امین منوچهری در گفت‌وگو با «متافوتبال»: اگر به استقلال گل می‌زدم٬ ۴ نشان می‌دادم / اگر در آلبانی بازی می‌کردم تعداد گل‌هایم اندازه رونالدو و مسی بود / بعد از علی دایی در فوتبال‌مان تاریکی داشتیم


شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۴ ۲ ۱۰۸۲
متافوتبال – سید امین منوچهری٬ مهاجم راه آهن در گفت‌وگوی اختصاصی در مورد این روزهای فوتبال ایران و خودش می‌گوید.

از بازی آخرتان با استقلال شروع کنیم. داوری خیلی سروصدا کرد.

در آن بازی داور واقعا تعیین کننده بود. ولی فکر می کنم آقای زرگر دوست دارد هر چیزی را می‌بیند قضاوت کند. می‌توانید از خودش هم سوال کنید، وقتی  2-0 جلو بودیم به او گفتم آقای زرگر تو رو خدا چون ما 2-0 جلو هستیم٬ سمت استقلال را نگیری‌ها. که بخواهی خطاهای 50-50 را به نفع‌شان بگیری. گفت نه خیالت راحت باشد. من خیالم راحت بود. ولی 5 دقیقه بعد برای استقلال پنالتی گرفت. به او  آقای زرگر می‌توانستی این پنالتی را نگیری. اگر برای تیم ما رخ داده بود٬ نمی‌گویدرفتی ولی گفت نه من صحنه را دیدم. منم دوست نداشتم خیلی اعتراض کنم. کلا من زیاد به داوری اعتراض نمی کنم ولی در آن صحنه احساس کردم این اتفاقات دارد رخ می‌دهد. ولی آقای زرگر فکر می کرد دارد درست می بیند و قضاوت می کند

3-3 عادلانه بود؟

ما روز خیلی خوب‌مان بودو اگر 10 نفره نمی‌شدیم از لحاظ روحی و روانی و تیمی خیلی روز خوبی داشتیم و می توانستیم حرف های زیادی بزنیم. می تونستیم ۳ هیچ یا حتی ۴ هیچ ببریم و اگر شوت من گل شده بود شاید اتفاقات دیگری می‌افتاد.

خیلی استقلال استقلال می کنی، این به توضربه نمی‌زند؟

در این 3،4 سال خیلی تاثیرگذار بوده.

در اینستاگرامت با پیراهن استقلال عکس می‌گویدذاری و می‌گویدویی یک روز برومی گردم. آن هم در حالی‌که بازیکن تیم راه آهنی.

مسئولین تیم راه آهن به من اعتماد کامل دارند و می‌دانند با تمام وجود برای‌شان بازی می‌کنم. می‌دانن که با عشق و احساسم فوتبال را دوست دارم. این درست است که استقلال را خیلی دوست دارم. نمی توانم چیزی که در وجودم است را کتمان کنم. اما همیشه سعی کردم بهترین عملکرد را داشته باشم. حتی همین بازی روبروی استقلال اگر پنالتی می دادند که بزنم مطمئن باشید تمام تمرکزم این بود که گل کنم.

بعدش خوشحالی هم می کردی؟

خوشحالی می کردم ولی طوری خوشحالی می‌کردم که هواداران استقلال دوست داشته باشندد.

مثلا پیراهن زرد را در می‌آوردی و زیرش آبی بود؟

شاید هم عدد ۴ نشان می دادم. دو سه تا فکر داشتم. گذاشته بودم در لحظه تصمیم بگیرم. خدارو شکر بعد از بازی هواداران استقلال لطف‌شان شامل حال من شد. من 6 ماه در استقلال بازی کردم ولی مردم مثل بازیکنی که 6-7 سال در استقلال بوده و برای این تیم کارهای بزرگی انجام داده، به من لطف دارند و همین خیلی خوشحالم می کند. ولی خب از نظر آسیب و ضربه‌ای که می‌گویدویید چرا خیلی از مدیران باشگاه‌ها اصلا به من فکر نمی‌کنند. می‌گویدویند این فکرش پیش استقلال است و استقلال را دوست دارد. ولی مدیران و مربی‌های استقلال این فکر را نمی کنند! شاید اگر من در لیگ آلبانی بازی می‌کردم الان تعداد گل های زده‌ام با مسی و رونالدو برابری می‌کرد. فورواردهایی به من ترجیح داده شدند که من می‌ توانستم با پول خیلی کمتر همان کارایی را داشته باشم. تازه ایرانی جوان‌تر  و استقلالی هم بودم.

