متافوتبال - اکران خصوصی فیلم مستند «من ناصر حجازی هستم» که شنبه شب در تالار ایوان شمس تهران صورت پذیرفت، بحثهای تازهای را درباره روابط نه چندان مساعد زندهیاد حجازی و امیر قلعهنویی باب کرده که مطرح شدن آن به سود هیچکس نیست و قدر مسلم اینکه استقلالیها که به این دو چهره بزرگ خود میبالند، برنده این فرآیند نخواهند بود.
اکران خصوصی فیلم مستند «من ناصر حجازی هستم» که شنبه شب در تالار ایوان شمس تهران صورت پذیرفت، بحثهای تازهای را درباره روابط نه چندان مساعد زندهیاد حجازی و امیر قلعهنویی باب کرده که مطرح شدن آن به سود هیچکس نیست و قدر مسلم اینکه استقلالیها که به این دو چهره بزرگ خود میبالند، برنده این فرآیند نخواهند بود.
بد نیست متذکر شویم این فیلم مستند را که به بخشهای مختلف زندگی دروازهبان برجسته سابق آبیها و تیم ملی ایران میپردازد، نیما طباطبایی کارگردانی کرده، نگارش سناریو و بهتر بگوییم تنظیم متن داستان و ترتیب و توالی رویدادها را خسرو نقیبی انجام داده که خودش از مطبوعاتیها بوده و هست و نامدارانی چون شهاب حسینی، بهرام رادان، پرویز پرستویی، مسعود رایگان، رویا تیموریان و البته مهران مدیری روی فیلم صحبت کرده و به واقع متن رویدادها را بازخوانی کردهاند و صدایشان به صورت Voiceover روی فیلم آمده است. ترانه فیلم را نیز رضا یزدانی خوانده است. در مراسم اکران خصوصی این فیلم چهرههای زیادی از جامعه ورزش ما حضور داشتند و از آن جمله بودند حسین کلانی که البته نه آبی بلکه قرمز است، رحمان رضایی که او هم مدتی کوتاه قرمزپوش بود، مهدی رحمتی که شاید دومین دروازهبان برتر تاریخ استقلال بعد از ناصر حجازی بوده باشد، محمد پنجعلی یکی از قرمزهای معروف و پرسابقه، پژمان جمشیدی قرمزی دیگر در میهمانی شنبه شب آبیها و فوتبالیست هنرپیشه شده پرسپولیس، عباس مژدهی نوک حمله دهه 1350 آبیها، فریدون زندی بال چپی که طی سالهای اخیر دو فصل استقلالی شد و البته مهدی تاج رییس باند اصفهانیهای فدراسیون فوتبال (البته به گفته دوست نزدیکش علی کفاشیان!!) از بین هنریها هم سروش صحت که ساختمان پزشکانش هنوز خندهدار است و مسعود رایگان هنرپیشه مسن و باکلاس سینمای ایران در تالار ایوان شمس مشاهده میشدند.
فیلمسازان به دلایلی قابل فهم بحث اختلاف ناصرخان دوستداشتنی با امیر قلعهنویی سرسخت را در فیلمشان کمی تا قسمتی عمده کردهاند و اشاراتی آشکار و نهان و مکرر به این موضوع میشود. در پایان مراسم پخش شنبه شب تعدادی از آبیها در این خصوص نظرات موافق و مخالف خود را بیان داشتند. هادی طباطبایی دروازهبان نامآشنا که خودش در نیمه اول دهه 1380 رقابت عنادآمیز تندی با پرویز برومند بر سر پیراهن شماره یک آبیها داشت، گفت ظلمی که به حجازی در استقلال شد در مورد وی نیز صورت گرفت و ژنرال را عامل اصلی جدایی خودش و زندهیاد حجازی از جمع آبیها معرفی کرد. شاهرخ بیانی هافبک دهه 1360 آبیها که سری «یک فصلی» به پرسپولیس هم زد، در حرفهایی کاملا متفاوت و با استناد به اظهارات خود مرحوم حجازی متذکر شد که ماجرای او و قلعهنویی را بزرگ کردهاند و این قضیه از یک اختلاف سلیقه عادی فراتر نمیرفته است و تاکید کرد ناصرخان در تماسهای متعددش با او اشارهای به این اختلاف نکرده و مناعت طبع فراوانش موجب میشد که به آدمها و قضایا اینطور نگاه نکند.
آتیلا حجازی فرزند ارشد ناصرخان هم پس از اتمام نمایش فیلم تصریح کرد که او و خاندان حجازی هیچ نقشی در تدوین متن فیلم و اتفاقات آن و موضوعات مطرح شده در آن نداشتهاند و فقط سازندگان فیلم را حمایت کرده و موافقتشان را با ساخته شدن این مستند ابراز داشتهاند. آتیلا در عین حال متذکر شد نکته و مسالهای که در فیلم به آن اشاره میشود، مستدل و متکی به واقعیات موجود است و براساس تحقیقات مطرح شده است.
در بین هنریهایی که در این فیلم مشارکت کرده یا آن را دیدهاند کمتر میبینید که کسی به اختلاف مذکور اشاره کند و آنها فقط به شخصیت بزرگ مرحوم حجازی به عنوان دلیل اصلی رویکردشان به این فیلم اشاره کردهاند و یکی از آنها پرویز پرستویی (با بازیهایی فراموش نشدنی در فیلمهای «آژانس شیشهای» و «امروز») است که گفته است به محض پیشنهاد فیلمسازان، مشارکت در ساخت این مستند را پذیرفته زیرا راجع به یک اسطوره ورزش ما است. چه خوب است که ورزشیها نیز از همین دریچه به ماجرا بنگرند و فیلمسازان نیز به جای پرداختن به دعوایی که هیچ بهرهای برای هیچکس ندارد و مطرح کردن مسالهای که برندهای برای آن متصور نیست، فقط روی وجوه بزرگ فنی و رفتاری سوژه مورد نظر تمرکز کنند.
اگر قرار باشد راجع به دعواهای فوتبال فیلم ساخته شود، هر هفته میتوان 100 فیلم ساخت(!) و فقط دعواهای محمد مایلیکهن با این و آن، یک سریال طولانی را طلب کند. آیا درست است که از این همه وجوه مثبت نزد نخبههای ورزش به مسائلی پرداخته شود که بوی عناد از آن میآید؟ آیا پرسپولیسیها هم فیلمی ساختهاند که در آن مثلا تقابلهای ناخواسته علی پروین با این و آن و بخصوص جنگهای افسانهای او با مدیران عامل سرخها در دهه 1380 که سلطان برنده همه آنها بود، بیاید؟
آیا در باشگاهی به بزرگی و منزلت استقلال که حجازی اسطوره آن است و منصور پورحیدری مظهر پایداری و دوام آن، باید در یک فیلم مستند مرتبط با اسطوره، اختلاف نظر او با امیر قلعهنویی که از قضا مدتی دستیار ناصرخان هم بود مورد اشاره مکرر و تاکید قرار گیرد؟ درست است که در این فیلم بخشهای دیگر زندگی ناصرخان و قسمتها و صحنههایی از درخشش وی در میدانهای مختلف هم میآید اما میشد با سلیقهای بهتر و انصافی بیشتر به همه عظمت فنی این دروازهبان فکور و باکلاس چنان حجم زمانی را اختصاص داد که جایی برای نامرادیها در آن نماند زیرا در موضوعاتی مثل اختلافات شادروان حجازی و قلعهنویی همیشه جاها و نکات و دفاعیههایی مغفول میماند و همیشه مسائلی در توجیه این اختلافات مطرح میشود و بحثها در نهایت لوث و باشگاه استقلال متضرر میشود. این چیزی است که قطعا ناصرخان دوستداشتنی هم اصلا نمیخواست و به هیچ روی نمیپسندید.
متافوتبال - هیجان به لیگ اضافه شد؛ حضور فرهاد مجیدی روی نیمکت استقلال
متافوتبال - مسابقات لیگ برتر ایران جام خلیج فارس به نیم فصل اول خود رسیده، حال تیمهای مدعی قهرمانی و همچنین در خطر سقوط فرصتی را برای یارگیری و تجدید قوا جهت حضوری قویتر در ادامه مسابقات در اختیار دارند، نیم نگاهی کردهایم به نیمفصل و تیمهای لیگ برتری کشورمان.
متافوتبال - جملهی؛ اشتباهات داوری جزئی از فوتبال است، را حتما شنیدهاید، جملهای که اکنون در فوتبال ما بسیار ملموس شده و در کمتر مسابقهای از لیگ برتر است، که دقایق زیادی از کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی به انتقادهای گاها تند مربیان از داوریهای لیگ اختصاص نداشته باشد.
متافوتبال - ایرج دانایی فرد، مردی که اولین گل ایران در تاریخ جامجهانی را وارد دروازه اسکاتلند نمود، چند روز قبل برای همیشه چشم از جهان فروبست. با مطالعهی دو یادداشت دربارهی این اسوره با ما همراه باشید!