گزارش روز٬‌ گـزارشی از غیـرت!


سه شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۳ ۰ ۳۲۴
متافوتبال - هواداران شاید در سال‌های نه چندان دور فکرش را هم نمی‌کردند بازیکن مورد علاقه‌شان مثل آب خوردن به تیم رقیب برود.

به گزارش متافوتبال٬ «تعصب به تیم، به پیراهن»، واژه‌ای است که نسبت به یکی دو دهه قبل و حتی پیش‌تر از آن کمرنگ‌تر شده است. امروز بازیکن خیلی راحت به تیم رقیب می‌رود و بدون در نظر گرفتن احساسات هوادار تیم قبلی، برایشان کری هم می‌خواند. از این تیپ بازیکنان سوال هم که بپرسیم در جواب می‌گویند: «فوتبال حرفه‌ای شده» درست هم می‌گویند یعنی کاملا درست می‌گویند برای این عده پول فوتبال حرفه‌ای شده نه زندگی حرفه‌ای فوتبالی. تکرار مکررات جز خستگی برای مخاطب هیچ ندارد. اما باید گفت و نوشت تا حداقل نسل امروز بداند در سال‌های گذشته چه بازیکنانی، با چه کیفیتی و در چه شرایطی برای تیمشان بازی می‌کردند. هوادار قدیمی و پا به سن گذاشته فوتبال بی‌تردید در مخیله‌اش هم نمی‌گنجید که یک روز آن هم دو سه روز مانده به دربی تمرین تیمش به خاطر پرداخت نشدن مطالبات مالی بازیکنان تعطیل شود.

این گروه از هواداران شاید در سال‌های نه چندان دور فکرش را هم نمی‌کردند بازیکن مورد علاقه‌شان مثل آب خوردن به تیم رقیب برود. بازیکن تیمشان بعد از مدت‌ها بد بازی کردن، با شادی گلش هوادار را به سکوت دعوت کند. این تیپ هواداران باور نمی‌کردند که یک روز بازیکن به خاطر پول تمرین نکند، به خاطر تعویض شدن حاشیه بسازد و...

نسل گذشته فوتبالیست‌ها که مثل بعضی از آنها به لحاظ فوتبالی هنوز پیدا نشده حق دارند از تعصب صحبت کنند. نمونه‌های زیادی داشتیم که به خاطر رنگ پیراهن قید پیشنهادهای چندمیلیونی را در دهه 60 و قبل‌تر از آن زدند و حتی بعد از آن هم به همین دلیل بی‌خیال دلارهای نقد کشورهای حوزه‌ خلیج‌فارس شدند. اما امروز نه اینکه این مدل بازیکنان در فوتبال نباشند ولی باید پذیرفت تعدادشان بسیار بسیار کم است. شاید اگر بگردیم در یکی دو دهه قبل بازیکنی را پیدا نمی‌کردیم که در بازی حساس ببازد و همان شب برای تفریح به ییلاق و قشلاق برود.

منصور رشیدی گلر سابق استقلال وقتی بعد از دریافت 4 گل در دربی سال 52 جای خود را به حجازی می‌دهد با وجود دعوتی که از قبل از سوی یک مجله ورزشی داشت به دلیل اینکه خجالت می‌کشد به خیابان بیاید به دفتر مجله نمی‌رود.

همینطور بهروز رهبری‌فرد در آن بازی تاریخی با ملوان در تهران وقتی گل به خودی می‌زند و یک پنالتی را هم از دست می‌دهد ماشینش را در ورزشگاه آزادی جا می‌گذارد. خودش در مورد آن روز می‌گوید: «آن روز بدترین روز ورزشی‌ام بود. یک توپ از کناره‌ها سانتر شد و من به خاطر شرایط بدنی‌ام احساس می‌کردم آن را به سمت وسط زمین فرستادم اما وقتی دیدم توپ درون دروازه رفت انگار استادیوم روی سرم خراب شد حتی به علی آقا گفتم تعویضم کند که قبول نکرد. وقتی پنالتی شد گفتم خدایا شکرت وقتی توپ را کاشتم و عقب آمدم یحیی گل محمدی در گوش من گفت که از روی نیمکت می‌گویند محکم بزن چپ، در حالی که من سمت راست را هدف قرار داده بودم همین تمرکزم را به هم زد  من هم زدم چپ و گلر ملوان گرفت و دیگر همه چیز برایم فاجعه شد. به خدا قسم آرزویم این بود که وسط زمین دفنم می‌کردند چون نمی‌توانستم تو صورت کسی نگاه کنم. رفتم رختکن و داخل سونا شدم و بیرون نمی‌آمدم که علی آقا گفت بیا بیرون خجالت بکش، تو اینقدر برای تیم زحمت کشیدی حالا یک روز هم اینطوری می‌شود. یادم می‌آید حمید استیلی هم خیلی دلداری به من داد اما اصلا من حرف‌های آنها را نمی‌شنیدم. به بچه‌ها می‌گفتم شما بروید من در رختکن می‌مانم، خلاصه محمد پروین مرا سوار ماشین خودش کرد و من هم ماشینم را در استادیوم جا گذاشتم و رفتم خانه و از اتاقم تا سه روز بیرون نیامدم تا اینکه آقای خوردبین زنگ زد که بیا و رفتم.»

از این اتفاقات کم نداشتیم اما الان چند بازیکن ما اینقدر به تیمشان تعصب دارند؟ وقتی بازیکنی که امروز در لیست مازاد قرار می‌گیرد و چند ساعت بعد با تیم رقیب مذاکره می‌کند چطور باید به هوادار تیم اطمینان داد که این اتفاق تکرار نمی‌شود و همچنان حامی تیمش باشد.

کدامیک از فوتبالیست‌های ما به لحاظ کسب افتخارات ورزشی قابل قیاس با جرارد پیکه مدافع بارسلونا هستند. او با همه این افتخارها در بازی با آلمریا روی نیمکت می‌نشیند و لوییس انریکه بعد از اینکه هر سه تعویضش را انجام می‌دهد باز به او می‌گوید که پشت دروازه خودش را گرم کند! پیکه بدون اینکه اعتراض کند، بدون اینکه چپ چپ به سرمربی‌اش نگاه کند دستور انریکه را انجام می‌دهد. فوتبال حرفه‌ای این است نه آنچه بعضی از بازیکنان کم ظرفیت ما آن را حرفه‌ای می‌دانند.

ایران‌ورزشی


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها