به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، 38 سال پیش وقتی که داور سوت پایان بازی ایران و شوروی سابق را به صدا درآورد؛ شاگردان حشمت مهاجرانی با شکست 2 بر یک زمین را ترک کردند و از آن موقع تاکنون 9 دوره است که دیگر فوتبالیستی از ایران در مراسم افتتاحیه المپیک برای تماشاگران دست تکان نمیدهد. فوتبال ایران البته یکبار دیگر مجوز حضور در المپیک 1980 را کسب کرد اما در این المپیک کاروانی از ورزش ایران عازم مسابقات نشد.
حالا در فاصله بیش از 2 سال مانده به المپیک ریودوژانیروی برزیل، نلو وینگادای پرتغالی مدتی است که رسما کارش را با تیم فوتبال امید ایران آغاز کرده تا شاید طلسم را بشکند و فوتبال ما دوباره رنگ المپیک را ببیند.
در دنیایی که برنامهریزی حرف اول را میزند و بسیاری از کشورها برای فوتبالشان چشمانداز بلند مدت تعیین میکنند؛ شروع کردن در این زمان چندان زود نیست اما برای فوتبالی که با روند "دست در دست هم دهیم به مهر"، همیشه در دقیقه نود دنبال گرفتن مجوز ورود به المپیک بوده؛ شروع کردن در این زمان خیلی هم دیر نیست و برای کسانی که در آن شرایط، فانوس به دست دنبال راه صعود میگشتند روزنه نوری است که به آن امید دارند. نلو وینگادا هم میگوید "من اینجا هستم تا زمانی را که از دست دادهایم بازسازی کنیم."
کسی هدایت تیم امید ایران را به عهده گرفته که سابقه همکاری با تیم جوانان پرتغال را دارد. تیمی که کیروش آن را هدایت میکرد و دو قهرمانی هم به دست آورد. او همچنین تجربه هدایت تیم امید مصر را در کارنامه دارد. از طرف دیگر به واسطه سرمربیگری در پرسپولیس با فوتبال ایران آشنا است. اینها شاید امیدها را بیشتر کند اما به معنی موفقیت حتمی نیست. در گذشته هم مربیان ایرانی و خارجی با سابقههای مختلفی هدایت این تیم را به عهده گرفتند اما پایان داستان همه یکسان بود؛ غم انگیز.
تیمی که حالا مدتی است با حضور 27 بازیکن اولین اردوی خود را برگزار میکند؛ تا شروع بازیهای آسیایی اینچئون کرهجنوبی که در شهریور برگزار میشود، چهار ماه فرصت دارد. بازیهایی که وینگادا آن را "گام بلندی به سوی المپیک 2016" میداند. بر اساس قانون تیمهایی که در این بازیها شرکت میکنند میتوانند در کنار بازیکنان زیر 23 سال خود از سه بازیکن بزرگسال هم بهره ببرند اما معمولا کشورهایی که برای صعود به المپیک و حضور قدرتمند در این رقابت برنامه دارند، نه تنها از این امتیاز استفاده نمیکنند بلکه از بازیکنانی بهره میبرند که تا زمان المپیک سن آنها بالای 23 نخواهد رفت. کاری که ما در دورههای مختلف انجام ندادیم و همیشه تلاش کردیم تا با قدرت هر چه بیشتر و با استفاده از تمام امتیازات موجود، قدرتمندترین تیم را به این بازیها اعزام کنیم. ریسکی که همیشه جواب نداده و گاهی حتی نتوانستیم بین سه تیم برتر جایی داشته باشیم.
این بار اما فدراسیون فوتبال ایران برخلاف سنت به فکر هدف اصلی، یعنی المپیک است. از همین رو قرار است از بازیکنان بزرگسال استفاده نشود. هادی آیتاللهی، نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال میگوید:"نظر ما این است همین بازیکنان که قرار است در مرحله انتخابی المپیک شرکت کنند در مسابقات پیشرو هم حضور داشته باشند." نظری که کارشناسان فوتبال با آن موافقند و خود وینگادا هم در همین راستا گام برمیدارد.
این تغییر رویه شرط لازم برای سفر به "ریو" است اما کافی نیست. تیم امید برای آمادهسازی نیاز به بازیهای تدارکاتی دارد. آیتالهی از مذاکره با تیمهایی مانند " اردن و عمان" خبر میدهد، اما لغو شدن بازیهای تدارکاتی تیم بزرگسالان که برای جام جهانی برزیل آماده میشود باعث میشود تا حتمی بودن این بازیهای تدارکاتی در هالهای از ابهام قرار بگیرد. در کنار این موضوع رفع ناهماهنگیهای بین کمیته المپیک و فدراسیون فوتبال نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. اختلافهایی که در گذشته دودش تنها به چشم آیندگان فوتبال ایران رفت.
وینگادا در حالی باید تیمش را آماده کند که دغدغههای دیگری را هم پیشرو دارد. برخی از بازیکنان تیم امید در تیم ملی بزرگسالان حضور دارند. تیمی که برای جبران زمان از دست رفته، فشرده تمرین میکند تا برای جام جهانی برزیل آماده شود. این پایان دغدغههای وینگادا نیست. ممکن است برخی از بازیکنان در تیمهای لیگ برتری و حتی در ترکیب نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان آسیا حضور داشته باشند. از همینرو سختی کار برای این مرد پرتغالی بیشتر میشود چرا که تجربه نشان داده تعامل میان باشگاه و تیم ملی همیشه سخت بوده است.
کار اصلی تیم فوتبال امید پس از بازیهای آسیایی اینچئون آغاز میشود. یعنی درست از همانجایی که همیشه یا در باد موفقیتش خوابیدیم و یا ناکام ماندیم و به خاطر یک دستمال قیصریه را به آتش کشیدیم. در هر دو صورت نتیجه چیزی جز فراموش شدن تیم امید تا روزهای نزدیک به بازیهای مرحله انتخابی المپیک نبود. اتفاق مشترک این بود که همیشه در روزهای نزدیک به شروع مسابقات انتخابی المپیک دست به کار میشدیم و سعی میکردیم با "دعای خیر مردم"،" غیرت ایرانی"، " کمک و حمایت رسانهها" و هر چیزی غیر از برنامهریزی راهی به سمت المپیک پیدا کنیم.
قرارداد وینگادا یک ساله است و باید به فکر روزهای پس از اینچئون هم بود. به فکر اینکه در صورت راضیکننده بودن عملکرد مرد پرتغالی چگونه با او ادامه بدهیم و یا اگر انتظارات برآورده نشد چه تصمیمی بگیریم. اینچئون میدانی آزمایش وینگادا خواهد بود و عملکرد تیمش هم سنگ محک. هر چند به نظر میرسد این سنگ محک عنوانی که تیم امید کسب میکند نباید باشد، چرا که مهمتر از رتبه، روند رو به رشدی است که باید تیم امید ایران به نمایش بگذارد تا به قول خود وینگادا تیم ایران به سطحی که همه انتظار دارند برسد.
انتهای پیام/