متافوتبال - چند سالی میشود که پرسپولیس و استقلال به عنوان پرطرفدارترین تیمهای ایران نمیتوانند مانند گذشته ورزشگاه آزادی را غرق در تماشاگرانشان کنند. این مساله حتی به تبریز و اصفهان هم سرایت کرده و این روزها کمتر میشود که ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز یا فولادشهر اصفهان را پر از جمعیت ببینیم.
رسول مجیدی – متافوتبال | چند سالی میشود که پرسپولیس و استقلال به عنوان پرطرفدارترین تیمهای ایران نمیتوانند مانند گذشته ورزشگاه آزادی را غرق در تماشاگرانشان کنند. این مساله حتی به تبریز و اصفهان هم سرایت کرده و این روزها کمتر میشود که ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز یا فولادشهر اصفهان را پر از جمعیت ببینیم. کارشناسان و اهالی فن دلایل زیادی برای رویگردان شدن تماشاگران میآورند. عدهای مسائل فنی را مهمتر میدانند و عدهای دیگر گران شدن بلیتها را. برخی به درستی دست روی حاشیههای پررنگتر از متن میگذارند و برخی دیگر عوض شدن سبک زندگی شهری را تاثیرگذار میدانند. در این میان، چند هفتهای است که استقلال و پرسپولیس به اتخاذ تاکتیکی روی آوردهاند که فعلا جواب داده است؛ رایگان کردن بلیت طبقه دوم آزادی. حالا چنده هفتهای است که دوباره ورزشگاه پیر آزادی، مملو از جمعیت میشود تا تمامی تحلیلهای کارشناسان نقش برآب شود. ظاهرا این افزایش قیمت بلیط مسابقات بوده که تماشاگران را از ورزشگاه فراری میداده است. با این همه، رایگان کردن بلیط استادیوم نمیتواند دوای درد فوتبال ایران باشد.
فوتبال ایران از دیرباز به داشتن تماشاگرهای پرشورش میبالیده است. به اینکه ورزشگاه آزادیاش همواره در بازیهای مهم میزبان ۱۰۰ هزار تماشاگر میشود. صد هزار تماشاگری که از نگاه اقتصادی، صد هزار مصرفکننده بالقوه محسوب میشوند. اما به راستی باشگاههای ایرانی برای درآمدزایی از این طریق چه کردهاند؟ چگونه میخواهند این پتانسیل بالقوه را بالفعل سازند؟ احتمالاً اگر بگوییم باشگاههای ایرانی هیچ نکردهاند، پربیراه نگفتهایم. مدیران باشگاههای دولتی ایران بیشتر به فکر چانهزنی برای دریافت بودجه بیشتر هستند و اگر بخواهند کمی بیشتر برای باشگاه تحت هدایتشان وقت بگذارند، با صاحبان آگهی هم وارد مذاکره میشوند تا پول اسپانسرشیپ بیشتری روانه خزانه باشگاه کنند. اما آیا پتانسیل اقتصادی ورزشی مانند فوتبال تنها همین است؟ و سوال مهمتر اینکه چه فرقی است میان تیمهای پرطرفدار و کمطرفدار؟ برخی اعتقاد دارند تیمهایی که تماشاگر بیشتری دارند، حق پخش بیشتری میگیرند و ارزش برندشان بیشتر میشود. آنها بیشتر روی درآمدهای غیرمستقیم داشتن هوادار حساب باز کردهاند. عدهای هم بلیتفروشی را تنها درآمد ناشی از حضور هواداران در ورزشگاه میدانند و علاقهای هم به الگو گرفتن از باشگاههای صاحبنام ورزشی ندارند. با این همه در حال حاضر باشگاههای بزرگ دنیا بخش بزرگی از درآمدشان را مدیون حضور هواداران در ورزشگاه هستند. آنها حتی به فکر اخذ درآمد از طرفداران در بیرون استادیوم هم افتادهاند و هرگز این مشتریان بالقوه خود را از دست ندادهاند. حالا هرچقدر هم که میخواهیم بگوییم سرمایه استقلال و پرسپولیس هواداران آن هستند؛ وقتی که از این سرمایه بهره مناسب حاصل نمیشود، چه فرقی میکند که سرمایه (تماشاگر) داشته باشیم یا نه؟ چه فرقی دارد که مدیرعامل تیمی پرطرفدار باشیم یا نه وقتی قرار است فقط دلخوش به ردیف بودجههای دولتی باشیم؟
آیا فوتبال ایران از لحاظ زیرساختهای اقتصادی و مدیریتی حتی از آسیا الگوبرداری کرده است؟ آیا فوتبال ما از لحاظ ابعاد مدیریتی توان رقابت با همین تیمهای اطراف خلیج فارس را دارد که مدام مدعی قهرمانی در جام ملتهای آسیا و لیگ قهرمانان آسیاست؟ شاید وقت آن رسیده که نگاه جامعتری به فوتبال داشته باشیم. نگاهی که فوتبال را یک تفریح صرف نمیداند و روی تکتک منابع درآمدی حاصل از آن حساب کرده است. فوتبال با «حرف» و «مصاحبه» به صنعت تبدیل نمیشود. همانطور که در اروپا هم اینگونه تغییر ماهیت نداده است. فوتبال با «استراتژی» و «رویکرد مدیریتی» صحیح تبدیل به یک صنعت پولساز میشود. صنعتی که همه از آن بهرهمند میشوند. فقط فکرش را بکنید اگر باشگاههای ایرانی از لحاظ مالی میتوانستند با باشگاههای غربی رقابت کنند و بازیکنان پا به سن گذاشته بزرگ دنیا را به خدمت خود درآورند، چه شوری که در سکوهای ورزشگاه ایجاد نمیشد...
آمار و ارقام عملکرد فصل 94/95 کاوه رضایی در ذوب آهن
متافوتبال - رفتار زشت و مشمئزکننده، پرخاش و یاغیگری در پرسپولیس اپیدمی شده است؛ محمد مایلیکهن بهترین تشبیه را برای سوشا مکانی به کار میگیرد: «سوشا فقط یک قمه کم داشت!»