به گزارش خبرگزاری تسنیم، سرخیو آگرو در کتاب شرح حال جدید خود با عنوان «داستان من: زاده برای پیشرفت» خاطرات جالبی از روزهای حضورش در اردوی تیم ملی آرژانتین و نحوه آشناییاش با برترین بازیکن جهان در سالها 2009 تا 2013 نوشته است. اولین باری که آگرو پیراهن آرژانتین را برتن کرد سال 2005 و در تیم جوانان کشورش بود و همان جا بود که او با کسی که در ادامه دوران بازیگریاش چهار توپ طلای متوالی را برد، آشنا شد.
آگرو درباره خاطرهاش از لحظه آشنایی با مسی نوشته است: اولین باری که لیونل مسی را دیدم نمیدانستم که او چه کسی است. فقط نمیتوانستم کفشهایی را که به پایش بود، باور کنم. با این حال او برای من مانند یک برادر است. بعد از مدتی به او نگاه کردم و گفتم: «ببخشید. اسمت چیست؟» او گفت:«لئو، لئو». من گفتم:«لئوی چه...؟» و او جواب داد: «لیونل مسی». یادم آمد که آن اسم را جایی شنیده بودم و در نهایت فهمیدم که او همان پسر اهل روساریوست که به بارسلونا رفته است.
آگرو در ادامه به وضعیت معمول اردویهای تیم ملی آرژانتین به خصوص شرایطی که این تیم پیش از انجام یک بازی دارد، اشاره کرد. آگرو که در اکثر اردوهای آلبیسلسته در هتلهای محل استقرار این تیم هماتاقی مسی است، فاش کرد که ستاره بارسلونا به تماشای تلویزیون در ساعات پایانی شب علاقه زیادی دارد.
او نوشته است: مسی هر موقع که بخواهد فوراً به خواب میرود و تنها چیزی که مزاحم خواب او میشود تلویزیون تماشا کردن من است حتی اگر با صدای کم باشد. اما زمانی که من خواب باشم، او بیدار میشود و دنبال کنترل تلویزیون میگردد. زمانی که مسی خواب باشد من حتی برای رفتن به سرویس بهداشتی هم باید روی نوک انگشتان پایم راه بروم و تلفن همراهم را روی حالت بیصدا بگذارم و حتی لرزش آن را هم از کار بیندازم تا مبادا او از خواب بیدار شود.
مهاجم 26 ساله آبیپوشان شهر منچستر اذعان کرد برخلاف بسیاری از همتیمیهای ماریو بالوتلی پرحاشیه و جنجالآفرین که پس از رفتن او از تیم آنها نفس راحتی کشیدهاند، او دلتنگ همتیمی ایتالیایی قدیمیاش در منچسترسیتی شده است.
آگرو که دو سال از دوران حضورش در ورزشگاه اتحاد را در کنار سوپرماریو سپری کرد، درباره مهاجم حال حاضر لیورپول که در پایان فصل گذشته با قراردادی 20 میلیون پوندی از میلان به قرمزپوشان مرسیساید پیوست، اظهار داشت: اگرچه ماریو بالوتلی گاهی اوقات ما را دیوانه میکرد اما من هنوز هم دلتنگ او هستم. همه ما میدانستیم که ماریو کمی دیوانه است اما واقعیت این بود که او زمانی دیوانه بود که میخواست دیوانه باشد. او زمانی دست به انجام کارهای احمقانه میزد که احساس میکرد دوست دارد آنها را انجام دهد، چون احساس میکرد که میتواند آنها را انجام دهد.
آگرو ادامه داد: گاهی اوقات در تمرینات او توپ را در جهات مخالف شوت میزد، فقط به خاطر اینکه میخواست احمق به نظر برسد. گاهی اوقات هم هنگام صرف صبحانه روی بقیه بازیکنان پنیر میریخت. من هم نمیتوانستم جلوی خودم را بگیرم و او را هیجان زدهتر میکردم. او را با القابی احمقانه صدا میزدم و با او شوخی میکردم. البته ماریو میدانست من تمام این کار را فقط به خاطر علاقهای که به او دارم انجام میدهم. در واقع همه او را دوست داشتند.