از زبانها نیفتاد. درست مثل همین روزها که به هر گوشه از فضای مجازی که سر میزنی، نام حسین هدایتی را میشنوی که ناجی پرسپولیس لقبش داده و حضورش در این باشگاه را طالباند.
سوال اینجاست که حسین هدایتی به پشتوانه کدام کار صواب، ناجی پرسپولیس تشخیص داده شده و چطور میخواهد این باشگاه را به سامان برساند؟ مگر نه او بود که کمتر از یک سال پیش هزینههای خالصانه و بدون چشمداشتش برای پرسپولیس را لیست کرد و در اختیار رسانهها گذاشت؟ یا چند سال پیش از آن، مگر همین هدایتی نبود که بابت هزینه 600 میلیون تومانیاش برای پرسپولیس- در دورهای که ریاست هیاتمدیره را به عهده داشت- بارها باشگاه را تهدید کرد؟ هدایتی چطور میخواهد ناجی پرسپولیس باشد وقتی هنوز پول بلیتهای بازی با النصر را به باشگاه نداده؟ چطور باور کنیم که هدایتی امروز، آن هدایتی همیشه طلبکار نیست و این یکی میتواند تکیهگاه پرسپولیس باشد؟ که دیگر پاداشهایش را پس نمیگیرد؟
ما حسین هدایتی را اینگونه شناختیم؛ خیلی پیش از اینکه دوستدارانش (!) فضای مجازی را قرق کنند، برای شناساندن او. ای کاش اما یکی از این همه هواخواه، از حافظهاش یاری میگرفت برای یادآوری همه آنچه هدایتی برای پرسپولیس انجام داده. اینگونه شاید ما هم پاسخی بیابیم برای این پرسش که حسین هدایتی کی و کجا در پرسپولیس امتحان پس داده که حالا لقب ناجی را سخاوتمندانه به او پیشکش میکنیم و حضورش را میطلبیم؟
متافوتبال - مسابقات لیگ برتر ایران جام خلیج فارس به نیم فصل اول خود رسیده، حال تیمهای مدعی قهرمانی و همچنین در خطر سقوط فرصتی را برای یارگیری و تجدید قوا جهت حضوری قویتر در ادامه مسابقات در اختیار دارند، نیم نگاهی کردهایم به نیمفصل و تیمهای لیگ برتری کشورمان.
متافوتبال - تنها چند دیدار به پایان نیم فصل لیگ برتر ایران باقی مانده، نیمفصلی که برخلاف سالهای قبل بسیاری بیصبرانه منتظر رسیدن آن هستند!
متافوتبال - حماسه سرخها به خوان آخر و فتح آزادی رسیده، آخر این حماسه هر چه میخواهد باشد ما به قدری کیف کرده و ذوقزدهایم که آخرش برایمان مهم نیست؛ کامبک رویایی برابر الدحیل، شکست السد پرستاره و حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا و این همه تجربه گران بها آن هم در شرایطی خاص و سخت که لذتش را چند برابر کردهاست.
متافوتبال - بهمنماه سال 1377،تورنمنت دانهیل ویتنام بود، که علی کریمی ستاره جوان آن روزهای فوتبال ایران در یک لحظه کنترل خود را از دست داد و با هل دادن داور ژاپنی یک سال محرومیت را به جان خرید، تا رشد و شکوفایی خود را چند سال عقب اندازد. محرومیتهایی که نه تنها باعث دوری بازیکنان از فوتبال و دنیای افتخار میشود بلکه آروزهای یک ملت را نیز با خود نابود میکند.