گزارشی از «دوست‌نداشتني‌ترين» برنامه ٩٠ همه اين سال‌ها عادل، كي‌روش و آقاي دكتر منتقد


شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳ ۳ ۴۲۷
متافوتبال - كي‌روش حق دارد به ما بخندد. ما هنوز نمي‌توانيم با هم صحبت كنيم، گفت‌وگو كنيم، منصف باشيم، حقوق ديگران را رعايت كنيم و به لحاظ فرهنگي، تفاوت‌هاي فرهنگي را رعايت كنيم.

سلام آقای کی روش. من یکی از همین مردمی هستم که مشتاقانه شما و تیم ملی ایران را می‌ستایم.  من منتقد سیاه‌بین و موافق چشم‌ و گوش‌بسته شما نیستم؛  روزنامه‌نگاری که سعی می‌کند « درست» ببیند. مردم متوجه می‌شوند سبک گفتاری شما، مدل امیر قلعه‌نویی نیست. سبک اعتراض‌تان، مثل مایلی‌کهن نیست. سبک دفاعی‌تان هم مثل اکبر میثاقیان نیست. سرمربی تیم ملی فوتبال ایران شما هستید؛ با آن زبان غیرقابل تحمل، قوی و دارای ساختاری محکم. آن هم در جامعه‌ای که «دروغ» طرفداران زیادی دارد؛ کسانی که گویی نمی‌توانند برای خودشان زندگی کنند و جلب‌توجه را دوست دارند. کی‌روش وقتی کنار زمین می‌ایستد، انگار این مردم ایران هستند که «وجهه بین‌المللی» پیدا کرده‌اند. او حاضر نیست روی «اصولش» معامله کند. اصولی ساده اما مهم. کاملا حرفه‌ای است و هیچ چیزی را از قلم نمی‌اندازد... اینها را نوشتم که بدانید «پدیده کی‌روش» را می‌فهمیم. همراه شدن با موج هم کار ساده‌ای است. اما این را بدانید که نمی‌توانم با قرارداد شما به سادگی کنار بیایم. همین چند روز پیش بود که به خاطر یک انتقاد کوچک، این متن برایم ارسال شد: «از شما خیلی در عجبم که از طرفی دوستدار امثال صفایی فراهانی هستین و از طرفی احساسات قشنگ کی‌روش رو پروپاگاندا میدونین !ظاهرا این مملکت همیشه باید ضربه اصلی رو از روشنفکراش بخوره» اما من حرفم را می‌زنم. قراردادی سنگین، آن هم وقتی که تا سه سال آینده هیچ تورنمنت مهمی نداریم. ٣ میلیون دلار برای هر سال. نزدیک به ١٠میلیارد تومان. مالیات قرارداد هم که برعهده مدیریت مملکت من است، نزدیک به ٤٠درصد قرارداد. قطعا ٥٠درصد روزهای سال هم که در کشور نیستید. بازی خاصی هم پیش رو نیست. قطعا اردوهای تدارکاتی و بازی‌های تدارکاتی هم می‌خواهید که هزینه دارد. مدیران مملکت من درک درستی از پول، سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی ندارند. یا واقعا آگاهانه قرارداد بستند یا با شما کنار آمدند. اما من از شما می‌خواهم حالا که مدیران ما نمی‌خواهند ببینند و بشنوند، شما مراعات ما را کنید. هیچ جای دنیا این گونه نیست. قراردادی یک‌طرفه. حداقل پروژه به شما بدهند. المپیک چالش ما است. آموزش مساله ما است. به روز نبودن مربیان وطنی دغدغه ما است. باشگاهداری موضوع جدی ما است. بین‌المللی نبودن، ضعف ما است. ضعف‌های ما بی‌شمار است. آنقدر زیاد که خجالت‌زده‌مان می‌کند. لطفا شما حداقل هوای جیب این مردم را داشته باشید. مایی که برخلاف همه جای دنیا قرار است مالیات قرارداد شما را بدهیم. این پول‌ها، گرسنگی ملتی است که دندان‌هایشان پوسیده است اما ماشین شاسی بلند سوارند.

اپیزود دوم

سلام آقای عادل فردوسی‌پور. برنامه ٩٠ برای خیلی از علاقه‌مندان فوتبال ایران، تبدیل به تصمیم‌گیری نهایی برای اتفاقات مختلف بوده است. همه مردم ایران از زحماتت برای روشن‌شدن بخش تاریک فوتبال ایران آگاه هستند. ما عشق فوتبالی‌ها می‌دانیم که برنامه٩٠ در همه این سال‌ها چقدر اطلاعات تازه‌ای از ماجراهایی که تصمیم گرفته شد فاش نشود، در اختیار مردم قرار داد. میزان پیامک‌های ارسالی به برنامه ٩٠ نشان‌دهنده سرمایه‌های اجتماعی عادل فردوسی‌پور است. مردی که یک‌تنه سعی می‌کند بخش مهمی از فوتبال ایران را برای مخاطبان تشریح کند. اما برنامه ٩٠ پنجشنبه شب، از نظر من «رپرتاژ آگهی کی‌روش» بود. این البته اتهام نیست. یک نظر ساده برای برنامه‌ای است که آگاهانه منتقد و موافق کی‌روش را انتخاب کرد. برنامه ٩٠ پنجشنبه شب، «دوست‌نداشتنی‌ترین» برنامه این سال‌ها بود. وقتی منتقد، بیژن ذوالفقارنسب انتخاب می‌شود، تنها یک‌رسانه‌ای تیزبین شاید متوجه ضعف فن بیان دکتر ذوالفقارنسبی شود که می‌خواهد از یک مربی بزرگ و کارکشته انتقاد کند. دکتر نه‌تنها منتقد نبود، بلکه باعث شد مردم ایران بیشتر به این نتیجه برسند که کی‌روش باید بماند چون منتقدانش فهم درستی از وضعیت فعلی ندارند. او شاید در تیم‌هایش توانایی سرعت انتقال توپ از زمین خودی به حریف را داشته باشد –که البته سال‌هاست مربیگری نکرده- اما قطعا «سرعت در انتقالِ مفاهیمش» مشکل دارد. او مربی است و قاعدتا باید از مسائل فنی بگوید اما نگفت. حتی برای آن چیزی هم که باید می‌گفت، آمادگی نداشت. اما روی سخن من با عادل فردوسی‌پور است. درباره او گفته می‌شود که اگر بخواهد نظر خودش را تثبیت کند، به بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن، منتقدان را له می‌کند. او وقتی درباره منتقدان گفت: « اصلن شما چی می‌گید!؟ با خودتون چند چندید!؟» تیر خلاص را به منتقدان زد. او با همین جمله ساده، کاری کرد که دیگر منتقدان شریف هم اجازه اظهارنظر نداشته باشند و سکوت اجباری کنند. این یعنی این اقلیت شریف  باید صدایشان را ببرند و حق حرف زدن نداشته باشند. او ناخواسته بخشی از جامعه فوتبال را از کی‌روش، متنفر کرد. می‌خواهد همان ١٢درصد باشد، یا برخی مربیان مخالف کی‌روش. کاش از میزان تبعات و مسوولیت هر کلمه‌ای که بر زبان می‌آوریم، آگاه باشیم...

اپیزود آخر

کی‌روش حق دارد به ما بخندد. ما هنوز نمی‌توانیم با هم صحبت کنیم، گفت‌وگو کنیم، منصف باشیم، حقوق دیگران را رعایت کنیم و به لحاظ فرهنگی، تفاوت‌های فرهنگی را رعایت کنیم. جمله عادل فردوسی‌پور به منتقدان، از زبان فردی تحصیلکرده بیرون آمد که این روزها «دکترای مدیریت رسانه» را می‌آموزد. کشوری که در بسیاری از شاخص‌ها مانند فرار مغزها، آلودگی هوا و تصادفات جاده‌ای در رده اول است اما در بولیوی و ونزوئلا سرمایه‌گذاری می‌کرد، نشان‌دهنده درست‌نفهمیدن اولویت‌های مردم کشورش است. همه حرف این نوشته هم این است: باید با کی‌روش و امثال او قرارداد بست و کار کرد و فعالیت کرد. اما «اولویت‌های فوتبال ایران» فراموش نشود. مدیرانی که پشت این افراد پنهان می‌شوند و ویرانه‌هایشان تا سال‌ها دامن فکر و ذهن مردم را می‌گیرد. گویی دیگر مردم ایران از آنها پاسخ نمی‌خواهند و خیال‌شان از پاسخگویی راحت شده است. فوتبال که هیچ، تولید در کشور مشکل دارد. فوتبال ایران با کی‌روش قهرمان آسیا شود. اصلا قهرمان جام‌جهانی شود. چند روزی لبخند روی لبان مردم باشد و تمام. همه دنیا چند روزی برای ما تا کمر خم شوند. اتفاقی افتاده است؟ همه ما می‌دانیم که وضع فوتبال ایران هیچ پیشرفتی نکرد.

علی عالی / روزنامه اعتماد


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها