متافوتبال - سرپرست باشگاه پرسپولیس را حالا دیگر خوب میشناسیم. آنقدر که مدیریتش را بتوانیم قضاوت کنیم؛ حتی بدون قیاس با مردانی که پیش از او پرسپولیس را اداره میکردند
سرپرست باشگاه پرسپولیس را حالا دیگر خوب میشناسیم. آنقدر که مدیریتش را بتوانیم قضاوت کنیم؛ حتی بدون قیاس با مردانی که پیش از او پرسپولیس را اداره میکردند. نه که با این دستنوشتهها بخواهیم او را به مسلخ ببریم که اختیارهای باشگاهی به بزرگی پرسپولیس، خود بزرگترین مسلخ است. فقط میگوییم و هر روز مینویسیم تا شاید به یاد بیاوریم شأن پرسپولیس را که با این سوء مدیریت به این روز افتاده. آنقدر مینویسیم تا مدیریت پرسپولیس هم به یاد بیاورد؛ همانگونه که حضورش در دربی شش تاییها را به یاد آورد!
مینویسیم و هر روز مینویسیم تا در یادمان بماند که پرسپولیس روزهای سیاه 52 سالگی خود را چگونه از سر گذراند. میگوییم تا علیاکبر طاهری به یاد بیاورد که چند ماه است بر صندلی مدیریت باشگاه - و به قولش با همه اختیارهای یک مدیرعامل - جا خوش کرده و در این چند ماه، پرسپولیس حتی از یک اسپانسر معمولی هم بینصیب بوده.
پرسپولیس البته برای کوتاهیاش در جذب اسپانسر همیشه یک توجیه دارد و آن، اینکه «هنوز اسپانسری در اندازههای برند پرسپولیس پیدا نکردهایم.» اما مگر نمیشد تا پیدا کردن این اسپانسر لایق، یک اسپانسر معمولی مادرخرج پرسپولیس شود تا به جای شام، کسی بیسکویت سَق نزند و محل تمرین تیم نشود جای خواب فلان بازیکن؟ پرسپولیسی که حتی از تامین هزینههای روزمرگی عاجز است، با کدام اسپانسر میخواهد این باشگاه را به سرانجام برساند؟ باشگاهی که به قول طاهری «برند» است و اسپانسرش هم باید خاص باشد.
واقعیت اما این است که باشگاه پرسپولیس اسپانسر ندارد و منزلتش تا حد یک تیم معمولی پایین آمده است. پرسپولیس اسپانسر ندارد و عجیبتر از آن، ادعاهای طاهری است که در مصاحبههای هر روزهاش از کمکهای دولتی میگوید و حاتمبخشی «حامیان مالی» که دقیقا نمیدانیم به چه کسی یا کسانی اشاره دارد وقتی پرسپولیس حتی از داشتن یک اسپانسر یا حامی مالی محروم است، چه برسد به اینکه چند حامی را پشت سر خود داشته باشد. شاید هم اسپانسر و حامی مالی فلسفه متفاوتی دارند که سرپرست باشگاه پرسپولیس میداند و ما نمیدانیم. هر چه باشد اما پرسپولیس به لطف بیتدبیری مدیرانش هر دو را حسرت میکشد. حسرتی برآمده از بیخیالی مرد همهکاره باشگاه که همه توان مدیریتیاش را میتوان در اعلام شماره حساب برای دریافت کمکهای مالی هواداران خلاصه کرد. کمی خودمانیتر، میتوانیم بگوییم کاسه گدایی به دست گرفته و مظلومانه پول طلب میکند. جالب اینکه در توجیه این تصمیم عجیب خود و در واکنش به پیشکسوتانی که نگران شأن پرسپولیس بودند، گفت که میخواهد هواداران را به پرسپولیس نزدیکتر کند. این بار اما پاسخ او را همان هواداری داد که این دلبریهای طاهری را نادیده گرفت و با کمک پر از کنایه و صد تومانیاش- دقیقا هزار ریال- بزرگترین (!) تصمیم آقای سرپرست را زیر سوال برد.
سرپرست باشگاه پرسپولیس اما انگار نیت کرده که مدیرعاملی را هم تجربه کند و تا پیش از آن، دل پرسپولیسیها را به دست بیاورد. تلاشهای او البته تا امروز حاصلی جز تحقیر پرسپولیس نداشته. به ویژه وقتی در جشن 42 سالگی دربی ششتایی با یک ادعای تازه میخکوبمان کرد و دلبرانه، مدعی شد که تاریخیترین دربی تهران را از نزدیک به تماشا نشسته است! هوادار پرسپولیس باشی و دربی شش تایی را به چشمان خود دیده باشی اما حتی یک خاطره از آن بازی در ذهنت بهجا نمانده باشد؟ البته که وقتی در جمع بازیگران آن دربی نشسته باشی، خاطرهات را آنها هم باید به یاد بیاورند و این شاید تنها دلیلی بود که باعث شد سرپرست باشگاه پرسپولیس- که تا پیش از این تنها فعالیت ورزشیاش مدیریت صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان بوده- ذهنش را بر آن بازی ببندد و هیچ خاطرهای را به یاد نیاورد! ادعایی هم که به زبان آورد، تنها یک ترفند بود برای دل بردن از پرسپولیسیهایی که خوب میداند مدیرعامل شدنش را برنمیتابند.
آخرین تیر را اما طاهری وقتی رها کرد که به علی پروین پیشنهاد همکاری داد. پیشنهادی با هدف مقابله با مدیران پیشین پرسپولیس که همه برای این باشگاه دندان تیز کردهاند و صدای پایشان را همچنان میشنویم. پیش از این پیشنهاد البته علیاکبر طاهری به پرسپولیسیهای شاغل در تیمهای مختلف این باشگاه سفارش کرده بود که تا میتوانند، از علی پروین بگویند و بازگشتش را حمایت کنند. آنها را پیش انداخت و خودش در سرخترین روز ایران رسما پروین را به همکاری با پرسپولیس دعوت کرد تا فردا روز اگر دندان تیز کردهها پا پیش گذاشتند، او سنگر قویتری داشته باشد. حالا ما ماندهایم که این تلاشهای نافرجام برای به دست آوردن دل پرسپولیسیها را همان «دلبری» که منظور خودش هم هست، به حساب بیاوریم یا همه را به پای مدیریت قدرتمند او بنویسیم. هر چه باشد اما دردها و مشکلات پرسپولیس را درمان نخواهد بود. ما اما همچنان میگوییم و مینویسیم و همه حرفمان با علیاکبر طاهری این است که مدیریت کنید لطفا.
متافوتبال - مسابقات لیگ برتر ایران جام خلیج فارس به نیم فصل اول خود رسیده، حال تیمهای مدعی قهرمانی و همچنین در خطر سقوط فرصتی را برای یارگیری و تجدید قوا جهت حضوری قویتر در ادامه مسابقات در اختیار دارند، نیم نگاهی کردهایم به نیمفصل و تیمهای لیگ برتری کشورمان.
متافوتبال - تنها چند دیدار به پایان نیم فصل لیگ برتر ایران باقی مانده، نیمفصلی که برخلاف سالهای قبل بسیاری بیصبرانه منتظر رسیدن آن هستند!
متافوتبال - حماسه سرخها به خوان آخر و فتح آزادی رسیده، آخر این حماسه هر چه میخواهد باشد ما به قدری کیف کرده و ذوقزدهایم که آخرش برایمان مهم نیست؛ کامبک رویایی برابر الدحیل، شکست السد پرستاره و حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا و این همه تجربه گران بها آن هم در شرایطی خاص و سخت که لذتش را چند برابر کردهاست.
متافوتبال - بهمنماه سال 1377،تورنمنت دانهیل ویتنام بود، که علی کریمی ستاره جوان آن روزهای فوتبال ایران در یک لحظه کنترل خود را از دست داد و با هل دادن داور ژاپنی یک سال محرومیت را به جان خرید، تا رشد و شکوفایی خود را چند سال عقب اندازد. محرومیتهایی که نه تنها باعث دوری بازیکنان از فوتبال و دنیای افتخار میشود بلکه آروزهای یک ملت را نیز با خود نابود میکند.