نویسنده
جلیل علیزادهمتافوتبال - لیورپول با پیروزی 4 بر 2 مقابل هوفنهایم در بازی برگشت و برد 6 بر 3 در مجموع، بار دیگر بعد از 3 سال، جواز حضور در لیگ قهرمانان را کسب کرد.
از آخرین باری که لیورپول بر بام اروپا ایستادهاست، 12سال میگذرد. هنوز هم فینال استانبول و آن اتفاقات عجیب و غریبش در یاد هوادران فوتبال باقی ماندهاست. گویی یک نوار آهنگ است که هرروز پخش میشود و شاید در دنیا هیچ نوایی دلنشینتر از این ترانه برای هواداران لیورپول وجود نداشته باشد. آن 7 دقیقه شاید اعجاب انگیزترین 7 دقیقه تاریخ بشریت باشد. چه کسی فکرش را میکرد تیمی که در نیمه اول 3 بر صفر بازی را واگذار کردهاست، بتواند در کمتر از 7 دقیقه 3 گل وارد دروازده تیمی بکند که دیدا درون دروازه اش ایستادهاست و کمربند خط دفاعیاش با مالدینی، نستا، کافو و یاپ استام هلندی بسته شده است. بازی هنوز وارد دقیقه 60 نشده بود که لیورپول بازی 3 بر صفر باخته را با تساوی3-3 عوض کرد و در نهایت با پیروزی در ضربات پنالتی، در شبی که ضربات سرجیو، پیرلو و شوچنکو هیچ کدام تبدیل به گل نشد، این درام عاشقانه را تکمیل کرد و پنجمین قهرمانی خود در چمپیونزلیگ را جشن گرفت.
دو سال بعد، قرمزپوشان باز هم به فینال لیگ قهرمانان رسیدند، باز هم مقابل اث میلان، این بار در آتن. آن شب شاید نفرین خدایان یونانی گریبان قرمزپوشان را گرفته بود، شوت های جرارد و آلونسو به جای چارچوب دروازه راهی آسمان میشد و بازیکنان هرکاری میکردند نمیتوانستند قفل دروازه میلان را باز کنند. در آخر میلانی که در طول مسابقه 3 موقعیت 100 درصد هم نداشت توانست 2-1 بر لیورپول را شکست دهد و علاوه بر هفتمین قهرمانی، انتقام فینال استانبول را نیز بگیرد. از آن شب سقوط لیورپول آغاز شد و هر سال عمق فاجعه بیشتر و بیشتر میشد.
بعد از اخراج بنیتز، لیورپول به معنای واقعی کلمه زوال را تجربه کرد، تیمی که هر ساله جزو 3 تیم بالای جدول بود در 6 فصل اخیر تنها یک بار توانسته خود را در جمع 3 تیم برتر جا دهد. سکوهای آنفیلد با آن شور و هیاهوی همیشگیاش تبدیل به آتشفشانی شده بود که سال هاست دیگر فعالیت نمیکند. از لیورپول تنها میراثش باقی مانده بود و تیم به مانند یک کشتی شکست خورده وارد میدان می شد. اما با آمدن یورگن کلوپ آلمانی به باشگاه، ساختار تیم متحول شد. بازیکنانی که تحت هدایت راجرز هیچ انگیزه و تلاشی برای جنگیدن نداشتند، تحت رهبری کلوپ، اعتماد به نفس از دست رفته خود را بازیافتند. خریدهای باشگاه هدفمندتر شد و به جای خریدهای گران قیمتی مانند: کارول، آسپاس و بنتکه که هیچ سودی برای تیم نداشتند، بازیکنانی مانند: مانه، فرمینیو، واینالدوم و صلاح وارد باشگاه شدند. تمامی این تغییرات باعث شد که لیورپول فصل گذشته با کسب مقام چهارمی در لیگ برتر، جواز حضور در پلیآف لیگ قهرمانان را بدست آورد و شب گذشته نیز، با پیروزی قاطع مقابل هوفنهایم بعد از 3 سال دوری از لیگ قهرمانان، بار دیگر به این مسابقات بازگردد. آخرین حضور در لیگ قهرمانان برای لیورپولی ها تجربه به شدت تلخی بود. آنها موفق نشدند حتی از گروه خود بالا بروند و با کسب 5 امتیاز از 6 بازی از صعود به مراحل بعدی بازماندند.
پیروزی 4 بر2 مقابل هوفنهایم یادآور دوران خوش گذشته برای هواداران بود، اکنون آنان با صعود به چمپیونزلیگ میتوانند رویاهای بزرگتری را در سر خود بپروانند و کسب ششمین ucl را برای خود آرزو کنند. خط حمله زهردار لیورپول، بدون کوتینیو هم میتواند هر تیمی را از پای در بیاورد، حال در نظر بگیرید کوتینیو هم در آنفیلد بماند و به این خط حمله آتشین اضافه شود. اما پاشنه آشیل لیورپول خط دفاع این تیم است. مشکلی که سالهاست گریبان این تیم را گرفته و هنوز هم به قوت خود باقیاست. لیورپولی که زمانی امثال کاراگر و سامی هوپیا را در خط دفاع خود داشت، اکنون سال هاست از کمبود یک دفاع چپ مطمئن رنج میبرد، عملکرد مورنو در این منطقه به هیچ وجهه در حد و اندازه های لیورپول نیست، این مشکل به قدری حادی است که صدای جیمی کاراگر[اسطوره باشگاه] نیز درآمدهاست، وی در توییتی خطاب به مدیریت باشگاه میگوید، هرچه سریع تر یک دفاع چپ مناسب برای تیم بخرند.
توییت جیمی کاراگر
دفاع وسط لیورپول نیز تعریف آنچنانی ندارد؛ ماتیپ و کلاون نمیتوانند به خوبی از عهده وظایف دفاعی خود بربیایند و ضعف آنان در بازی دیشب نیز کاملا مشهود بود؛ جاگیری های غلط، آفسایدگیری اشتباه و سرعت کم؛ همه و همه عواملی هستند که باعث شده این تیم در خط دفاعی خود عملکرد متزلزلی داشته باشد. لیورپول اگر میخواهد امسال، بعد از سال ها عملکرد مناسبی در لیگ قهرمانان داشته باشد، باید فکری اساسی برای دفاع خود بکند. هنوز چندروزی تا پایان مهلت نقل و انتقالات ماندهاست. روزهای آتی برای لیورپول به شدت حیاتی است، آنان اگر بتوانند کوتینیو را در ملوود نگه دارند و در عین حال یک مدافع مطمئن جذب کنند، میتوانند امیدوار باشند که فصل درخشانی را خواهندگذراند و باز هم ندای جشن و شادی و سرود"you will never walk alone" در آنفیلد طنین انداز خواهد شد. سرخ پوشان امسال میتوانند بعد از قریب به 30 سال قهرمانی خود در لیگ برتر جزیره را جشن بگیرند و با شگفتی سازی؛ کاری که آنان در انجامش مهارت خاصی دارند، ششمین ucl را نیز به تالار افتخارات باشگاه اضافه کنند و برگی جدید از تاریخ باشگاه را بنویسند تاریخی که پیشتر به وسیله بیلشنکلی و باب پیزلی نوشته شدهاست.
لیورپول جنگندهترین سهگانهی تهاجمی فوتبال حال حاضر جهان را دارد، از یک سو ترکیبهای مختلف بارسا و رئال و از سویدیگر سیستم چرخشی بارینمونیخ و منچسترسیتی، مثلثتهاجمی پیاسجی را به تنها رقیب خط حملهی آتشین لیورپول تبدیل میکند، اگرچه سه شگفتانگیزتیم پاریسی هم بهدلیل مصدومیت و اختلافات شخصی از هم گسیختهاند!
متافوتبال - سال 1981، شاهد رخدادهایی بودیم که اکنون نیز پس از 37 سال مجدداً به وقوع پیوستهاند، در آن سال لیورپول که موفق به صعود به فینال لیگ قهرمانان شدهبود، با برتری مقابل رئال مادرید به قهرمانی اروپا رسید. آیا اکنون نیز با رخ دادن همان اتفاقات مشابه باز هم تاریخ برای لیورپول تکرار خواهد شد؟
متافوتبال - فوتبال خود زندگی است؛ پر از عشق، اشک، لبخند، اميد، تلاش و جنگیدن تا آخرین لحظه برای بدست آوردن هدف...
متافوتبال- قرمزهای آنفیلد آخرین دربی مرسیساید این فصل را، صفر صفر مساوی به پایان رساندند و با یک امتیاز گودیسون پارک را ترک کردند؛ کلوپ با تک امتیاز این بازی، به نظر چیز خاصی را از دست ندادهاست اما آیا مرد آلمانی قرار است روزهای سختی را پیشروی خود ببیند؟ در این مقاله این موضوع را بررسی کنیم. با ما همراه باشید.