تو یک دوره خیلی خوب با سایپا داشتی. امین منوچهری در سایپا در اوج بود٬ بعد از سایپا جدا شد و رفت استقلال. بعد از استقلال هم جدا شد رفت راه آهن. احساس نمی کنی شاید کندن تو از سایپا و رفتنت به استقلال به تو ضربه زد؟

من در مورد این مسئله فکر کردم. مشورت کردم و صحبت کردم. من در باشگاهی شکل گرفتم که واقعا نسبت به باشگاه‌های دیگر متفاوت است. جو سایپا خیلی دوستانه است. افرادی که تازه به باشگاه می‌آمدند مثل پیروز قربانی، می گفتند اینجا حس کارمندی دارد؛ دعوا نمی‌شود٬ نظم دارد.من آنجا در اوج بودم و حتی درآستانه دعوت به تیم ملی. ولی خب شرایط جوری بود و پیشنهادی به من شده بود که از بچگی دنبالش بودم. حالا آن اتفاق افتاده بود و نمی‌توانستم جلوی خودم را بگیرم. نمی‌توانستم منطقی فکر کنم از یک نظر دیگر می‌گویدفتم من 7-8 سال در سایپا بازی کردم و وقتش است بروم در یک باشگاه بزرگتر و توانایی‌هایم را به رخ بکشم و بازی هایم پخش مستقیم شود و نگاه‌ها به من مثبت‌تر شود. این تصمیم را گرفتم و حتی اگر 100 بار دیگر این اتفاق بیفتد باز هم این تصمیم را می‌گویدیرم و شانسم را امتحان می‌کنم. من همیشه خودم را جای سرمربی تیم می‌گویدذارم؛ امین منوچهری در استقلال یک گل زد و استقلال تیم بزرگی است و فوروارد تیمش باید گل بزند و تاثیرگذار باشد. با این همه من نمی‌توانم همه تقصیرها را گردن خودم بگذارم، استقلال آن سال هجومی نبود و ما خیلی دفاعی بازی می‌کردیم متاسفانه نیم فصل اول داشتیم در استقلال مثل سایپا بازی می‌کردیم. تیم ضد حمله‌ای بود و دیرتر به چشم می‌آمد. متاسفانه چند هفته بعد مجتبی جباری می‌آید و با من تعویض می‌شود و آخرین بازی و تعویض من مصادف می‌شود با بازی کردن مجتبی جباری. نیمه دوم همان بازی استقلال به قدری هجومی بازی کرد که ما 3 تا گل به سایپا زدیم. از آن به بعد استقلال همش در ۱۸ حریف بود. و متاسفانه من آن موقع دیگر در استقلال نبودم. اگر این فرصت به من داده می‌شد که نیم فصل دوم آن سال در استقلال باشم شاید بیشتر از آن گل 3 امتیازی برای‌شان به ثمر می‌رساندم.

قبول داری فورواردها بعد از علی دایی دیگر به چشم نیامدند؟

بله. علی آقا که فوتبال و توانایی هاشان به همه ثابت شده.بعد از علی دایی ما در فوتبال‌مان یک تاریکی داشتیم و امیدوارم این تاریکی زودتر تمام شود حالا سردار آزمون آمده که دارد خوب کار می‌کند و شاید خیلی از کشورهای بزرگ دنیا هم با این مشکل روبرو شده باشند ولی خود بازیکن به تنهایی نمی‌تواند ریشه یابی‌اش کند.

4 تا از هم پستی‌هات را در لیگ نام ببر که خیلی خوبند.

به نظرم مهدی طارمی خوب بازی می‌کند. سجاد شهباززاده. مهرداد محمدی هم خوب کار میکند، ارسلان مطهری هم پارسال خیلی خوب کار می‌کرد ولی الان مصدومیتش باعث شده نتواند به تیم کمک کند. البته این‌ها هیچ کدوم هم پست من نیستند. من فوروارد مکمل این‌ها هستم. ما الان فورواردی که سبک علی دایی باشد کم داریم؛ من هستم، محمد قاضی و فرزاد حاتمی. که مهاجم هدف هستند و در این سبک بازی می‌کنند. تعدادشان کم شده و این بر می‌گویدردد به نوع فوتبالی که در باشگاه‌ها بازی می‌شود. هیچ جای دنیا به این راحتی از فوروارد تارگت نمی گذرند ولی متاسفانه چون فوتبال ما سبکش عوض شده٬ داریم این فورواردها را خارج می کنیم. نمی‌دانیم خیلی جاها کمک تیم هستند و خود مربی می‌گوید اگر من یک فوروارد هدف نداشته باشم تاکتیک‌هایم اجرا نمی‌شود.اول فصل که همه مربی‌ها تیم‌شان را  می‌بندند، می‌خواهند مثل بارسلونا تیکی‌تاکا بازی کنند لی این اتفاق نمی‌افتد و این کار را فقط بارسلونا در کل دنیا انجام می‌دهد. چون زمینش را دارد، توپش را دارد و بازیکنش را هم دارد. ولی ما در ایران زمینش را نداریم، توپش را نداریم و بازیکنش را هم نداریم. پس نمی توانیم انقدر رویایی فکر کنیم.

طرفدار بارسایی؟

من بارسلونا را خیلی دوست دارم. چون به فوتبال کل دنیا کمک می‌کند. ولی من خودم رئال را دوست دارم و بازیکن هایی که سبک من بازی می کنند رانگاه می‌کنم. مثلا بازی های پاری سن ژرمن را بخاطر زلاتان ابراهیموویچ نگاه می کنم. یا چلسی بخاطر کاستا.

مصاحبه اختصاصی متافوتبال با امین منوچهری/ بخش اول

امیر قلعه نوعی پشتت بود؟ خودش گفت به استقلال بروی؟

آره امیرخان سال قبلش تراکتورسازی بودند و تمام کارها درحال انجام بود که من به تراکتور بروم. تراکتور هم آن سال خیلی خوب بود و امیرخان گفت من اگر یک فوروارد مثل تو داشته باشم، تیمم قهرمان می‌شود ولی خب مدیرعامل وقت‌مان آقای کوشا بودند که واقعا یکی از مدیران خوب فوتبالی بودند. با من صحبت کردند که نروم. ولی در هر صورت من آقای قلعه‌نویی را دوست داشتم و فکر می‌کردم می توانم به ایشان کمک کنم. نمی‌توانستم روی‌شان را زمین بزنم. من گفتم هرجور شده می خواهم بروم و به امیرخان که مربی بزرگی است کمک کنم. آقای کوشا با خانواده و پدر و مادرم صحبت کردند که امین را راضی کنید بماند. من به امیرخان گفتم هر کاری از دستم بر می‌آمد انجام دادم ولی تحت هیچ شرایطی به من رضایتنامه نمی‌دهد و من نمی‌توانم بیایم. ماندم سایپا و دست روزگار این شد که امیرخان از تراکتورسازی به استقلال آمد و باز دوباره این پیشنهاد را به من دادند. من آن موقع هنوز قرارداد داشتم ولی گفتم تحت هیچ شرایطی نمی‌مانم. هم اینکه اسم امیرخان هست و من یک بار روی‌شان را زمین انداختم هم اینکه استقلال است و من استقلال را با هیچ‌چیز نمی‌توانم عوض کنم. شاید برای‌تان جالب باشد که بدانید موقعی که من با استقلال قرارداد بستم با یکی از دوستانم رفتیم به جلسه. دوستم گفت تو درمورد مسائل مالی حرف نزن و من صحبت می کنم. یک عددی به من پیشنهاد دادند تا آمدم امضا کنم٬ دوستم گفت صبر کن. او کمی صحبتی کرد و عدد یک خورده بالاتر آمد. من گفتم اصلا نمی‌خواهم درمورد پول صحبت کنم. دوست دارم زودتر قرارداد را امضا کنم. یعنی انقدر هیجان داشتم برای بستن قرارداد که دیگر به پولش فکر نمی‌کردم. شاید اگر محکم تر قرارداد می‌بستم، همچین اتفاقی نمی‌افتاد. من ضربه خوردم از اینکه گفتم استقلالی هستم. بخاطر این شاید نباید با قلب و احساست به استقلال و پرسپولیس بروی. شاید باید یک خورده خشن‌تر باشی و با آنها بازی کنی. من فکر کردم سایپاست و همه دوستم دارند و دوست دارند  پیشرفت کنم. ولی متاسفانه اینگونه نبود. واقعیت زندگی هم همین است. آنجا خیلی‌ها برای خیلی چیزها می جنگند.

چرا راه آهن اینگونه است و همیشه باید برای بقا بجنگد؟

یشه یابی که کردیم راه آهن از قدیم اینگونه بوده است. همیشه گربه سیاه بوده. هیچوقت نخواستند جزء تیم های بالای جدول باشند. همیشه مظلوم واقع شده. یکی از تیم‌های قدیمی تهرانی است ولی همیشه مظلوم بوده. به نظر من راه آهن در این چند سال ثبات مدیریتی نداشته. مخصوصا در این چندسال که من بازی کردم و این که من فکر می کنم باید یک خورده بیشتر و ریشه‌ای تر به این تیم رسیدگی شود.

دیگر سراغ پلی آف و پایین جدول نمی‌روید؟

نه دیگر نمی‌رویم. باید از کسانی که آمدند و این تیم را خریدن تشکر کنیم. این فوتبال خیلی ترسناک است. هرکسی آمده یک جاهایی رفته که نباید می‌رفته. حالا دوست داریم دل این‌هایی که آمدند را شاد کنیم. دوست داریم بمانند. چون حلقه گم شده فوتبال‌مان این افراد هستند. باید بیایند آکادمی تشکیل بدهند و فوتبال پایه درست کنند. این مشکل با پول حل می‌شود.

قبول داری مردم فوتبال زده شدن؟

دقیقا یکی از چیزهایی که من و ناراحت می‌کند اینه شاید رسانه ها و مدیرامون خیلی تاثیرگذارتر از فوتبالیست هامون باشند من منکر این نیستم که فوتبالیست ها هم در اینکه مردم فوتبال زده شدن تاثیرگذارن اما واقعا من فکر می کنم که مدیرها و رسانه ها باید بیشتر به فوتبال توجه کنن.اولین ویترین ما هستیم و هرکاری دلمون بخواد نمی تونیم انجام بدیم باید نشون بدیم که ما چهره ی بهتری از فوتبال و می تونیم نمایش بدیم همونطور که تو کل دنیا دارن این کارو می کنن.الان با کسی که کمتر راجع به فوتبال اطلاع دارد صحبت کنید راجع به پورشه فوتبالیست ها صحبت می‌کند منم نمی‌گویدم نیست.می خوام یه خاطره از آقای مایلی کهن تعریف کنم من جوون بودم شاگرد آقای میلی کهن بودم همه می گفتن آقای مایلی کهن خیلی گیر میده خیلی سخته باهاشون کار کردن ولی من یه چیزی ازشون یاد گرفتم که فکر می کنم شاید حلقه گمشده فوتبالمون باشد.اون موقع من و کریم انصاری فر بازیکن های جوون تیم بودیم با ما صحبت می کردن حالا که قراردادتون زیاد شده اولین کاری که می کنید نرید ماشین بخرید ، برید خونه سرمایه گذاری کنید خوب وقتی مربی تیم اینو به من گفت من می رفتم فکر می کردم اگر کسی به من می‌گویده که آقای منوچهری نری پورش بگیری خوب طبیعیه من این کارو نمی کنم و کاری که سرمربی گفته انجام میدم یا حداقل بهش فکر می کنم ولی وقتی مدیر باشگاه بالاترین قرارداد و با بازیکن می بنده می‌گویده آقا شما برو روزی 2 ساعت بیا سر تمرین حالا بازیکن استقلال و پرسپولیس که همه دارن نگاهش می کنن خوب بازیکن پولدارد هیچکس بالا سرش نیست وقتی مدیر باشگاه براش مهم نیست که این غذا چی می خوره ، کجا دارد میره ، شب کی می خوابه و مواخذه نمیشه خوب همه انسانیم کی از خوشی بدش میاد کی بدش میاد هرکاری دلش می خواد بکند ولی اگر بازخواست بشه ، بذارنش بیرون و از دستمزذش کم بشه همه چی فرق می‌کند.من با علی دایی هم همتیمی بودم و هم مربیم بوده برای ما تعریف می کرد تو اون زمانی که بایرن مونیخ همه تیم هارو میزنه تا به فینال اروپا میرسه می‌گویده ما یه درآمد وحشتناکی داشتیم که اصلا باورمون نمی شد و این انگیزه ایجاد میکند تو تیم و بازیکن که هر بازی ببره درصد دستمزدش بالاتر میره و 90 دقیقه که بازی کند پول بیشتری می‌گویدیره ولی اینجا اول فصل می‌گویدویند این یک میلیارد و بگیرو برو حالا چندتا بازی می‌کند مهم نیست وقتی من می دونم تا آخر فصل چقدر باید بگیرم دیگر انگیزه ای برام نمی مونه و الان با انگیزه شخصی بازی می کنیم و بعضی وقت ها همه سرمایه هامون پوچ میشه.

الان 28 سالت هست٬ حد خودت را کجا می بینی؟ همین لیگ ایران یا هنوز به بیرون فکر می کنی؟

الان لیگ خارج دیگر دیر شده است. ولی به تیم ملی خیلی فکر می‌کنم. چون واقعا خیلی سعی می کنم سالم زندگی کنم و هرکسی فوتبالش در یک سنی به شکوفایی می‌رسد. میدانم  آدم به هرچیزی که فکر کند٬ می‌رسد. برای این فکر همه کار می‌‌کنم مثل دکتر تغذیه و روانشناس و یوگا. البته بقیه‌اش دست خواست خداست. شاید خدا بخواهد برای جام جهانی بعدی انقدر آماده باشم که دعوت شوم.

برای سوال آخر اسم 3 تا بازیکن  را می‌گوییم٬ نظر و دیدگاهت را در مورد آنها بگو.

فرهاد کاظمی

یک مربی خیلی فنی و خیلی تاکتیکی که من فکر می کنم از لحاظ فنی و روانشناسی خیلی در سطح بالایی هستند.

میلاد میداوودی  

یکی از فوتبالیست‌هایی که شاید قدر خودش را ندانست.من اگر توانایی‌های میلاد را داشتم سال‌های سال در سطح اول فوتبال بازی می‌کردم.

آرش برهانی

یکی از بهترین هم پستی‌های دنیاست. هم پستی‌ها کمی با هم رقابت دارند. نمی‌توانی بگوییی هم پستیم گل می‌زند٬ من فقط نگاه می‌کنم و خیلی خوشحالم ولی واقعا در دل آرش هیچی نیست. شاید یکی از دلایلی که دارد 8-9 ساله در استقلال بازی می‌کند همین باشد.هیچی در دلش نیست. خیلی دوست داشتنی است و خیلی راحت برخورد می‌کند. بعد از آن گل 3 امتیازی که به ذوب آهن زدم٬ در اتوبوس به من گفت کاش آن توپی که برگشت هم می‌رفت توی گل. الان نمی فهمی من چی می‌گویم.

مصاحبه اختصاصی متافوتبال با امین منوچهری/ بخش دوم

 


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها