در حالیکه با حذف تیم ملی از گردونه رقابتهای جامملتهای آسیا موجی از یأس و ناامیدی فوتبال ایران را فرا گرفته، ولی در این بین نباید از درخشش برخی از ستارههای ملیپوش ایران در جام شانزدهم غافل شد و درباره مقصد آینده آنها بیتفاوت بود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، اگرچه شوک عراقیها پای پلههای نیمهنهایی جامملتها تیم ملی فوتبال ایران را چند روزی به قهقرا برد تا وداعی تلخ با جام شانزدهم داشته باشیم، ولی برخی بازیکنان ایران در همین حضور یأسآلود و نصفه و نیمه چهرهخوبی از خود به نمایش گذاشتند که ممکن است آینده فوتبالی آنها نیز دستخوش تغییراتی اساسی شود.
چه کسی سردار میخواهد؟
یکی از بازیکنانی که نمایش خوبی در این جام داشت میتوان به سردار آزمون بازیکن 20 ساله ایران اشاره کرد که با زدن 2 گل زیبا به قطر و عراق بار دیگر نام خود را بر سر زبانها انداخت تا گمانهزنیها در باره آینده این بازیکن همچنان به سوژه رسانهها بدل شود.
چرخش زیبا و گل تماشایی سردار به قطر چنان مورد توجه قرار گرفت که حتی کارلوس کیروش از او به عنوان فان نیستلروی جدید نام برد که به یکباره جریان خبری بزرگی را به سود این بازیکن در محافل خبری و فوتبالی به راه انداخت. در این بین سردار که با باشگاه رابینکازان روسیه قرارداد دارد، ممکن است مقصد خود را تغییر دهد و فوتبال خود را در تیمی دیگر دنبال کند که البته به نظر میرسد با درخشش در جام شانزدهم به تیمی سطح بالاتر از کازان نقل مکان کند.
تاکنون در رسانهها از باشگاههای بزرگی نام بردهاند که تمایل دارند این ستاره ایرانی را به چنگ بیاورند، ولی اینکه کدام یکی از این گمانهزنیها رنگ واقعیت به خود بگیرد معمایی است که به زودی حل خواهد شد و البته نقش پدر و مدیر برنامههای این بازیکن در این زمینه حیاتی است، چراکه نباید عجولانه تصمیم بگیرند و بهتر است با درایت وی را به تیمی منتقل کنند که آیندهای درخشان در انتظارش باشد. از باشگاههایی مثل لیورپول، آرسنال، بارسلونا و... به عنوان مشتریان سردار نام میبرند که امیدواریم به تیمی برود که بتواند بازی کند و آیندهای بهتر را برای خود و فوتبال ایران بسازد.
مقصد نامعلوم گوچی!
وقتی در بازی دوستانه ایران و کرهجنوبی در تهران، سردار آزمون روی ریباند ضربهایستگاهی جواد نکونام با ضربه سر دروازه کره را باز کرد، کسی فکر هم نمیکرد این ستاره 20 ساله مرد شماره یک خط حمله ایران در جام ملتهای استرالیا باشد. سردار پیش از آغاز رسمی جام شانزدهم در دیدار دوستانه برابر عراق هم تک گل برتری ایران را به زیبایی و با فراری انفجاری به ثمر رساند تا جایگاه خود را تثبیت کند. در این شرایط رضا قوچاننژاد که پیش از این سوگلی خط حمله یوزهای پارسی بود به حاشیه رانده شده بود. او دیگر مرد مورد نظر مربی پرتغالی نبود و باید از روی نیمکت بازی را دنبال میکرد و جایگاه خود را به جوانی 20 ساله داده بود.
اما گوچی قصد تسلیم شدن نداشت. او را با دوندگیهای بیامان پشت و درون محوطهجریمه رقبا شناختیم و با فرارهای مرگباری که نمونهاش را در بازی با همین کرهجنوبی در مقدماتی جام جهانی 2014 دیدهبودیم. حالا گوچی مقابل همین کره جایگاهش را به دیگر سردار ایرانی داده بود، ولی حتی نیمکتنشینی هم نتوانست مانع درخشش این ستاره مشهدی شود. گل 3 امتیازی به بحرین در مرحلهگروهی جام ملتها و گل سوم ایران به عراق در بازی دراماتیک مرحله یکچهارم نهایی باعث شد بار دیگر حتی از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا نیز لب به تمجید از او گشوده شود و این در حالی است که گوچی از الکویت کویت دیپورت شده بود و عملا مقصدی جز تیم اولیه خود یعنی چارلتون اتلتیک ندارد. حالا با درخشش در جام شانزدهم به نظر میرسد باید منتظر مشتریان جدیدی برای این ستاره تیم ملی باشیم. شاید سرنوشت مبهم این بازیکن مشهدی با پایان جام ملتها نیز دچار تغییرات اساسی شود، هر چند با ایران نتوانست سکوی افتخاری را فتح کند.
ارزشهای حقیقی حقیقی!
شاید خیلیها به عملکرد علیرضا حقیقی در بازی با عراق خرده بگیرند و او را به دلیل دریافت 3 گل در یک بازی و عدم موفقیت در مهار ضربات پنالتی عراقیها مقصر حذف ایران از جام شانزدهم آن هم در مرحله یکچهارم نهایی قلمداد کنند، ولی نباید از کنار این موضوع به سادگی عبور کنیم که ما سالها خلاء داشتن دروازهبانی ششدانگ را در چارچوب دروازه تیم ملی احساس میکردیم تا اینکه به جام جهانی 2014 رسیدیم. نمایش حقیقی در جام جهانی را همه جهان دیدند و به جز توجه به ظاهر و موی این بازیکن، نمایشهای خوب او باعث شد سر زبانها بیفتد. او بدونشک انتخاب نخست کیروش بود و البته روز به روز هم اعتماد به نفساش بالاتر رفت تا اینکه به جام ملتها رسیدیم. 3 بازی مقدماتی بدون گل خورده، نوید دروازهای را داد که فتح آن برای مهاجمان تیمها دشوارتر از همیشهای بوده که بعد از صخرهای به نام «احمدرضا عابدزاده»، همواره به سنگری بیسنگربان بدل شده بود. ما در بازی با عراق بعد از حدود 300 دقیقه گل خوردیم که البته 10 نفره شدن در این دیدار راه باز شدن دروازه را به رقبا نشان داد، ولی چیزی از «ارزشهای حقیقی» حقیقی کم نکرد. شاید خیلیها با این نظر موافق نباشند، ولی باید به احترام نمایشهای حقیقی کلاه از سر برداریم و به او که پلههای ترقی را یکییکی طی کرد تا به این روزها و این نمایشهای غالبا خوب برسد، اتکا کنیم تا سنگر تیم ملی به نقطهای تسخیر ناپذیرتر بدل شود. ما همیشه از نبود دروازهبانی ششدانگ ضربه خوردهایم و حالا که با اعتماد کیروش، حقیقی فرصت عرضاندام یافته، باید میدان را در اختیارش بگذاریم تا به خوبی بدرخشد. به نظر میرسد با پایان قرارداد قرضی حقیقی با پنافیلپرتغال، مقصد این سنگربانتهرانی نیز دستخوش تغییر خواهد بود. اینکه به کدام لیگ یا تیم میرود مشخص نیست، ولی امیدواریم باشگاهی بزرگ در انتظار این سنگربان خوشاستیل ما باشد.
ستارههایی که دیده شدند
در کنار درخشش سردار و گوچی نباید از برخی دیگر از بازیکنان ایران که نمایشی درخور در جام شانزدهم داشتند به سادگی عبور کنیم. وریا غفوری که در سمت راست جایگزین خسرو حیدری شده بود، بدون شک یکی از نقاط قوت تیم ملی ایران در این جام بود. حرکات ویرانکننده او از سمت راست نشان داد که میتواند ستارهای جدید در تیم ملی باشد که جای بزرگان را در این کناره زمین پر کند. او هم میتواند آیندهای بهتر را برای خود انتظار بکشد. دیگر بازیکنی که میشود به نیکی از او یاد کرد مرتضی پورعلیگنجی بود که با شماره 8 معروفی که بر تن بزرگانی مانند علی کریمی بود در این جام در قلب دفاعی ایران در کنار سید جلال بازیهای خوبی را به نمایش گذاشت و گلزنی او در دیدار مقابل عراق هم نشان داد در فاز حمله و روی ضربات ایستگاهی هم میتواند به تمامکنندهای تمامعیار بدل شود.
یادداشت: مهدی شمشیری