فرشاد پیوس: سیستم علی اصغری پروین هنوز به درد می‌خورد!


پنجشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۴ ۰ ۴۲۵
متافوتبال - با پیوس در عصر خنک آخر مهرماه همکلام شدیم و دریا و کوه و آسمان و برگ‌ریزان را که نه، جای خالی‌اش را در چمنزار جست‌وجو کردیم.

به گزارش متافوتبال و به نقل از روزنامه بهار،‌ رد نسیان را که بگیری، در پس‌کوچه‌های خاکی تهران به او می‌رسی. مرد ۵۳ساله‌ای که بذر رویاهای کودکانه‌اش را در زمین‌های سنگلاخی افشاند و خیلی زود نشانی قفس‌های توری را از بر کرد.
او فرشاد آقای گل است. همان مهاجم تیزچنگی که در سال‌های دهه60 زبان بلیغ بال گشایی در مخمل سبز بود. ستاره‌ای که با گل‌هایش سکوها را در شادی وصف‌ناپذیری غرقه می‌کرد و به دردانه سینه‌چاک‌ها بدل می‌شد.
سال‌ها گذشته و فرشاد امروز با موهای سفید خاطراتش را مرور می‌کند و به‌این می‌اندیشد که روز نسل سوخته از ازل تا ابد در هیچ تقویمی ثبت نشده است. با پیوس در عصر خنک آخر مهرماه همکلام شدیم و دریا و کوه و آسمان و برگ‌ریزان را که نه، جای خالی‌اش را در چمنزار جست‌وجو کردیم.
20سال پیش فکر می‌کردی روزی برسد که پرسپولیس برای رسیدن به کمرکش جدول خون دل بخورد!
 آن سال‌ها که ما بازی می‌کردیم با یک مساوی خانه‌نشین می‌شدیم و تا چند روز خودمان را حبس می‌کردیم. پرسپولیس فقط با قهرمانی آرام می‌گرفت و ما می‌توانستیم سرهایمان را برابر مردم بالا بگیریم. مثل حالا نبود که به‌خاطر برد خفیف در مشهد جشن می‌گیرند. پرسپولیس ما ابهت داشت و اسمش لرزه بر تن حریفان می‌انداخت اما الان...
 الان چی؟
 خودتان دارید می‌بینید چه خبر است. با مربی خارجی و این همه مهره تیم پس از 9هفته هنوز جا نیفتاده است. این‌طوری‌که نمی‌شود برای فتح جام خیز برداشت.
اما سیستم علی‌اصغری سلطان هم دیگر جواب نمی‌دهد. قبول داری؟
 نه، با همان سیستم هم می‌توان این پرسپولیس را درمان کرد. مگر سیستم علی‌اصغری چه عیبی داشت.
ببخشید که این‌قدر رک می‌گویم، ولی چه عیبی نداشت؟
 ببینید، در سیستم علی آقا، بچه‌ها از دو طرف توپ می‌ریختند روی دروازه حریف و من کار را تمام می‌کردم. یک پلن خیلی ساده با چهار هافبک و دو مهاجم. پاسورهای شش‌دانگی مثل محسن عاشوری، مجتبی و رحیم یوسفی از دو طرف سانتر می‌کردند و من و ناصر هم امان نمی‌دادیم. الان پرسپولیس همین مشق ساده را هم نمی‌تواند بنویسد.
به‌هرحال مرگ هادی نوروزی هم‌ انگیزه عجیبی به بازیکنان پرسپولیس برای این فصل داده است.
هادی که ما را آتش زد. این دیگر چه مصیبتی است که نصیب ورزشی‌ها شده. شنیدم یک بانوی ورزشکار هم در همین روزها از میان ما رفتند. 30سال پیش این جور مرگ‌ها فقط مال پیرها بود اما حالا جوان مردم شب می‌خوابد و صبح بیدار نمی‌شود. خدا به زن و بچه‌اش صبر بدهد. هادی نوروزی خیری از این دنیا ندید. من فکر می‌کنم باشگاه باید هوای خانواده‌هادی را داشته باشد.
در گذشته مهاجمان خیلی راحت دروازه‌ها را به آتش می‌کشیدند، اما مهاجمان الان چارچوب‌نشناس هستند؟ تو با چشم بسته قفس‌های توری را شعله‌ور می‌کردی اما حالا...
 گلزنی باید توی خون بازیکن باشد. کسی که استعداد یک پاس ساده را ندارد، معلوم است که نمی‌تواند وسط آن همه مدافع زهرش را بریزد. گاهی فکر می‌کنم گلزنی یک جورهایی ژنتیکی هم هست. انگار بازیکن باید از توی قنداق راه دروازه‌ها را بلد باشد. این‌ها که امروز میلیاردی پول می‌گیرند و در حسرت گلزنی می‌مانند، شم  چارچوب‌شناسی را ندارد.
دراین سال‌ها از فرشاد آقای گل نخواستند فرمول تسخیر آشیانه‌ها را به شکارچیان جوان بیاموزد؟!
‌ای بابا. یک‌بار رفتم سر تمرین پرسپولیس، خیلی از این جوان‌ها اصلا مرا نمی‌شناختند. اینجا که اروپا نیست تا دنبال انتقال تجربه باشند. اینجا مدیران یک باشگاه برای آنکه صندلی خود را حفظ کنند، رو به حاضری‌خوری می‌آورند و به تنها چیزی که فکر نمی‌کنند آموزش است. از وقتی این فوتبال نتیجه‌گرا شد، یک جرعه آب خوش از گلوی تیم‌ها پایین نرفت و خیلی‌ها خاکسترنشین شدند.
اگر فرشاد پیوس هم‌اکنون قلعه‌ها را فتح می‌کرد و درحال‌حاضر بازی می‌کرد، چقدر گیرش می‌آمد؟
 با این بازیکنان، من اگر جوان بودم کمتر از پنج میلیارد به‌حسابم واریز نمی‌شد. این هم شانس ما بود که بیست، سی سال زودتر به دنیا بیاییم. هر کسی یک سرنوشتی دارد دیگر.
به آینده پرسپولیس مدل ۹۴ چقدر خوشبینی؟
خب اگر بیشتر تلاش کنند و در دام احساس گرفتار نشوند، می‌توانند به بالای جدول برسند. هنوز هم اسم این تیم خیلی‌ها را به لرزه درمی‌آورد. من تصور می‌کنم پرسپولیس در هفته‌های آتی بهتر از این خواهد شد. بازی هجومی نباید از دستورکار نیمکت پرسپولیس خارج شود.
فرشاد پیوس به نشستن روی نیمکت سرخ هم می‌اندیشد؟
 نه.
چرا؟
من اگر متملق بودم تا حالا ده‌بار سرمربی شده بودم، اما چون از تملق حالم به هم می‌خورد و دوست ندارم با لابی خودم را به نیمکت پرسپولیس برسانم قاعدتا به‌این زودی‌ها نوبتم نخواهد شد. فرشاد پیوس ترجیح می‌دهد از عشق قدیمی‌اش دور باشد، اما تن به بازی‌های خفت‌بار پشت پرده و روی پرده ندهد.
همین الان دلت برای چه کسی تنگ شده است؟
- بگذارید فکر کنم... آها، برای سیروس. خیلی دلتنگش هستم و بارها دراین سال‌ها به خوابم آمده است. سیروس رفیق من بود و در پکن وقتی قهرمان آسیا شدیم، با هم جام را بردیم بالای سر. چه زود گذشت.
راستی از آقای پروین خبر داری؟
 خدا را شکر کسالت علی آقا برطرف شده و حال و احوالش خوب است. هرازگاهی حالش را می‌پرسم. پروین برای فوتبال این مملکت کم زحمت نکشیده است.
فرشاد پیوس به مرگ هم فکر می‌کند؟
 از وقتی خبر مرگ هادی را آوردند، بیشتر به پایان زندگی فکر می‌کنم. این شتری است که در خانه همه می‌خوابد و اهل تعارف هم نیست. کاش قبل از اینکه تابوت ستاره‌های این فوتبال را دور امجدیه بچرخانند، به سراغشان بروند. خیلی از بچه‌ها فراموش شده‌اند و کسی یادش نمی‌آید روزگاری صدهزار نفر را به آسمان می‌فرستادند. این رسمش نیست.


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها