متافوتبال - تیره روزیهای رئال مادرید همچنان ادامه دارد؛ حکایت تراژدیکی که با استعفا زینالدین زیدان آغاز شد، با جدایی کریستیانو رونالدو ادامه پیدا کرد و به عملکرد فاجعهی لوپتگی و سولاری ختم شد؛ قهرمان 3 سال اخیر فوتبال اروپا حالا از تخت سلطنت خود پایین آمده و روزهای اسفناکی را تجربه میکند، آنها دیگر در هیچ جامی مدعی قهرمانی نیستند و منتظرند تا فصل فاجعه بارشان فقط به پایان برسد.
پس از قبول شکست سنگین و تحقیرآمیز 5-1 در الکلاسیکو مقابل بارسلونا که به اخراج ژولیان لوپتگی منجر شد، فلورنتیتیو پرز تا انتخاب و معرفی سرمربی جدید، سانتیاگو سولاری آرژانتینی را به مدت 4 بازی به عنوان مربی موقت لوس بلانکوس انتخاب کرد؛ سولاری 42 ساله که بین سال های 2000 تا 2005 برای رئال مادرید بازی میکرد پس از دو فصل حضور در کاستیا (تیم ب رئال) بهعنوان جانشین موقت لوپتگی انتخاب شد تا جالبترین و البته مهمترین چالش دوران ورزشیاش را تجربه کند.
پس از آنکه فلورنتینیو پرز برای سپردن سکان هدایت کهکشانیها به آنتونیو کونته ایتالیایی بر سر مسائل جزئی به توافق نرسید، ترجیح داد همکاریاش با سولاری را که مربی کمتوقعتری نسبت به کونته در مسئله جذب بازیکن در فصل نقل و انتقالات بود، را ادامه دهد، کسب پیروزی در هر 4 مسابقه مقابل رایو وایکانو و سلتاویگو (لالیگا) ، ملیا (کوپادلری) و ویکتوریا پلژن (لیگقهرماناناروپا) توسط سولاری پرز را برای عقد قراردادی دائمی با این مربی جوان متقاعد کرد تا او به سولاری نیز همانند زیدان نگاه کند. پرز که یک بار از آوردن مربی جوان تیم کاستیا به تیم اصلی جواب گرفته بود، با این تفکر که این حربه میتواند همیشه جوابگو باشد قرارداد سولاری را دائمی کرد و او را به عنوان سرمربی اصلی رئال معرفی کرد.
این تصمیم پرز همان موقع هم تصمیمی عجولانه و احساسی به نظر میآمد، چرا که سولاری سابقه و تجربه کاری زیدان در تیمهای پایه رئال را نداشت، به خصوص که او برخلاف زیزو کار در کادر مربیگری مورینیو و آنجلوتی و مربیگری در تیم اصلی رئال را تجربه نکرده بود و یک مربی کاملا کمتجربه به نظر میآمد و با گذشت زمان ثابت شد، که سولاری مربی بازیهای بزرگ و تعیین کننده نیست و شکستهای سنگین مقابل تیمهای ضعیف و ردهپایین لالیگا از او یک مربی کاملا معمولی ساخت.
هرچند سولاری توانست جام باشگاههای جهان رافتح کند و نامش را بهعنوان مربی قهرمان در تاریخ رئال به ثبت برساند، اما بازیهای ضعیف و متزلزل تیمش در این جام مقابل تیمهای سطح پایین همچون العین امارات باعث شد تا نکته امیدوارکنندهای در بازی تیم او شکل نگیرد و رئال تحت هدایت او شکل و شمایل یک تیم مقتدر و قدرتمند را نداشته باشد.
نحوه مربیگری سولاری تا حدی مبتدیانه است، که گویا او برای مربیگری در رئال آفریده نشده؛ مربی آرژانتینی در تمام بازیهای تورنومنتهای مختلف از یک ترکیب ثابت، یک سیستم و یک روش بازی استفاده میکند، این تفکرات بدون انعطاف سولاری علاوه بر این که به بازیکنانِ ترکیب اصلی فشار زیادی وارد میکند و موجب مصدومیت آنها میشود، بازیکنان ذخیره را دچار افت کرده تا آنان نیز از شرایط آرمانی خود دور شوند، فاصله موجود بین بازیکنان داخل زمین با بازیکنان نیمکتنشین از مهمترین ضعفهای رئال تحت هدایت سولاری محسوب میشود، تعویضهای او در جریان بازی نیز کاملا تکراری است، تا این تفکرات او، رئال را به یک تیم کاملا قابل پیشبینی تبدیل کرده باشد، که رقبا با یک آنالیز ساده و اجرای یک برنامه ریزی دقیق بتوانند مقابل آن پیروز شوند، یا امتیاز کسب کنند. نمایشهای رئال سولاری به تئاتری خستهکننده شباهت دارد که تماشاچیان برای دیدنش رغبتی ندارند.
بیبرنامگی در فاز تدافعی در بازیهای این فصل رئال موج میزند، جایی که سولاری هیچ برنامه و تاکتیک خاصی برای ارائه ندارد و مدافعین مادریدی بسیار سردرگم بازی میکنند، علاوه بر این عدم شادابی در خط حمله دیگر دلیلی است که مزید بر علت شده تا رئال قدرت سابق را نداشته باشد و به یک تیم کاملا معمولی تبدیل شدهباشد. از طرفی ستارههای لوس بلانکوس همانند مارسلو، راموس، کاسمیرو، مودریچ، کروس، بیل و... از دوران اوج خود فاصله گرفتهاند و با مشکلات روحی دست و پنجه نرم میکنند مشکلاتی که مرد آرژانتینیِ نیمکت رئال قادر به حل آنها نمیباشد.
مهمترین ضعف مربیگری سولاری را میتوان گفت لجاجت و پافشاری او بر تصمیمهای اشتباه و قبلیاش است، که در هیچ شرایطی حاضر به تغییر و اصلاح آنها نیست، او از بازی دادن به بازیکنان ناآمادهای همچون کورتوا و واسکز صرف نظر نمیکند و در حیاتیترین شرایط ممکن در بازیهای اروپایی و لالیگایی از ناواس و آسنسیو بهره نمیگیرد، او فرانسیکو ایسکو و ماریانو دیاز را به نیمکت و سکوهای سانتیاگو برنابئو تبعید کرده و با ندادن فرصت بازی در حال نابود کردن آنهاست.
او در سختترین و چالشبرانگیز ترین بازیهای فصل مقابل بارسلونا در جام حذفی و آژاکس در لیگ قهرمانان اروپا که نیاز مبرمی به فاکتور تجربه داشت، مارسلو و بیل را به نیمکت دوخت و از جوانان خام و کمتجربهای مانند وینیسیوس، رگیلون و حتی والورده که شاید هنوز محیای بازی در چنین میدانهای بزرگی نشدهاند، استفاده کرد. دلیل دیگری که باعث شده سولاری نتواند زیدان دوم شود عدم استفاده از ترکیب چرخشی و استراحت ندادن به بازیکنان ثابت تیم است؛ او طی 7 روز در 2 بازی پیاپی برابر بارسا و بازی مقابل آژاکس از یک ترکیب استفاده کرد تا بازیکنان تحت فشار سنگین بازیها کیفیت خود را از دست دهند یا همچون واسکز و وینیسوس دچار مصدومیت شوند.
همه این نکات که با حذف رئال از جامحذفی و لیگ قهرمانان اروپا و فاصله گرفتن از کورس قهرمانی لالیگا توام شده میتواند ثابت کند که سانتیاگو سولاری هرگز کاریزمای زینالدین زیدان را ندارد و نمیتواند به مانند او به مربی برندهای تبدیل شود، تحقیر 4-1 مقابل آژاکس هلند در برنابئو و حذف از UCL آنهم در مرحله 1/8 نهایی در سالروز تاسیس باشگاهی که قهرمان بلامنازع 3 فصل اخیر اروپا بوده سولاری جوان را به خط پایان در رئال رساند.
اکنون اخبار حاکی از حضور دوباره زیزو در رئال و بازگشت او به خانه است!
نویسنده: مهدی نخستین
*تیم نویسندگان متافوتبال*
متافوتبال - جولین لوپتگی سرمربی رئال مادرید در پی کسب نتایج ضعیف، از رئال مادرید اخراج شد، لوپتگی که پس از جانشینی دلبوسکه در تیم ملی اسپانیا با نتایجی درخشان و 13 پیروزی پیاپی با این تیم مقتدرانه به جام جهانی روسیه راه یافت، توانسته بود برای خود اعتباری دست پیدا کند و نام خود را بر سر زبانها اندازد، اما با تصمیمی اشتباه هر چه را کشته بود پنبه کرد.
متافوتبال - گفته میشود بعد از درخشش مارتینز در جام جهانی سران رئال به دنبال او هستند
متافوتبال کاتالان ها یکشنبه بدون مسی به مصاف رئال خواهد رفت
متافوتبال - کریستیانو رونالدو مجددا به سرتیتر اول اخبار و روزنامههای جهان تبدیل شده، اینبار نه به خاطر موفقیتهای فوتبالی و توپهای طلایش بلکه به اتهام تجاوز! خبری که تعداد زیادی از هوادارانش را با شوکی بزرگ روبرو و دلسرد کرده است. رونالدو ابرقهرمانی که ما را یاد داستان بینوایان و ژانوال ژان مرد مهربان قصه میاندازد و چه کسی باور میکرد او همان دزد فراری و سابقهدار باشد!