به گزارش خبرنگار ورزشی ، عزیز محمدی که زمانی نایب رئیس دوم و همکار و هم داستان علی کفاشیان بود، این روزها در مقام رئیس اتحادیه باشگاههای فوتبال متمایل به اپوزیسیونی است که گفته میشود قصد تغییر و تحول در فدراسیون را دارند. با این حال عزیز محمدی در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم، دغدغههایش را متوجه برخی ضعفهای درون فدراسیون ساخته و از ادامه کار کفاشیان تا پایان دوره قانونی حمایت میکند.
تسنیم: ناکامی تیم امید در بازیهای آسیایی تبدیل به شاهراه اعتراضهای پردامنهای به فدراسیون شد که به نظر میرسد هدف نهایی آن تغییرات در فدراسیون است.
در ابتدا باید نکاتی را درباره تیم المپیک بررسی کنیم. تیم امید در بازیهای آسیایی از 7 بازیکن بالای 21 سال استفاده کرد که نمیتوانند برای تیم المپیک بازی کنند. در واقع اصرار کمیته المپیک این بود که مانند چندین دوره گذشته که از سال 1990 همواره در میان 4 تیم بازی های آسیایی بودیم این بار هم همان اتفاق رخ دهد. جالب آنکه ترکیب اصلی تیم امید هم از همین 7 بازیکنی تشکیل شده بود که دیگر نمیتوانستند برای تیم المپیک ایران به میدان بروند.
نکته قابل توجه این است که در برنامه اولیه لیگ برتر این مقطع، برای اردوی تیم ملی بود اما در برنامهای که بعدا اعلام شد هفتههای نهم، دهم و یازدهم لیگ برتر در آن موقعیت زمانی قرار گرفت و بدین ترتیب دست وینگادا برای استفاده از تمامی نفراتش بسته شد چراکه او برای جلوگیری از برگزار نشدن بازیها حتی نمیتوانست از یک تیم بیش از 2 بازیکن دعوت کند اما چرا این اتفاق رخ داد؟ به دلیل آنکه کیروش در جلسه با تاج اعلام کرد در این مقطع زمانی بازیهای لیگ برگزار شود و به جای آن لیگ از یک ماه مانده به جام ملتها برای اردوی تیم ملی تعطیل شود. در واقع ما تیم امید و آرزوی 40 ساله رفتن به المپیک خود را فدای جام ملتهای آسیا کردیم.
تسنیم: مسیر نقد باز هم به سوی کیروش است، همانطور که کانون مربیان که با آنها همسو هم هستید قبل از قرارداد با این مربی در موردش بیانیه داده بود.
بحث در آن زمان هشدار دادن درباره برخی موارد بود. مگر کیروش قبل از بازی با نیجریه نگفته بود اگر تا زمان این دیدار قراردادم بسته نشود دیگر آن را تمدید نمیکنم؟ چه شد که این موضوع به بعد از بازی با آرژانتین و بوسنی کشیده و بعد از جام جهانی باز هم او ماندنی شد؟ کفاشیان در مقطعی رقم تمدید قرارداد این مربی را 2 و نیم میلیون دلار اعلام کرد. این رقم برای کیروش را با سرمربیان 5 تیم دیگر حاضر در جام جهانی یعنی الجزایر، کاستاریکا، کلمبیا، غنا و مکزیک مقایسه کنید، آنها این اندازه پول گرفتهاند؟ آیا عملکرد این تیمها در جام جهانی بد بود؟
اگر بازی که الجزایر مقابل آلمان انجام داد را تیم کشورمان برابر آرژانتین انجام داده بود که نغوذبالله دیگر خدا را بنده نبودیم. شاید در رابطه میان کیروش و فدراسیون فوتبال یکی مقصر بوده است. ما پیش از این 4 سال با این مربی قرارداد داشتیم، مگر قرار نبود کیروش بر تیمهای پایه ما به ویژه تیم امید نظارت کند، چه شد؟ شاید به دلیل آنکه در مقاطعی نتوانستیم انتظارات او به ویژه در بحث پرداخت به موقع حقوقش را پرداخت کنیم، زبانش بر سر ما دراز شد و به همین دلیل هم فدراسیون ناچار شده از برخی خواستههایش چشم پوشی کند.
تسنیم: با تمام این اوصاف کیروش ماندنی شد.
من از اینکه فدراسیون دوباره با کیروش قرارداد بست خوشحالم چراکه بعد از جام جهانی فردوسیپور 2 بار نظرسنجی کرد و 98 درصد به ماندن این مربی رای دادند. با این شرایط اگر فدراسیون با مربی دیگری غیر از کیروش قرارداد بسته بود و او در جام ملتهای آسیا نتیجه نمیگرفت، دودمانش را به باد میدادند. به هر صورت همه خواستند کیروش بماند و جالب اینکه این مربی بلافاصله بعد از قراردادش اعلام کرد که قول قهرمانی در جام ملتها را نمیدهد.
ما 40 سال است در آسیا، قهرمان نشدیم وگرنه سومی جام ملتها را که با مایلی کهن و برانکو هم تجربه کردیم. امیدوار هستم با کیروش قهرمان آسیا شویم؛ این مربی 4 سال دیگر هم بماند و در فوتبال ما تحول ایجاد کند اما سوالم این است که اگر قهرمان نشدیم چه؟
تسنیم: قرار است اگر نتیجه نگرفت قراردادش فسخ شود.
صحبت ما هم همین بود که قرارداد کیروش ترکمانچای نباشد و در فضایی منطقی بسته شود. ابتدا که گفته بودند اگر قرار باشد قرارداد فسخ شود باید معادل یکسال رقم قراردادش پرداخت شود و بعد شنیدم که او به سه ماه رضایت داده، بعد هم دوستان گفتند که برای فسخ رقمی پرداخت نخواهد شد که البته باور این آخری کمی سخت است چراکه بعید میدانم کیروش دیگر از سه ماه کوتاه آمده باشد اما اگر بد نتیجه گرفت واقعا برای چه باید به او پول بدهیم؟
ما نقد و حرفمان این بود وگرنه به ماندن یا نماندن کیروش کاری نداشتیم و اکنون هم از خدا میخواهم این مربی هم در آسیا با تیم ملی موفق شود و هم بار دیگر ایران را به جام جهانی برساند.
تسنیم: اما برخی دوستان شما به هیچ وجه نمیتوانند حضور کیروش در ایران را بپذیرند.
من آنگونه نیستم و اصلا نگفتم کیروش بماند یا نه. بحثمان این است که در 4 سال گذشته او برای فوتبال ما تصمیم گرفت؛ لیگ 16 تیمی شد و فصل گذشته جام حذفی به زحمت برگزار شد. اکنون هم که قرار است لیگ 50 روز برای جام ملتها تعطیل شود. آیا اگر قرار است برای فوتبال کشور تصمیمی بگیریم یکی از بیرون باید آن تصمیم را بگیرد؟
کیروش ضعف ما را دید و فهمید باید چه کاری انجام دهد. این مربی چند بار به کشور ما بیاحترامی کرده است؟ ولاسکو و کواچ هم سرمربیان موفق خارجی در کشور ما بودند، آیا یکبار به کشور ما بیاحترامی کردهاند؟ کیروش بعد از بازی با آرژانتین گفته بود من به ایران شخصیت دادم اما کواچ بعد از آنکه تیمش برزیل و آمریکا را برد گفت «ایران شخصیتش بالاتر از اینهاست». فرق صحبت کردن این 2 مربی را ببینید. با این حال یک نکته را هم بگویم.
تسنیم: چه نکتهای؟
اکنون که قرارداد با کیروش بسته شده و به نظر میرسد شرایط منطقیتری نسبت به گذشته دارد باید از او بعنوان سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان حمایت کنیم و تلاش کنیم کیروش در کارش موفق باشد چراکه موفقیت او در اصل پیروزی و موفقیت تیم ملی فوتبال ایران و مایه شادمانی و غرور مردم است.
تسنیم: شما هم در اپوزیسیون برکناری کفاشیان فعال هستید؟
اگر فوتبال کشوری موفق بوده قطعا به دلیل ثبات مدیریت است. کفاشیان 6 سال در فوتبال ما بوده و به نظرم باید 2 سال دیگر دورهاش را هم طی کند. دوره گذشته هم میگفتند کفاشیان باید استعفا دهد اما من گفتم اجازه دهید او دورهاش را طی کند و بعد در انتخابات تصمیمگیری کنید اکنون هم اگر گزینه جایگزین برای او دارند تا انتخابات 2 سال دیگر صبر و در مجمع انتخاباتی معرفی کنند تا اگر توانست رای بیاورد.
شاید کفاشیان در ابتدا کارش را بلد نبوده اما اکنون بعد از 6 سال کار را یاد گرفته است. بعنوان نمونه همین قرارداد فعلی که کفاشیان با کیروش بست با قرارداد قبلی یکی است؟ خیر فرق دارد. وقتی من خودم چنین اعتقادی دارم آیا برای برکناری کفاشیان تلاش میکنم؟ در این 3 سالی که در اتحادیه باشگاهها حضور دارم در بحث حرفهای سازی باشگاهها، استانداردسازی ورزشگاهها، نظام جامع باشگاهداری، غیر از این است که در تمامی این مسائل اتحادیه به فدراسیون کمک کرده است. حتی در یک برنامه تلویزیونی شبکه 2 که کفاشیان و چند فرد دیگر حضور داشتند، من از کفاشیان دفاع کردم. به نظرم این اظهارات مغرضانه است.
برای بحث حق پخش هم در 6 بهمن سال 92 پیش از آنکه بودجه در مجلس، مصوب شود ما از طرف اتحادیه به لاریجانی رئیس مجلس نامه نوشتیم و در آن اعلام کردیم که مبلغ 260 میلیارد تومان درآمد صدا و سیما از فوتبال است.
تسنیم: این رقم کارشناسی شده بود؟
بله کارشناسی شده بود و کارگروهی روی آن کار کرده است. در این نامه پیشنهاد کرده بودیم که 50 درصد این مبلغ یعنی 130 میلیارد تومان به باشگاهها اختصاص پیدا کند که این رقم به اضافه 62 میلیارد درآمد این فصل تبلیغات محیطی، به همراه تبلیغ روی پیراهن تیمها و درآمد بلیت فروشی از 200 میلیارد تومان فراتر میرفت. سازمان لیگ هم امسال هزینه کل تیمهای را کمتر از 200 میلیارد و 170 - 180 میلیارد تومان اعلام کرده است. یعنی اگر همین خواسته اجرا میشد تمامی باشگاههای ما روی پای خود میایستادند و نیازی هم به بودجه دولتی نداشتند و دیگر هم نمیگویند که پول بیت المال است.
تسنیم: به هر حال صدا و سیما آخر هم زیر بار پیشنهاد فوتبالیها نرفت.
حق پخش را که اصلا در ابتدا صدا و سیما قبول نداشت. زمان صفایی فراهانی و در تاریخ 9 اسفند سال 1380 حق پخش در مجلس مصوب شد اما شورای نگهبان آن را رد کرد. آن موقع استدلال شورای نگهبان این بود که صدا و سیما و باشگاههای فوتبال هر 2 بودجه دولتی دارند و به این دلیل نیازی به پرداخت حق پخش نیست. بدین ترتیب بحث به مجمع تشخیص مصلحت رفت و در 26 مرداد 1381 اختصاص بخشی از درآمد صدا و سیما به فدراسیونهای ورزشی مورد قبول قرار گرفت و راهکاری در این بحث باز شد.
در دورهای که رئیس سازمان لیگ بودم و قرار شد نمایندگان AFC برای بازدید به ایران بیایند در اولین شماره نشریه سازمان لیگ با نام «چشم انداز فوتبال ایران»، تیتر تاثیر مستقیم حق پخش بر تعداد سهمیه ایران در لیگ قهرمانان آسیا را کار کردیم. با این حال باز هم حق پخش پرداخت نشد و در نهایت دوربینها را به ورزشگاه راه ندادیم. این ماجرا با سفر احمدینژاد به نیویورک برای حضور در سازمان ملل همزمان بود. گویا صدا و سیما حضور او را در این سفر به خوبی پوشش نداده بود و اعلام شده بود به دلیل آنکه دوربین های تلویزیونی را به ورزشگاهها راه نمیدهند ما هم پوشش نمیدهیم.
در نهایت از آمریکا تماس گرفته شد و سپس شیخ الاسلام و علیآبادی با فدراسیون فوتبال صحبت کردند و قرار شد ما این ممنوعیت را یک هفته عقب بیندازیم. بعد از بازگشت احمدینژاد و صحبت او با ضرغامی قرار شد سالی یک میلیارد تومان از سوی صدا و سیما آن هم به نام تبلیغات محیطی پرداخت شود که این قرارداد سه سال و 30 میلیارد را در سال دوم به 11 و سال سوم 13 و نیم میلیارد افزایش دادیم.
تسنیم: در هر صورت صدا و سیما در نهایت با درصدی اندک افزایش پیشنهاد توانست این فصل هم مجوز پخش بازیها را کسب کند.
صدا و سیما مقصر نیست. این موضوع باید توسط دولت در بودجه این سازمان دیده شود. اکنون هم با توافقی که صورت گرفته باید وزارت ورزش و جوانان، فدراسیون فوتبال و اتحادیه به کمیسیون بودجه، فرهنگی و ورزش مجلس بروند و حتما این بحث را پیگیری کنند تا لایحه حق پخش در بودجه صدا و سیما برای سال آینده دیده شود چرا که اگر مجلس مصوبه لازم را بدهد دیگر صدا و سیما نمیتواند آن را پرداخت نکند.
تسنیم: بحث نظام جامع باشگاهداری به کجا رسید؟
متاسفانه دوستان ما در مجلس مداوم میگویند که ابتدا باید استقلال و پرسپولیس و دیگر باشگاهها خصوصی شوند. همین جا میگویم که هر باشگاهی غیر از استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی واگذار شود دچار ورشکستگی خواهد شد و سرنوشت استیل آذین، پورا، بهمن، بانک تجارت، داماش و استقلال اهواز را پیدا خواهد کرد چرا که درآمد آنها کفاف هزینههایشان را نمیدهد. ما در طرح نظام جامع باشگاهداری 17 بند از جمله حق پخش یا معافیتهای مالیاتی را مطرح کردیم. مانند ترکیه وام بلند مدت با بهره کم را پیشنهاد دادیم که تمامی این اقدامات انگیزه بخش خصوصی را افزایش خواهد داد.
نمایندگان در زمان انتخابات دوره قبلی مجلس زمانی که احتیاج به رای مردم حوزه انتخابیه خود داشتند و به دنبال تیم بودند، پیگیر بحث نظام جامع باشگاهداری بودند اما چه شد؟ مطمئن هستم سال دیگر هم در زمان انتخابات مجلس بار دیگر به یاد این مسئله خواهند افتاد. به آنها میگویم بیایید یک کار اصولی برای شهرهای خود و کشورتان انجام دهید تا به سود فوتبال ما ایران باشد.
تسنیم: به نظر شما شفاف سازی بودجه در فوتبال ایران موفق بود؟
خیر، شفاف سازی قرارداد یعنی آنچه در اروپا و توسط پلاتینی و یوفا انجام شده است. طرح فیرپلی مالی که طبق آن باید درآمد و هزینه باشگاه یا هم اندازه باشد و یا درآمد آنها بیشتر باشد. آن هم درآمد فوتبالی نه اینکه آبراموویچ یا شیخ منصور عرب بخواهند هزینه تیمهایشان را بدهند. به یاد دارید که مالاگا به لیگ قهرمانان اروپا راه یافت اما به دلیل تراز منفی، کنار گذاشته شد یا منچسترسیتی و میلان ناچار شدند تعدادی از بازیکنانشان را بفروشند.
ما بجای آنکه سقف بودجه بگذاریم از باشگاهها سوال کنیم چقدر درآمد دارید. بعنوان نمونه پرسپولیس اگر در لیگ برتر اول تا ششم شود از 62 میلیارد تبلیغات محیطی، 4 تا 6 میلیارد درآمد دارد که آن را همان 6 میلیارد در نظر میگیریم. از حق پخش هم با توجه به شرایط جدید اعلام شده احتمالا بین یک تا 2 میلیارد تومان به این باشگاه خواهد رسید که این رقم اگر مثلا 6 میلیارد هم پرسپولیس تبلیغات روی پیراهن بگیرد تا 14 میلیارد تومان خواهد رسید و سپس به پرسپولیس یا سایر باشگاهها اعلام کنیم که اجازه ندارید بیش از این رقم درآمد خود، هزینه کنید. بعد هم من یک سوال دارم اگر شفاف سازی خوب است، چرا رقم قرارداد کیروش اعلام نشد؟
تسنیم: قطعا چون کیروش مخالف بوده است.
پس دلیلی نداشت که برای خودمان این کار را انجام دهیم.
تسنیم: بحث دیگر هم مربوط به کارت پایان خدمت برخی بازیکنان بود، شما بعنوان فردی که سابقه کار در باشگاه نظامی چون فجر را داشته میپذیرید باشگاهها از این موضوع بیاطلاع باشند.
ابتدا باید بگویم زمانی که ما بحث منشور اخلاقی را مطرح کردیم، گفتیم که دنبال آرایش ریش و موی بازیکنان نیستیم بلکه هدف جلوگیری از تبانی و دوپینگ در فوتبال است. این موضوع هم دقیقا مرتبط با همان افرادی است که در پوشش فوتبال به دنبال دلالی هستند. یعنی همان کسانی که در بحث منشور اخلاقی با آنها برخورد شد در این مسئله هم نقش آفرین بودند. طبیعی است بازیکن هم حاضر بوده 50 میلیون بدهد تا بجای حقوق سربازی، کارت بگیرد و قرارداد 500 میلیونی ببندد.
با این حال بحث اصلی این اسن که اگر این بازیکنان متخلف هستند چرا با آنها برخورد نشد. طبیعی است که با برخورد جدی احتمال تکرار آن خطا هم کم میشود. چرا سازمان لیگ با وجود داشتن فهرست بازیکنان سرباز به آنها اجازه بازی داد و مسئولیت را متوجه باشگاههای آنها کرد؟ سپس چرا با وجود این واگذاری مسئولیت و در حالی که این باشگاه ها از بازیکنان سرباز استفاده کردند به آنها اجازه داده شده بازیکنان جدیدی را جایگزین کنند. قطعا باید این باشگاه ها از جذب بازیکن جدید و بازیکنان متخلف سرباز از حضور در لیگ محروم میشدند.
استدلال میکنند که اگر این بازیکنان به سربازی بروند فوتبالشان تمام میشود. مگر یک پزشک یا نخبه علمی که به سربازی میرود دانش خود را از دست میدهد که این بازیکنان هم فوتبال یادشان برود. بازیکنانی چون ماهینی، خلیلزاده یا عشوری در لیگ برای تیمهایشان بازی کردند آن هم در حالی که نام آنها در فهرست بازیکنان سرباز بود. آیا در دیدارهایی که این بازیکنان حضور داشتند حق تیم مقابل تضییع نشده است؟ به نظرم باید در این موضوع برخورد جدیتری صورت میگرفت.