متافوتبال - واکنش یحیی گلمحمدی پس از شکست یک – صفر ذوبآهن در زمین ملوان انزلی در هفته نخست لیگ برتر کشور که به چیزی حدود 200 روز بدون باخت ماندن تیم وی در صحنههای داخلی پایان بخشید، اسباب حیرت ناظران شده است.
واکنش یحیی گلمحمدی پس از شکست یک – صفر ذوبآهن در زمین ملوان انزلی در هفته نخست لیگ برتر کشور که به چیزی حدود 200 روز بدون باخت ماندن تیم وی در صحنههای داخلی پایان بخشید، اسباب حیرت ناظران شده است. البته تیمهای فاقد شکست بعد از هر واقعهای که به روند طلاییشان پایان بخشد، عکسالعملهایی تند بروز میدهند و هضم قضیه برایشان دشوار است. اما آنچه سرمربی ذوبآهن مطرح کرد نه قابل اثبات است و نه لزوما در بردارنده مسائلی که فوتبال کشور را بهبود بخشد. مسائلی مثل کیفیت بد زمین یا درآوردن آن به شکلی که تیم میهمان را آزار بدهد و اسباب پیروزی میزبان شود، بحث تازهای نیست و حتی عنوان کردن اینکه تبانیها و روند کنترل نتایج مسابقات در بیرون از میدانها برقرار است نیز مسالهای کهنه است و برخی دوستان بارها و بارها از لفظ مافیا و امثال آن برای بیان آنچه میخواهند سود جستهاند. مشکل اصلی هیچ یک از اینها نیست و طاقت نداشتن مربیان و برخی ارکان دیگر فوتبال ما میتواند بحث مهمتری باشد. آنها تا زمان مساعد بودن اوضاع فقط از نیکیهای این ورزش و طرحهای پرثمر خود میگویند و همه چیز را مثبت و شیرین میبینند اما به محض رسیدن ناملایمات کره خاکی برایشان حالت یک جهنم را پیدا میکند و دوستان کهن تبدیل به دشمنانی میشوند که فقط زاده شدهاند تا حق آنها را تضییع کنند.
بدون حد وسط
نداشتن یک حد وسط و منصف نبودن درد بسیاری از اعضای جامعه فوتبال است و شاید از پیوستن گلمحمدی و نظایر او به این جمع نیز نباید متعجب و حتی متاسف شویم زیرا آنها هم در همین جامعه فوتبال رشد کرده و با انگارههای آن بار آمدهاند و دنیا را همانگونه میبینند که همین دنیای محدود به آنها تکلیف میکند.
دل بستن به استثناها نیز بیحاصل است زیرا آنها هم در نهایت روزی همان حرفها را میزنند که سایرین میزدند زیرا به رغم همه زحمات و رنج برگزاری مسابقات و پخته شدن در کوره زمان مربیان و بازیکنان و حتی مسوولان و سرپرستان از یک محل و منبع مرکزی نیرو و ایده میگیرند و طرز تصورها یکسان است و اینکه تصور شود یک مربی ذاتا محجوب است و تا به حال از سایرین دوری جسته و فوتبال را واقعا جور دیگری میبیند، توقع عبثی است و نمونه گلمحمدی و حرفهای بعضا نادرستش در مورد مسابقه با ملوان آخرین سند صحت این نگرش است.
برخوردهای سست مسوولان
این را که واقعه منجر به تک گل ملوان واقعا پنالتی بود یا نه، به متخصصان امر میسپریم اما بد نیست مربیان ما منجمله سرمربی ذوبآهن ببینند و به صراحت بگویند که در حرفه خود و طی سالها کار در جامعه فوتبال چه کرده و چه گفته و چه خدمتی ارائه دادهاند و آیا دستمزدی که گرفتهاند، با نوع کار و شکل حرف زدن و روش آموزش دادنشان همخوانی داشته است یا خیر.
شاگرد همیشه به مربیاش نگاه میکند و اگر از زبان و حرکات او فقط تلاش برای توجیه اتفاقات و انواع بیاحترامیها و بیانصافیها را ببیند، هیچ تلاشی برای حفظ احترام عمومی جامعه فوتبال نخواهد کرد و همانطور عمل خواهد کرد که مربیاش میکند.
درد فوتبال ما فقط حرفهای اخیر گلمحمدی بعد از بازی با ملوان نیست بلکه استمرار این رفتارهای تاسفآور در یک مدت زمان طولانی و برخورد سست سازمانهای قضایی فوتبال با آن و در نتیجه جریتر شدن معترضان و بدتر شدن اوضاع در هر فصل است.
سادهترین ادعا
بیان اینکه فوتبال آلوده است و نتایج بیرون از میدان رقم میخورد، سادهترین ادعا است ولی بدون اینکه ادعای پاکی فوتبال مطرح شود، میتوان از مطرحکنندگان ایده ناپاکی پرسید تا به حال چند مدرک تحویل مراجع قضایی فوتبال دادهاند تا با آن بتوان عوامل ناپاکی را برچید. آیا فصل پیش که ذوبآهن جام حذفی را برد و بعد از لغزشهای مکرر در 8 هفته اول لیگ در آن مسابقات هم کولاک کرد و به رتبه چهارم رسید، بساط تشکیلاتی فوتبال کشور ایدهآل بود و مافیا بساطش را جای دیگری پهن کرده بود و حالا فقط به خاطر دیدار ذوبآهن با ملوان و تنها به قصد ناکام کردن یحیی روی این بازی متمرکز شده بود؟
آیا مافیا کار دیگری در سطح جهان نداشت و فقط باید حال گلمحمدی را میگرفت؟ یا از نظر این مربی مافیا فقط زمانی بد است که به سراغ آنها بیاید و در زمان رفتن به سراغ دیگران، وجودش و کارهایش اهمیتی ندارد؟!
حرکات آرام و راحت مافیا!
معمولا بیعاقبتترین کارها در فوتبال ما محکوم کردن این و آن بدون سند و بدون تحمل هیچ پیامدی بابت انجام اینگونه کارها است و عاقبت نداشتن این کارها و مصون ماندن حلقه همیشه معترض فوتبال ما دقیقا به سست بودن سازمانهای قضایی فوتبال و اختلاف آرای آنها نسبت به یکدیگر برمیگردد و اگر نهادهای قضایی یکسان و قوی برخورد میکردند و یکی از آنها آرای دیگری را وتو نمیکرد و برخی مسوولان فدراسیون فوتبال این آرا را به مصلحت و هر دلیل دیگری مدتی بایگانی نمیکردند و بر روند صدور آرای انضباطی سرعت و شدت و شفافیت و عدم اغماض حاکم بود، فوتبال ما اینگونه نبود که پیر و جوانش هر چه میخواهند بگویند و مافیا اینگونه راحت و آرام و مقتدر جولان بدهد و هر کار دلش میخواهد بکند! اگر دردی در فوتبال هست توسط عوامل و کارگزاران و برخی اهالی همین ورزش پایهگذاری شده و عنصری از بیرون به آن نفوذ نکرده و این ویروسها خودی است و تصور و توقع اینکه برخی تافته جدا بافته باشند تصور عبثی است و به زودی رنگ میبازد زیرا همانطور که پیشتر گفتیم همگی از همین طرز فکرها شکل گرفته و از مسیرهایی همچون سایرین عبور کردهاند.
آمار و ارقام عملکرد فصل 94/95 کاوه رضایی در ذوب آهن
متافوتبال - چند سالی میشود که پرسپولیس و استقلال به عنوان پرطرفدارترین تیمهای ایران نمیتوانند مانند گذشته ورزشگاه آزادی را غرق در تماشاگرانشان کنند. این مساله حتی به تبریز و اصفهان هم سرایت کرده و این روزها کمتر میشود که ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز یا فولادشهر اصفهان را پر از جمعیت ببینیم.