آینده خاکستری در انتظار پدیده؟

لیگ‌ برتر فوتبال در حالی تعطیلات نیم‌فصل خود را می‌گذراند که پدیده دو نیمه متفاوت را پشت سر گذاشت. فراز و فرود پدیده به گونه‌ای بود که فوتبال‌دوستان خراسانی نگران وضعیت این تیم در ادامه لیگ هستند و نمی‌خواهند بعد از مدت‌ها که به لیگ‌برتر آمده‌اند، دوباره از سطح اول فوتبال کشور دور شوند.

 در ابتدا که سکان هدایت تیم فوتبال پدیده به علیرضا مرزبان سپرده شد شاید همه از این انتخاب مسئولان تیم فوتبال پدیده خراسان تعجب کردند. تعجب از این بابت که مرزبان تاکنون هیچ‌گاه مرد اول هیچ نیمکتی در لیگ برتر فوتبال ایران نبود. مرد دوم نیمکت تیم‌های مختلف مثل پرسپولیس و سپاهان حالا شده بود سرمربی نماینده تازه‌وارد خراسان.

از سید جلال و رحمتی تا امرایی و محمدرضایی

در فصل نقل و انتقالات بازار شایعات داغ بود، روزی خبر از توافق سید جلال حسینی و سید مهدی رحمتی با پدیده‌ به گوش می‌رسید و روزی دیگر خبر از بازگشت رضا حقیقی به مشهد شنیده می‌شد، اما در پایان خبری از حضور ستاره‌های تیم ملی در برزیل در تیم پدیده نشد. بزرگترین توافق پدیده در فصل نقل و انتقالات، توافقش نه در زمین بلکه روی نیمکت این تیم صورت گرفت، آنجا که توماس هسلر، ستاره سابق فوتبال آلمان برای مربی‌گری در پدیده به مشهد آمد.

اخبار اطراف باشگاه کم‌کم از شایعات دور شد و رنگ و بوی واقعیت به خود گرفت. رضا عنایتی، رضا ناصحی، اکبر صادقی، کیوان امرایی، محمد نژادمهدی، عباس محمدرضایی، میلاد غریبی و البته چند اروپایی ناشناس در آن زمان خریدهای پدیده‌ای بودند که سال گذشته به واسطه زحمات اکبر میثاقیان به لیگ برتر آمده‌ بود. پس از این خریدها بود که مشخص شد پدیده‌ای‌ها حداقل برای نخستین سال حضور خود در لیگ برتر برنامه‌ای برای حضور در آسیا و حتی قهرمانی در لیگ برتر ندارند. با این لیست اگر مرزبان و سایرین اعلام هم نمی‌کردند باز هم مشخص بود که هدف، تنها بقای سهمیه فوتبال خراسان در لیگ برتر است.

پدیده، پدیده شد

پس از برگزاری اردوهای داخلی و خارجی، پدیده وارد مسابقات لیگ برتر شد. تساوی خانگی برابر ملوان نتیجه بدی به حساب نمی‌آمد؛ مخصوصا که پس از آن، پیروزی خارج از خانه برابر نفت مسجدسلیمان، تساوی خانگی برابر صبای قم، شکست دادن تراکتورسازی در مشهد، تساوی مقابل پرسپولیس دایی در آزادی، پیروزی پر گل برابر راه‌آهن، تساوی با استقلال خوزستان در اهواز و شکست با حداقل اختلاف گل در برابر سپاهان پرمهره رقم خورده ‌بود. آمار پدیده نسبت به توقعی که از آن می‌رفت تا قبل از بازی با سایپا درخشان بود. هیچکس از مرزبان توقع نداشت سپاهان پرستاره را در مشهد شکست دهد، به همین دلیل هم بود که کسی به شکست یک بر صفر پدیده در برابر سپاهان انتقادی نکرد. حالا همه به مرزبان و تیمش اعتقاد پیدا کرده‌ بودند اما ...

واقعه کرج

تیم مرزبان تا پایان هفته هشتم، شگفتی‌ساز لیگ برتر بود، آن‌ها که خوش‌بین‌تر بودند حتی کم‌کم می‌خواستند روی سهمیه آسیایی هم حساب باز کنند که ناگهان زنگ خطر بدجوری به صدا در آمد. در اینکه بالاخره روزی این اتفاق می‌افتاد از ابتدا هم شکی نبود اما کمتر کسی فکر می‌کرد این اتفاق در کرج و در برابر سایپای جلالی رخ دهد.

پدیده‌ای که کمترین شکست را داشت و از نظر آمار گل خورده، اکثرا روی ضربه آزاد و پنالتی دروازه‌اش باز شده ‌بود، در کرج با چهار گل در هم کوبیده ‌شد. این شکست مسلما برای مرزبان و کادرفنی‌اش که از نزدیک شاهد ماجرا بودند باید زنگ خطر می‌شد اما ادامه روند نشان داد که مرزبان با وجود اینکه صدای زنگ را شنیده اما اینطور به نظر می‌رسد که برای یافتن راه حل دچار مشکل شده ‌است.

بحران آغاز می‌شود؟

البته نمی‌توان گفت که باز‌ی‌های پدیده در ابتدا ساده‌تر بودند و در هفته‌های بعدی سخت شدند، پدیده همانطور که در هشت هفته اول به مصاف سپاهان، پرسپولیس و تراکتورسازی رفت، در نیمه دوم نیم‌فصل اول هم به مصاف استقلال و نفت تهران و فولاد رفت. شاید باید اینگونه گفت که در 8 – 7 هفته ابتدای لیگ به نوعی هنوز دست مرزبان برای رقبایش رو نشده ‌بود و به همین دلیل بود که تیم، نتایج به مراتب بهتری هم می‌گرفت. رو شدن دست مرزبان و به تبع آن، فشاری که تیم‌ها روی خط دفاع پدیده می‌آوردند باعث می‌شد که این تیم برای رسیدن به اهدافش دچار مشکلات گسترده‌ای شود، آغاز بازی‌سازی پدیده از خط دفاع موضوعی نبود که دیگر بر کسی پوشیده باشد.

طوفان فاجعه!

11 هفته و تنها یک پیروزی! جز فاجعه اسم دیگری به ذهن هیچکس نمی‌رسد، اگر جدول لیگ را برای 11 هفته انتهایی مسابقات مرتب کنیم پدیده با اقتدار در رتبه آخر این جدول قرار می‌گیرد، بعید است که لقب بحران برازنده شرایط کنونی پدیده نباشد! شکست خارج از خانه برابر سایپای کرج، نفت تهران و ذوب‌آهن اصفهان، شکست خانگی برابر پیکان و سپاهان، تساوی خانگی برابر استقلال تهران، فولاد خوزستان و نفت مسجدسلیمان، تساوی خارج از خانه برابر استقلال خوزستان در اهواز و ملوان در انزلی و کسب تنها یک پیروزی در برابر گسترش فولاد در تبریز. پدیده مرزبان از 11 بازی و 33 امتیاز ممکن تنها موفق به کسب 8 امتیاز شده‌است، چیزی در حدود 24 درصد موفقیت!

برای پی بردن به عمق فاجعه کافی است به نتایج برخی از تیم‌های قعرنشین در 11 هفته انتهایی لیگ نگاهی بیندازید. نفت مسجدسلیمان در 11 هفته اخیر، موفق به کسب 11 امتیاز شده ‌است یعنی 33 درصد موفقیت در کسب امتیاز. پیکان و ذوب‌آهن هم که تا همین چند هفته پیش جایگاه خوبی در جدول نداشتند، به شکلی نتیجه گرفته‌اند که در پایان نیم‌فصل مسابقات(تا پایان هفته هفدهم لیگ برتر) ذوب‌آهن با یک امتیاز بیشتر نسبت به پدیده در مکان نهم جدول قرار گرفته و پیکان هم خود را به دو قدمی پدیده رسانده ‌است. همین پیکان در 11 هفته اخیر توانسته با ثبت 45 درصد موفقیت 15 امتیاز کسب کند و مسلما با حفظ این روند از سوی دو تیم پدیده و پیکان زمان زیادی نخواهد گذشت که پیکان هم از پدیده سبقت بگیرد.

رقابت میلی‌متری پایین جدولی‌ها

البته هنوز خیلی زود است که بخواهیم کاندیداهای سقوط را مشخص کنیم و جایگاه پدیده را با آن‌ها بسنجیم اما مسلما مرزبان و شاگردانش نباید اجازه دهند که فاصله پدیده با رتبه‌های چهاردهم تا شانزدهم کمتر و کمتر شود. الان پدیده با 20 امتیاز از 17 مسابقه در جایگاه دهم جدول قرار گرفته ‌است و موضوع زمانی نگران ‌کننده می‌شود که ببینیم راه‌آهن چهاردهم جدولی 16 امتیاز دارد و اختلافش با پدیده تنها چهار امتیاز است.

پدیده تاکنون از 17 مسابقه خود، در 9 مسابقه میزبان و در 8 مسابقه میهمان بوده است و در ادامه کار در 13 هفته انتهایی لیگ این تیم باید تنها 6 بار در مشهد پذیرای رقبا باشد. مسلما بازی در برابر تیم‌هایی مثل فولاد در اهواز، سپاهان در اصفهان، تراکتورسازی در تبریز، استقلال در آزادی و صبا در قم، از آن دسته بازی‌های سختی به حساب می‌آید که بعید نیست روزهای سختی را برای بازیکنان پدیده رقم بزند.

خانه تکانی عجیب و غریب!

البته از اتفاقات عجیبی که در نقل و انتقالات این روزهای پدیده صورت گرفته و قرار است بگیرد نباید غافل شد. بازیکنان اصلی پدیده در نیم‌فصل اول مثل عباس محمدرضایی و تا حدودی کیوان امرایی از این تیم جدا شده‌اند و رضا عنایتی، کاپیتان این تیم هم ساز جدایی و پیوستن به استقلال سر داده است. وحید عسگری به علت مصدومیت از لیست تیم خارج شده و روح‌الله باقری و عبدالله ممبینی هم با دریافت رضایت‌نامه از این تیم جدا شده‌اند. اما بازیکنان جایگزین چه کسانی هستند؟ تاکنون مهدی نظری بازیکن سابق استقلال به این تیم پیوسته، بازیکنی که نه فصل گذشته در استقلال( با 30 بازی و به ثمر رساندن تنها یک گل) موفق عمل کرد و نه در گسترش‌فولاد توانست بازیکن مثمرثمری باشد. خرید رضا حقیقی شاندیز هم گویا در مراحل پایانی‌اش است، اما سوال اینجاست که جذب این بازیکن در حالی‌که پدیده در این پست بازیکنی مثل اکبر صادقی را در اختیار دارد چه توجیهی دارد؟ گویا مسئولان پدیده نیز برای پر کردن جای خالی عسگری، روی نورمحمدی پرسپولیس دست گذاشته‌اند و صحبت‌هایی هم با این بازیکن داشته‌اند. محمد قاضی، مهاجم استقلال هم از دیگر بازیکنانی است که مرزبان نظر مساعدی برروی جذبش داشته و دارد، انتقالی که البته سخت به نظر می‌رسد.

پدیده واقعا سودای آسیا دارد؟

مرزبان در صحبت‌هایش در کنفرانس پیش از بازی با نفت مسجدسلیمان در هفته هفدهم حرف از لیست خریدی زد که اگر موفق به آوردن‌شان به پدیده شود، هدف پدیده را از بقا در لیگ به رفتن به آسیا تغییر می‌دهد! اگر مسئولان پدیده سودای آسیا در سر داشتند کاش در همان ابتدای فصل که جذب بازیکنان بزرگ بسیار راحت‌تر بود دست مرزبان را باز می‌گذاشتند نه الان که هیچ تیمی حاضر نیست بازیکن خوبش را به راحتی از دست بدهد.

مرزبان بماند؟ مرزبان برود؟

با توجه به اتفاقات رخ داده تا به امروز، شاید بتوان گفت که رفتن و ماندن مرزبان باید علامت سوال بزرگی برای مسئولان پدیده درست کرده ‌باشد. مرزبانی که در لیگ خوب آغاز کرد و البته در جام حذفی فوق‌العاده نتیجه گرفت، مرزبانی که به قول خودش تیمش را با کمتر از 10 میلیارد تومان بست و راهی لیگ برتر شد و حالا دنبال خرید بازیکنان بزرگ و دست یافتن به رتبه سوم لیگ است. تناقضی که هر چند عجیب است اما شاید بتوان اینگونه تفسیر کرد که رویای رفتن به جام باشگاه‌های آسیا با توجه به حضور پدیده در نیمه نهایی جام حذفی، فکر مدیران ارشد شرکت پدیده شاندیز را بدجوری درگیر کرده‌ است.

تغییر مرزبان همانقدر بعید نیست که ماندنش! مدیران پدیده نشان داده‌اند که در تغییر مربی همواره با دست باز عمل می‌کنند، فراموش نکنید اکبر میثاقیانی که ابتدای فصل برکنار شد همان کسی بود که پدیده را در نخستین سال حضور در فوتبال کشور، لیگ برتری کرد. حالا اما شرایط پدیده درست مثل راه رفتن روی لبه تیغ است، از طرفی اگر قرار باشد کسی جایگزین مرزبان شود که حتی در حد او هم نباشد همان بهتر که پدیده با مرزبان به راه خود ادامه دهد. برکناری مرزبان تنها در صورتی به فال نیک گرفته می‌شود که جایگزینی خوب برایش در نظر گرفته‌ شود، جایگزینی که امتحانش را در گذشته پس داده‌ باشد و نشستن روی نیمکت سرمربی‌گری پدیده، نخستین تجربه سرمربی‌گری‌اش در لیگ‌برتر نباشد. حتی در این میان می‌توان به گزینه‌های بومی هم فکر کرد، گزینه‌هایی که فوتبال استان قبول‌شان کند و البته با کارنامه‌ای خوب بتوانند از انتخاب خود دفاع کنند، نه اینکه در جواب انتقادات تنها از خاطرات خود در دسته سوم کشوری دیگر حرف بزنند.

البته موضوع مهمتر زمان این تغییر است. قطعا مدیران پدیده باید در نظر داشته ‌باشند که اگر هم قصد ایجاد تغییر را در کادر فنی خود دارند بهترین زمان تغییر، تا پیش از آغاز اردوهایی است که برای تعطیلات نیم‌فصل تدارک دیده‌اند تا به این واسطه مربی جدید بتواند به خوبی با تیمش آشنا شود و راه باز کردن گره را بیابد.