پلاتینی: هنوز هم می‌خواهم رئیس فیفا شوم / باید از بلاتر بیشتر پول می‌گرفتم

به گزارش متافوتبال و به نقل از روزنامه شرق، ماجرای محرومیت سه‌ماهه سپ بلاتر، رئیس فیفا و میشل پلاتینی، رئیس یوفا، از انجام هرگونه فعالیتی در حوزه فوتبال، هنوز هم سوژه بسیاری از رسانه‌های دنیاست. بلاتر در یکی از بندهای پرونده‌اش که منجر به محرومیت پلاتینی شد، به این متهم شده بود که دو ‌میلیون فرانک سوئیس به حساب میشل پلاتینی ریخته است. پولی که نه قراردادی برای پرداختش وجود داشته و نه شاهد خاصی دارد. کمیته اخلاق فیفا با توجه به اینکه پلاتینی از بلاتر دو ‌میلیون فرانک سوئیس رشوه گرفته، این اسطوره فرانسوی را هم محروم کرده تا حالا در آستانه انتخابات ریاست فیفا، جدی‌ترین گزینه برای جانشینی بلاتر، چهره‌اش خدشه‌دار شده باشد. پلاتینی بااین‌حال، در گفت‌وگوی بسیار بلندی که با روزنامه فرانسوی «لوموند» داشته به اتهاماتی که متوجهش بوده پاسخ داده است. مختصری از صحبت‌های پلاتینی را در زیر می‌خوانید.
اقدام برای ریاست فیفا
با وجود اتفاقاتی که افتاده من هنوز هم انگیزه دارم. (دستش را به سمت رود ژنو می‌گیرد) ببینید؛ از اینجا تا زوریخ ٢٥٠ کیلومتر راه بیشتر نیست و من انگیزه دارم که این مسیر را بروم. من را سه ماه محروم کرده‌اند، ولی چیزی که بیشتر عصبانی‌ام می‌کند این است که من را هم‌ردیف دیگران کرده‌اند. این موضوع شرم‌آور است.
ماجرای ٢‌ میلیون فرانک سوئیس
سال‌ها پیش زمانی که هاولانژ رئیس فیفا بود، بلاتر من را به دفترش فراخواند و گفت: هاولانژ خواسته پلاتینی رئیس و بلاتر دبیر کل شود. چه می‌گویی؟ هستی یا نیستی؟ من آن‌ موقع رئیس کمیته برگزاری جام‌ جهانی بودم و خیلی درگیر این حال‌وهوا نبودم. بلاتر خودش جلو رفت و به عنوان کاندیدای جدی نامش را مطرح کرد. بعد هم از من خواست به عنوان مشاورش کار کنم. از من پرسید چقدر دستمزد می‌خواهی؟ من هم گفتم: یک‌ میلیون. گفت: یک‌میلیون چی؟ روبل، پوند، دلار؟ از آنجا که آن موقع هنوز یورو در کار نبود، گفتم: سالی یک ‌میلیون فرانک سوئیس به من دستمزد بده.
قرارداد کتبی
قراردادی در کار نبود. این صحبتی بود که بین دو مرد ردوبدل شد. او می‌خواست رئیس فیفا شود. فیفا! من به او اعتماد داشتم. از طرفی طبق قانونی در سوئیس یاد گرفته بودم قول شفاهی همان ارزشی را دارد که یک قرارداد مکتوب. ضمن اینکه من آن وقت‌ها نه وکیلی داشتم و نه مدیربرنامه‌ای. خودم کارم را می‌کردم و این هم به عنوان یک قرارداد شفاهی بین ما باقی ماند.
کار در فیفا
برای آن حقوق کار هم کردم؛ من چهار سال در فیفا و کنار بلاتر بودم و بعد از سمتم که مشاور رئیس بود، کنار رفتم. کارم هم در آن زمان ایجاد اصلاحات در برنامه‌های جهانی و ایجاد پروژه «گل» برای کمک‌کردن به کشورهای فقیر دنیا بود. ضمن اینکه در سفرهای زیادی بلاتر را هم همراهی کردم. خیلی‌ها می‌توانند به این موضوع شهادت دهند.
چرا  ٩ سال طول کشید؟
حالا می‌گویند کار شما سال ٢٠٠٢ تمام شده و این پول سال ٢٠١١ به حساب شما واریز شده است؛ این هم دلیل دارد. یک روز از بلاتر پرسیدم: نمی‌خواهی پول من را بدهی؟ او هم گفت: چرا ولی چون دبیر کل فیفا ٣٠٠‌ هزار فرانک سوئیس در سال می‌گیرد خوب نیست سه‌برابر او به تو دستمزد بدهم. پس قراردادی ٣٠٠‌هزارفرانکی هم برای من تنظیم کرد و گفت بقیه پولت را هم بعدا می‌دهم. البته آن بعدا که گفت هم هرگز از راه نرسید تا اینکه سال ٢٠١١ از فیفا درخواست کردم استعلام بگیرد ببیند من طلبی دارم یا نه؟ به من گفتند بله، آقای بلاتر گفته شما هنوز طلب دارید و فاکتوری ارسال کنید تا این پول را به شما بدهیم. من هم اشتباها فکر کردم که برای آن چهار سالی که کار کرده‌ام سالی ٥٠٠‌ هزار فرانک سوئیس گرفته‌ام! همین جا هم ضرر کرده‌ام چون سالی ٣٠٠ ‌هزار یورو به من داده بودند. حساب کردم دیدم، طبق حرفی که زده‌ایم، برای چهار سال می‌شود دو میلیون فرانک. من هم فاکتوری دو ‌میلیونی نوشتم و ١٠ روز بعد هم پول را به حسابم واریز کردند. اگر کار من ایرادی داشت یا اینکه پرداخت مشکلی داشت، فیفا حاضر نمی‌شد این پول را به من بدهد. من هم با پرداخت مالیات این پول، آن را برداشت کردم.
چرا زودتر  نه؟
من یکی، دو بار بعد از رفتنم از فیفا درخواست کردم، ولی اگر می‌بینید که آن زمان پی‌اش را نگرفتم به این خاطر بود که احتیاجی نداشتم. من آدمی نیستم که در قیدوبند پول باشم. می‌توانید از همسرم سؤال کنید؛ تابه‌حال یک‌بار هم نشده که بخواهم یکی از حساب‌های بانکی‌مان را چک کنم.
بلاتر نقشه داشته؟
نمی‌دانم با پرداخت آن موقع پول نقشه‌ای داشته یا نه! البته تردیدهایی وجود دارد، ولی من بلاتر را تحسین می‌کردم و رابطه ما صمیمانه بود. من سیاست‌های او را تحسین می‌کردم. او کاریزمای خاصی داشت و بعضی وقت‌ها من را جذب می‌کرد. اگرچه او می‌خواهد من را به‌ طور سیاسی بکُشد، ولی من هنوز هم احساساتی نسبت به کارهایی که با هم کرده‌ایم دارم.
رابطه با بلاتر
آخرین باری که با او حرف زدم زمانی بود که رفتم و گفتم از سمتش دل بکند و برود. بلاتر به من گفت نمی‌تواند. من این درخواست را صمیمانه از او کردم و گفتم به خاطر خودت می‌گویم، ولی گفت نمی‌تواند. بعد از آن راه ما از هم جدا شد. همدیگر را در نشست‌های مختلف دیده‌ایم، ولی فقط یک سلام و علیک ساده داشته‌ایم؛ همین.