یادداشت روز | نور درماني رسانه ها / درباره تغییرات این روزهای فدارسیون فوتبال


سه شنبه ۹ دی ۱۳۹۳ ۰ ۴۰
متافوتبال - اگر مديران بخش‌هاي ديگر كشور هم اين همه در معرض قضاوت و رصد رسانه‌يي قرار داشتند‌ چه بسا كساني از ميان آنها كشف مي‌شد كه علي كفاشيان و زير مجموعه‌اش در مقابل عملكرد آنها به نمادهاي مديريت موفق تبديل مي‌شدند

١- در سیستم بهداشتی ایران بیمارها معمولا به ندرت تن به «جراحی» می‌دهند. حتی آنها که بدحال هستند هم با شنیدن این واژه پا پس می‌کشند، به تخصص پزشک شک می‌کنند، می‌ترسند و پرونده پزشکی در دست از این مطب به آن مطب می‌روند و امیدوارانه به دهان پزشک‌های تازه چشم می‌دوزند تا از آنها «نیازی به جراحی نیست» بشنوند و خوشحال شوند! در اکثر موارد آنقدر مقاومت می‌کنند که حال‌شان بد می‌شود و درد غلبه می‌کند، آن وقت به ناگزیر به جراحی تن می‌دهند. رسانه‌ها البته جایگاه و میزان تاثیرگذاری خود را می‌دانند، برای همین مدعی «جراحی» در سیستم‌های بیمار نمی‌شوند، آنها تنها از روی نشانه‌ها و پیش از آنکه فلج عمومی ساختار یک مجموعه را به هم بریزد نیاز به «جراحی» را اعلام می‌کنند اما معمولا در نتیجه تفاوتی ایجاد نمی‌شود؛ آنها هم مثل همان بیمار نیازمند به جراحی عمل می‌کنند.
٢- فدراسیون فوتبال یکی از این مجموعه‌ها بود که سالیان درازی از زخم‌های درونی رنج می‌برد، عملکرد خوبی نداشت و تمام نشانه‌های بیماری را بروز می‌داد اما مدیران آن سرسختانه در مقابل هر نقدی مقاومت می‌کردند و اصرار داشتند که «حال مجموعه خیلی هم خوب است». نتیجه این سماجت ساختاری شد که امروز می‌بینیم؛ از هم گسیخته، سردرگم، بی‌هیچ چشم‌انداز روشنی و البته بسیار هزینه‌زا! برخی مدیران فوتبال کوشیدند تا همه‌چیز را به تاریکخانه‌ها ببرند، جایی که رسانه‌ها نتوانند بر آن نور بتابند.
٣- تجربه نشان داده است که عمر هر خبری که در آغاز از آن به عنوان «بمب» یاد می‌شود سه تا پنج روز است. بعد از این مدت موج دیگری فرو می‌آید و خبر قبلی را می‌بلعد و به جایی در اعماق حافظه‌ها می‌برد. جایی نزدیک پول‌هایی که قرض گرفته‌ایم و قول‌هایی که داده‌ایم و یادمان رفته است که عملی کنیم. این تکنیک را مدیران هم نیک می‌دانند، آنها در مقابل هر جریان رسانه‌یی، دنده پهن می‌کنند و لب به دندان می‌گزند تا تیزی خبر و فشار بگذرد و بعد همه‌چیز عادی می‌شود. در مواردی «بنا به دستور وارده» عکس‌العمل نشان نمی‌دهند یا اتفاقاً مقابل «رسانه» با «قدرت» چنان عکس العمل قاطعی نشان می‌دهند که نه از تاک نشان می‌ماند و نه از تاک نشان! اما در میان انبوه خبرهای ناخوب و پس از پایمردی رسانه‌ها و اصرار آنها بر مواضع شان و البته حمایت و همراهی برخی مدیران فوتبال، فدراسیون فوتبال ایران تن به جراحی داد و در فرایندی دمکراتیک برای نخستین‌بار پذیرفت که انکار بیماری، حاشا کردن توانمندی پزشک و پنهان کردن اسناد زیر فرش راه درمان و برون رفت از این بن بست نیست. آنچه در چند روز گذشته شاهد آن بودیم نمونه‌یی کمتر دیده شده در تاریخ رسانه‌ها و فدراسیون فوتبال است. جایی که طرفین به جای فراموش کردن ماجرا و گم شدن اصل ماجرا زیر موج‌های کوتاه و کم مایه به نقطه وفاقی رسیدند.
٤-  این فدراسیون را «باید از نو کوبید و ساخت» هیچ‌وقت راه‌حل‌های خوبی نبوده‌اند. بیشتر شبیه نفرین‌های لحظه‌های هواداران دوآتشه تیمی هستند که بعد از هدر دادن یک موقعیت گل، ستاره تیم‌شان را نفرین می‌کنند که «پایت بشکند»! تجربه نشان داده است در زمان محمدعلی آبادی وقتی فیفا «در فدراسیون فوتبال» را با تعلیق بست نه تنها مشکلات این فوتبال حل نشد بلکه با معضلاتی دست به گریبان شدیم که تا سال‌ها آثار آن از فوتبال پاک‌شدنی نیست. باید بپذیریم که مدیران فوتبال «نه فرشته‌اند، نه شیطان». آنها این شانس یا بدشانسی را دارند که زیرنور دایمی پرژکتور رسانه‌ها و در معرض قضاوت‌های سریع و صریح مردم قرار دارند. هر حرکت و کنش آنها مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و کمتر این شانس را دارند که بتوانند همه مسائل را زیر فرش پنهان کنند. زمانی محمد مایلی کهن که این همه پرخاشگر نبود، گفت: «مشکل فوتبال این است که برخلاف صنعت و سایر بخش‌ها، تابلو نتیجه دارد و نتیجه‌اش خیلی زود مشخص می‌شود». اگر مدیران بخش‌های دیگر کشور هم این همه در معرض قضاوت و رصد رسانه‌یی قرار داشتند‌ای بسا کسانی از میان آنها کشف می‌شد که علی کفاشیان و زیر مجموعه‌اش در مقابل عملکرد آنها به نمادهای مدیریت موفق تبدیل می‌شدند. تنها راه خروج از این راه کج و پیچ، تن دادن به «اصلاح» است. روشی که گرچه کند، ملال آور و گاه حوصله بر است اما از «کوبیدن و ساختن» بهتر نتیجه می‌دهد. تجربه این چند روز نشان داد که اگر رسانه‌ها به صورت مستند و مستدل بر مواضع اصولی خود پایدار باشند و با سرگرم شدن به مسائل کم‌مایه‌یی مانند مدل مو و خودرو و تی‌شرت بازیکنان خود را از «حق پیگیری و پرسشگری» محروم نکنند نتیجه می‌تواند به یک بازی برد – برد برای هر دو سوی ماجرا یعنی رسانه و فوتبال تبدیل شود که در نهایت می‌شود امیدوار بود طرحی از لبخند روی لب مردمی بکارد که تشنه لبخند هستند. کوتاه سخن اینکه رسانه روشنگر شاید «انکار» باشد اما «عدو»ی کسی نیست.

روزنامه اعتماد / احسان محمدی


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها