نگاه روز | سرمایه ‌سوزی نکنیم پس‌ انداز کنیم / کریمی هم به آرزویش برسد اما به موقع


چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۳ ۰ ۲۲۸
متافوتبال - ان‌شاءا... علی کریمی هم به آرزوی خود برسد و روزی سرمربی پرسپولیس شود» این جمله‌ای است که علی دایی در گفت‌وگو با خبرورزشی به زبان آورد. این جمله واکنشی بود به آرزوی کریمی که چند ماه قبل و مجدداً چند روز قبل گفت دوست دارد روزی سرمربی پرسپولیس باشد! اولین بار وقتی کریمی این حرف را زد، علی دایی هنوز سرمربی پرسپولیس بود.

«ان‌شاءا... علی کریمی هم به آرزوی خود برسد و روزی سرمربی پرسپولیس شود» این جمله‌ای است که علی دایی در گفت‌وگو با خبرورزشی به زبان آورد. این جمله واکنشی بود به آرزوی کریمی که چند ماه قبل و مجدداً چند روز قبل گفت دوست دارد روزی سرمربی پرسپولیس باشد! اولین بار وقتی کریمی این حرف را زد، علی دایی هنوز سرمربی پرسپولیس بود.

کریمی به خبرورزشی گفت می‌خواهم روزی سرمربی پرسپولیس باشم و خبر رسید علی دایی از این گفته شاکی است اما شهریار در گفت‌وگوی خصوصی با یکی از همکاران‌مان گفت به هیچ‌وجه از این حرف‌ها ناراحت نیست و می‌داند بالاخره یک روز هم نوبت کریمی می‌شود که روی نیمکت پرسپولیس بنشیند. دایی آن روز به خاطر جایگاهی که داشت، تمایل نداشت حرف‌هایش رسانه‌ای شود اما این بار در یک مصاحبه رسمی و در واکنش به سؤال خبرورزشی آرزو کرد، کریمی هم به آرزویش برسد. اما حالا پرسش اینجاست که علی کریمی باید کی و چه وقت سرمربی پرسپولیس شود؟! آیا ما قرار است یک سرمربی عالی آینده فوتبال ایران را هم به همین زودی‌ها و با یک تصمیم احساسی بسوزانیم؟! آیا علی کریمی هم باید به سرمایه‌های سوخته این فوتبال اضافه شود یا بهتر است عاقل باشیم و او را برای آینده فوتبال ایران پس‌انداز کنیم؟!

پرونده‌ای جمع و جور برای مربیان آینده
آلترنـــــاتیوهای محبوب

علی کریمی که این روزها دستیار کارلوس کروش است، دوست دارد روزی سرمربی پرسپولیس باشد. فرهاد مجیدی هم که در حال گذراندن دوره‌های مربیگری است، دلش می‌خواهد روی نیمکت سرمربیگری استقلال بنشیند... اصفهانی‌ها هم دلشان می‌خواهد محرم نویدکیا را به عنوان سرمربی روی نیمکت سپاهان ببینند اما آیا باید به ندای دل گوش کرد یا باید با عقل و منطق جلو رفت و این مردان محبوب را به موقع روی نیمکت مربیگری تیم‌های مطرح نشاند؟! شایعه شده تحولی جدید در فوتبال ایران در راه است و فصل آینده احتمال دارد محرم نویدکیا سرمربی سپاهان، ‌علی کریمی سرمربی پرسپولیس و فرهاد مجیدی سرمربی استقلال باشد. به بهانه همین شایعه، نگاهی می‌اندازیم به سرمایه‌های آینده فوتبال، سرمایه‌هایی که نباید بی‌موقع خرج شوند. این پرونده جمع و جور را نه در جایگاه قضاوت و نه از زاویه دید دانای کل که فقط محض اطلاع منتشر می‌کنیم.

چند ماه یا چند سال
فرهاد «بچه» نیست!
فرهاد مجیدی مشتاق است سرمربی استقلال باشد و هواداران استقلال از او مشتاق‌تر، حضور فرهاد را انتظار می‌کشند. همین حالا که فرهاد هنوز سرگرم دانش‌اندوزی است و عجله‌ای هم برای نشستن روی نیمکت استقلال ندارد، او را آلترناتیو قلعه‌نویی می‌نامند اما مجیدی با وجود احساساتی بودن، آنقدر باهوش هست که برای رسیدن به جایگاه واقعی خود عجله نکند.
فرهاد خوب می‌داند دیر یا زود نوبت او می‌شود که سرمربی استقلال باشد و دلیلی ندارد شتاب و عجله به خرج بدهد. فرهاد به همین دلیل با عقل و منطق جلو می‌رود. او خوب می‌داند در آینده‌ای نه‌چندان دور، برای چند سال صاحب نیمکت استقلال خواهد شد و دلیلی ندارد عجله کند و فقط چند ماه سرمربی استقلال باشد. درست است که از قدیم گفته‌اند سیلی نقد به از حلوای نسیه اما گاهی اوقات باید نقد را رها کرد و نسیه را چسبید.
نیاز به گفتن نیست که بعضی‌ها می‌خواهند فرهاد را در دام بیندازند. آنها دوست دارند فرهاد با یک تصمیم احساسی و انتخاب بی‌موقع آینده خود را بسوزاند
اما مجیدی «بچه» نیست که فریب این مشاوران دوست‌نما را بخورد.

خروج از خطر استعدادسوزی
خدا را شکر که جادوگر و کیا باهوش بودند
هم علی کریمی و هم مهدی مهدوی‌کیا می‌توانند روزی به عنوان سرمربی روی نیمکت پرسپولیس بنشینند اما به وقتش! خوشبختانه هم کیا و هم جادوگر به اندازه‌ای باهوش هستند که بی‌گدار به آب نزنند و بی‌موقع وارد گود نشوند. زمان سرمربیگری مانوئل ژوزه در پرسپولیس، وقتی این پیرمرد بازنشسته در عمل ثابت کرد وقتش فرارسیده فوتبال را رها کند و به بازی با نوه‌هایش سرگرم شود، یکی از مشاوران سردار رویانیان پیشنهاد کرد هدایت پرسپولیس به زوج کریمی و مهدوی‌کیا سپرده شود. گویا موضوع را با کریمی و کیا مطرح کردند و خوشبختانه هر دو بلافاصله جواب رد دادند. جادوگر گفت فعلاً برنامه‌ای برای مربیگری ندارد و کیا هم اعلام کرد دوست دارد زمانی سرمربی شود که دوره‌های مربیگری و کلاس‌های دانش‌افزایی را پشت‌سر بگذارد. تردید نداشته باشید اگر آن زمان کریمی و کیا به جای یحیی گل‌محمدی هدایت پرسپولیس را می‌پذیرفتند، الان دو استعداد سوخته دیگر روی دست فوتبال ما مانده بود.

2 مسیر درست و نمونه‌های موفق
میانبر ممنوع!
درباره ستاره‌هایی که بلافاصله پس از پایان دوران فوتبال خود وارد حرفه مربیگری می‌شوند، دو نظریه متفاوت وجود دارد. عده‌ای می‌گویند این ستاره‌ها باید کارشان را از دستیاری شروع کنند و به موازات حضور در دوره‌های مربیگری، کمک‌مربی تیم‌های بزرگ و دستیار سرمربیان بزرگ شوند و بعد هدایت یک تیم را بپذیرند و گروهی هم معتقدند این ستاره‌ها اگر شخصیت نفر اول بودن را دارند، دلیل ندارد نفر دوم شوند و تجربه بیاموزند و بهتر است کارشان را به عنوان سرمربی از تیم‌های کوچک شروع کنند و آرام آرام و پله به پله بالا بیایند ولی همیشه سرمربی بمانند. در فوتبال ایران، رسول خطیبی راه دوم را رفت و به هدف رسید. وحید هاشمیان هم راهی همین راه شده است. او این روزها ترجیح می‌دهد به جای دستیاری در تیم‌های باشگاهی و ملی ایران، سرمربی تیم‌های دسته پایین آلمان باشد و مشق سرمربیگری کند اما راه درست این گروه به مفهوم نادرستی نظریه اول نیست چون علی کریمی هم به درستی تصمیم گرفته الفبای سرمربیگری را ابتدا کنار کروش بیاموزد و سپس سرمربی شود. از این راه آزمایش شده، حمید استیلی پیش رفت و به هدف رسید، یحیی گل‌محمدی هم همین‌طور، عبدا... ویسی هم همچنین... هرکدام از این دو راه از این میانبر که یک‌شبه سرمربی شوی و خیلی زود هم کنار بروی، قطعاً بهتر است.

زرنگی کیای اصفهان
محرم هیچ عجله‌ای ندارد
محرم نویدکیا قدرت رهبری دارد... این را ستاره‌هایی می‌گویند که کنار «کیا»ی فوتبال اصفهان بازی کرده‌اند. حتی آنهایی که محرم را دوست ندارند هم گواهی می‌دهند قدرت رهبری او بالاست و به درد سرمربیگری می‌خورد. همین مسئله باعث شده محرم گزینه بالقوه سرمربیگری سپاهان باشد. درباره نویدکیا تردید نداریم اگر عجله نکند، می‌تواند در آینده‌ای نه چندان دور، تبدیل به بهترین سرمربی ممکن برای سپاهان شود. صدالبته آنچه باعث می‌شود باور کنیم محرم قصد سوزاندن خودش را ندارد، این است که شنیده‌ایم چند ماه پیش وقتی به او پیشنهاد شد ارتقای درجه بدهد و سرمربی شود، جواب داد: «هر وقت کلاس‌های مربیگری را پشت‌سر گذاشتم، در خدمتم... الان نه!» محرم اصفهانی نیست اما چند سال زندگی کنار اصفهانی‌ها باعث شده زرنگ شود.

حق با پورحیدری بود
علی‌منصور؛ آهسته و پیوسته تا قله
یادش به‌خیر، روزی که قرار شد علیرضا منصوریان سرمربی تیم پاس همدان باشد، منصور پورحیدری که در پاره‌ای موارد با او اختلاف سلیقه و اختلاف نظر داریم اما در تجربه‌اش هیچ‌وقت شک نکرده‌ایم و نمی‌کنیم، خیلی شفاف اعلام کرد؛ «با سرمربیگری منصوریان مخالفم، برای او زود است سرمربی یک تیم لیگ برتری باشد و خراب می‌شود!» آن روز خیلی‌ها تصور کردند پورحیدری حسادت می‌کند و یا تمایل دارد سرمربیگری پاس همدان را به یکی از رفقای خودش بسپارد اما گذشت زمان نشان داد حق با پورحیدری بود و علی‌منصور نباید در آن مقطع سرمربی پاس می‌شد. باور کنید اگر دیگران جای منصوریان بودند، بعد از آن شروع بد نابود می‌شدند (همان‌طور که خیلی‌ها شدند) اما آن ناکامی تلنگری شد برای منصوریان تا راه را درست برود. علی‌منصور از صفر شروع کرد و این‌بار کنار باتجربه‌ها تجربه اندوخت تا تبدیل شد به گزینه‌ای ایده‌آل برای تیم ملی امید و در نهایت سرمربی تیم زیر 23 سال... او حالا سرمربی تیم صدرنشین لیگ برتر ایران است و تیمش را به فینال جام حذفی رسانده و جایگاهی رشک‌برانگیز دارد. او علاوه بر بهره هوشی بالا و هوشیاری ذاتی‌اش، نان همان تجربه‌اندوزی کنار حرفه‌ای‌ها را می‌خورد. او - همان که خیلی‌ها تا چند سال قبل قبولش نداشتند- حالا هم آلترناتیو سرمربی فعلی استقلال است،‌ هم گزینه ایده‌آل تیم ملی امید و هم انتخابی برای جانشینی کروش... بله، درست حدس زدید... بی‌دلیل نیست که می‌گویند رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود!

پرسپولیس فرشاد را به اشتباه انداخت
‌ بلایی که در استقلال سر زرینچه آمد، در پرسپولیس بر پیوس نازل شد، البته به شکلی دیگر ... فرشاد پیوس که بعد از خداحافظی‌اش، می‌توانست به دوره‌های مربیگری برود، با پیشنهاد امیر عابدینی، سرمربی موقت پرسپولیس شد. دوره فعالیت فرشاد به تمرین هم نکشید ولی او چون چند روز روی کاغذ سرمربی پرسپولیس بود، تا چند سال فکر می‌کرد نباید دستیار یا همکار سرمربیان لیگ برتری باشد و همین استراتژی اشتباه باعث شد فرشاد چند سال خانه‌نشین باشد. او سرانجام با قبول پیشنهاد مجید جلالی و همکاری با پاس، از بن‌بست خودساخته خارج شد.

سرمایه‌ای که تیم‌ملی سوزاند
‌ علی دایی اگر چند سال پیش سرمربی تیم ملی نمی‌شد، می‌توانست رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا شود. این حرف را تا به حال حداقل ده‌ها چهره معتبر و برجسته درباره دایی زده‌اند. دایی را یک پیشنهاد بی‌موقع و یک انتخاب زودهنگام از مسیر اصلی دور کرد. تردید نداریم دایی یک بار دیگر سرمربی تیم ملی می‌شود اما حیف که یک کارنامه بد به این گزینه خوب تحمیل کردیم. اتفاقاً درباره سرمربی فعلی استقلال هم گفته می‌شود اگر برای سرمربیگری تیم ملی عجله نمی‌کرد، بهتر بود.

زرینچه را استقلال آتش زد
‌ جواد زرینچه تمامی ابزارهای لازم برای سرمربیگری را داشت. او محبوب بود، بازیکنان حرفش را می‌خواندند، تماشاگران دوستش داشتند اما استقلال او را بی‌موقع و بی‌دلیل خرج کرد. دو مقطع استقلال از زور نداشتن گزینه، سرمربیگری‌اش را به جواد داد و همین هدایت‌های موقت باعث شد زرینچه لگد به بخت خود بزند. جواد زرینچه حالا در شرایطی مربی استقلال است که می‌توانست با درست انتخاب کردن سرمربی استقلال باشد، درست مثل صادق ورمزیار که حیف شد.

راه درست به هدف می‌رسد
رسول به آینده‌اش پشت پا نزد!
رسول خطیبی جوان‌ترین سرمربی لیگ چهاردهم است و در عین حال یکی از موفق‌ترین‌هاست... اما رسول برای آن که به این جایگاه برسد، سرمربیگری را از دسته پایین‌تر شروع کرد. او ابتدا ماشین‌سازی را در دسته اول آزادگان هدایت کرد، سپس گسترش‌فولاد را از لیگ یک به لیگ برتر رساند و سال سوم هم روی نیمکت گسترش‌فولاد در لیگ برتر نشست و بعد از بالا رفتن از این پله‌ها، سرمربی تراکتور شد... رسول صرف‌نظر از یک‌سری ایراد‌ها که در گفتار و رفتار خود با بازیکنانش دارد و باید این موانع بازدارنده را از سر راه خود بردارد، از لحاظ فنی روز به روز پخته‌تر می‌شود. خطیبی راه را درست رفت و به هدف رسید. او به جای آن که از روز اول خودش را کاندیدای نشستن روی نیمکت تیم‌های بزرگ بداند و با همین تفکر به خودش لطمه و به آینده‌اش پشت پا بزند، از تیم‌های دسته اولی شروع کرد و شد سرمربی تراکتور... حالا هم فقط خودش می‌تواند مانع پیشرفت خودش شود!

خبر ورزشی


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها