متافوتبال - آینده تیم ملی فوتبال کشورمان چگونه خواهد شد؟
سرانجام پس از هشت سال متمادی، باثباتترین نیمکت تیم ملی فوتبال به انتهای مسیر پرفرازونشیب خود رسید. در این هشت سال اذهان عمومی خاطرات تلخ و شیرین بسیاری را تجربه کردند. مهمترین دست آورد کارلوس کیروش راهیابی مقتدرانه به جامهای جهانی 2014 و 2016 بوده و دو حذف تراژیک از جام ملتهای 2015 و 2019 که در عین شایستگی رخ داد، ازجمله تلخترین لحظات دوران حضور این سرمربی پرتغالی است. در این مطلب هدف بررسی علل حذف و نقاط ضعف و قوت ایران نیست که بسیار تحلیلها و مطالب در این باب وجود دارد. در این مقاله سعی کردهام تا سه سناریوی آشنا را بررسی کنم که در عین چالشبرانگیز بودن قابلحل هستند.
سناریوی اول: مخالفت جزئی از فوتبال است!
یکی از بارزترین خاطرات جمعی دوران حضور کیروش در ایران به جنگهای روانی او با سایر مربیان لیگ برتر و بهخصوص برانکو ایوانکوویچ سرمربی تیم پرسپولیس بازمیگردد. اوج تنشها به مصاحبه جنجالی کیروش در بازگشت از روسیه پس از کسب نتایج درخشان و علیه شخص برانکو بود. این مصاحبه جنجالی تأثیر بسیار نامطلوبی بر افکار عمومی و بهخصوص هواداران پرشمار پرسپولیس گذاشت. فارغ از متهم یافتن و واکاوی مصاحبههای دامنهدار و خستهکننده آنها، پذیرفتن اصل اختلاف مهم است.
یکی از مهمترین خصیصههای کیروش (که البته مطلوب به شمار نمیآید) جنگهای روانی است. او هیچگاه فردی محجوب و شاید خیلی محبوب نبوده است و این رد پا را در اختلافات او با روی کین کاپیتان باشگاه منچستریونایتد و یا کریستیانو رونالدو کاپیتان تیم ملی پرتغال میتوان دید. نکته جالبتوجه دیگر عدمحمایت و حتی برخورد نامناسب هواداران پرتغالی حاضر در ورزشگاه مورودویا آرنا برای مسابقه بین تیم ملی ایران و پرتغال در جام جهانی 2018 در قبال کیروش است. بدون شک کارلوس کیروش یکی از بزرگترین مربیان تاریخ فوتبال پرتغال با کوله باری از تجربه و روابط گسترده بینالمللی بوده که هیچگاه محبوبیت بالایی نداشته است.
در واکنش به مصاحبههای جنجالی کیروش دودسته برخورد عمده وجود داشت: نپذیرفتن کاراکتر کیروش و برچسب بیغیرتی به هواداران مخالف. یکی از اشتباهات موجود یکسانسازی اخلاق کیروش و بار فنی او بوده که سبب شد تا نگاهی متعادل به وجود نیاید. یک مربی در عین تواناییهای فنی و محبوبیت فوقالعاده میان بازیکنان تیم ملی، ممکن است وجههای نامناسب رفتاری هم بروز دهد که کنترل مدیریت آن بر عهده فدراسیون فوتبال میباشد.
در سویی دیگر به نظر فرایندی طبیعی و مرسوم است که هواداران تیمهای باشگاهی از عدم دعوت ستارههای خود و یا تنشهای میان مربیان ناراضی بوده و انتقادهایی را به سرمربی تیم ملی وارد کنند. اگر انتقادها با رعایت اصول اخلاقی بیان شود نهتنها نامبارک نیست، بلکه بهواسطه نگاه ریزبینانه میتواند زمینهساز مدیریت صحیح و رشد فوتبال ملی شود. متأسفانه هم انتقادها به بدترین شکل ممکن روانه تیم ملی شد و هم برچسبهای نامناسب از قبیل بیغیرت به هواداران منتقد چسبانده شد.
ایده آل ترین حالت در تنشهای رخداده ورود مناسب و حرفهای فدراسیون فوتبال بود (که در سناریوهای بعدی به آن پرداخته میشود) و همچنین پذیرش اینکه هواداران هم حق انتقاد درست و در چارچوب ادب را در هر زمان ممکن دارند و ایجاد مباحث بعضاً لوث شده برای اتصال هرگونه مخالفت فوتبالی با مصلحت ملی دردی را دوا نخواهد کرد. از سمتی دیگر باید کارلوس کیروش را در کنار مدیریت صحیح (که رخ نداد)، میپذیرفتیم و سعی در تصحیح او و یا اتصال القاب نامناسب و به رخ کشیدن دستمزد او نمیکردیم. کارلوس کیروش سرمربی در کلاس جهانی بود که شاید در تیمی مثل رئال مادرید موفق ظاهر نشد، اما اهالی فوتبال بهخوبی واقفند که انتخاب سرمربی برای تیمهایی در سطح رئال مادرید و منچستریونایتد و تیم ملی پرتغال با چه وسواسی صورت میگیرد. دستمزد کیروش متناسب با سطح او و اگر هم بیش از اندازه بود ناشی از مدیریت ناصحیح فدراسیون نشینان است.
سناریو دوم: ضعف مشهود مدیریتی
به این چالش در سناریوی اول اشارهای شد. ضعف مدیریت فوتبال در سالهای اخیر جزو لاینفک این ورزش محبوب بوده و گویا در عصر مدرن هم هواداران باید درگیر ابتداییترین نیازها باشند. ضعف مدیریت فوتبال به معنای زیر سؤال بردن زحمات روسای فدراسیون نیست بلکه منظور عدم کافی بودن این تلاشها و انتخاب نامناسب مسیرهای مدیریتی برای جلب رضایت عمومی است.
مهمترین اصل پذیرفتهشده دنیای مدرن و فوتبال، برگزیدن لایقترین مدیران برای پیشبرد اهداف جمعی میباشد و به همین دلیل است که تیمهای بزرگ مالکان و مدیران اجرایی متفاوت دارند. ضعف فدراسیون فوتبال در افراطها و تفریطها و عدم مدیریت صحیح مربیان ملی و باشگاهی نمایان بوده است و سرانجام مدیریت ناصحیح موجب قرارداد (شاید) گران سرمربی تیم ملی، عدم امادهسازی و دیدارهای تدارکاتی مناسب شد. برشمردن نقاط ضعف و قوت فدراسیون فوتبال در هشت سال اخیر خارج از حوصله این مطلب است اما میتوان بهجرئت سرمنشأ بسیاری از وقایع دنبالهدار و چالشهای مکرر را در عدم شفافسازی و مدیریت ناصحیح جستجو کرد.
سناریوی سوم: برنامه نداشتن
این سناریو زیرمجموعه سناریوی دوم است،اما به علت اهمیت آن، در بخش جداگانه بیانشده است. مهمترین ضربه واردشده به تیم ملی فوتبال بهخصوص در جام ملتهای آسیا 2019، عدم یک برنامه مدون و درازمدت میباشد که بسیاری از کارشناسان بر آن نقدهایی را وارد کردهاند. ایجاد یک برنامه حسابشده بههیچوجه امری مشکل نبوده و فواید بیشمار آن تمامی ارکان این فوتبال را مستفیض خواهد کرد.
روزی که کارلوس کیروش بهعنوان سرمربی تیم ملی منسوب شد، هدف اهالی فوتبال و حتی هواداران صعود بیدغدغه و قدرتمندانه به جام جهانی بود که دومرتبه متوالی تکرار شد. بهبیاندیگر، کارلوس کیروش پرتغالی به بهترین وجه ممکن مأموریت محول شده را انجام داد. مأموریتهای او ایجاد اقتدار دوباره فوتبال ملی، صعود بیدغدغه به جام جهانی و حضور مقتدرانه در جام ملتهای آسیا بود. البته ایجاد جو حاکم بر قهرمانی ایران در جام ملتهای 2019 نه بر اساس یک برنامه از پیش تعیینشده بلکه بهواسطه حضور خوب در جام جهانی و تیم آماده این روزها بنا شد.
این سناریو را میتوان اینگونه جمعبندی کرد که کیروش وظیفههای دیکته شده را بهخوبی انجام رساند و تیمی قدرتمند را تحویل سرمربی بعدی داده است. درواقع او کاری را انجام داد که از او خواستهشده بود. اگر همگی خواستار صعود به دور دوم جامهای جهانی بعدی و یا قهرمانی در جام ملتهای آسیا هستیم، باید برنامه و آیندهنگری فدراسیون فوتبال تغییر کند. مسیری که کشورهای صاحب سبک طی میکنند ایجاد برنامه چندساله و انتخاب سرمربی بر مبنای آن برنامه میباشد که متأسفانه در ایران معکوس صورت میگیرد. بازی بانامهای بزرگی چون خوزه مورینیو و لوران بلان نیز در راستای عدم شفافیت برنامههاست. بدون وجود برنامه دقیق و حسابشده نمیتوان موفقیتهایی ماورای کیروش را برای تیم ملی آینده ایران متصور بود.
سه سناریوی مذکور به نظر نگارنده مشهودترین بخشهای دروان حضور کارلوس کیروش در ایران فارغ از نتایج او میباشد. مطالب گفتهشده اگرچه در تاروپود این فوتبال ریشه دوانده اما قابلحل هستند. امید است که سرمربی بعدی تیم ملی بدون توجه به نام، فردی مفید و بر اساس برنامههای مدون و مقتدرانه فدراسیون فوتبال صورت گیرد؛ امری که تیم ملی قطر به بهترین وجه ممکن با کشوری کوچکتر و مربی کم نام و نشان محقق کرده است.
نویسنده: پویان اصغریان
*تیم نویسندگان متافوتبال*
متافوتبال - به راستی انسان موجود عجیبی است، قدر داشتههایش را تا زمانی که از دست ندهد نمیداند، همین مرد پرتغالی،همان که برخیها اجنبی صدایش میکردند؛ هنوز نرفته دلمان برایش تنگ شده و هضم اینکه قرار است، او را به عنوان سرمربی کلمبیا ببینیم، ثقیل است!
متافوتبال - در مرحله نیمه نهایی، تیم ملی کشورمان به مصاف مردان سرزمین ساموراییها رفت و در نهایت بازی را واگذار کرد، تا حسرت قهرمان شدن که بیش از 4 دهه از آن میگذرد، برای حداقل 4 سال دیگر تمدید شود!
متافوتبال - ایران از رسیدن به فینال بازماند و نتیجه را سه بر صفر به تیم ملی ژاپن واگذار کرد!
متافوتبال - تیم ملی فوتبال کشورمان با شکست چین و رسيدن به چهار تیم برتر قاره کهن، تنها دو گام دیگر تا قهرمانی در آسیا و شکستن طلسم 44 ساله خود فاصله دارد، جایی که با حذف تیمهای کره جنوبی، استرالیا و حضور ژاپن نه چندان آماده و از طرفی هماهنگی و قدرت بالای تیم ملی ایران، بیش از بیش امیدهایمان برای تحقق این رویا بالا رفتهاست!