خوش‌خبر: می‌خواستند مرا از والیبال جدا کنند / رفتار زشت سعيد معروف در رختكن هم از چشم من می‌‌بينند!

به گزارش « سرویس خارج از مستطیل سبز » متافوتبال، هنوز مهر نامه مأموریتش خشک نشده، لغو شد. امیر خوش‌خبر که دو ماه پیش به درخواست داورزنی نامه مأموریتش به فدراسیون والیبال را وزیر ورزش امضا کرد، خیلی زود مأموریتش تمام شد. او که شاید در ورزش ایران محبوب‌ترین، پرافتخار‌ترین و موفق‌ترین سرپرست تیم‌ ملی محسوب می‌شود، دوباره به وزارتخانه برگشت. ظاهراً ناکامی تیم ‌ملی در جام‌ جهانی‌ نتیجه‌‌اش تنها از دست رفتن سهمیه المپیک نبود، بلکه والیبالی‌ها این بار سرپرست تیم‌ ملی‌شان را هم ندارند. او بعد از دو هفته بالاخره در گفت و گو با خبرورزشی مهر سکوتش را شکست.

چرا نامه لغو مأموریت شما را زدند؟
نمی‌دانم. وقتی من به تهران رسیدم، همکارانم زنگ زدند و گفتند نامه‌ات را زده‌اند. نامه اعلام نیازت و باید بیایی وزارت. هر چه گشتم کجا اعلام نیاز کرده، پیدا نکردم. امور اداری؟ مالی؟ دفتر امور مشترک، اداره تعهد اداری و... به هرکس گفتم، گفت آقا نیا که جا نداریم. پس کی اعلام نیاز کرده؟ بعداً دوزاری من افتاد که بابا خواستند من از والیبال جدا شوم. شاید بگویند جا نداریم. اصلاً بگویند ژیمناستیک، نه بگویند برو ورزشگاه انقلاب تی بزن، اصلاً هر چی. مهم این است که من از والیبال جدا شوم.

یعنی وزیر توضیحی از شما نخواست؟
نه. وزیر یک جلسه کلی برای کادر تیم‌ ملی گذاشت. بیشتر بحث فنی با کمک مربی تیم، پزشک و آنالیزور تیم شد. سؤالاتی مطرح کرد. من هم صحبتی نکردم. قرار شد جلسه دیگری باشد که اگر وزیر صلاح بداند، من صحبت می‌کنم. سؤالی داشته باشند، جواب می‌دهم اما به‌ هر ‌حال نامه برای برگشتم به وزارت ورزش نامه‌ای اداری است و من هم کاملاً اداری‌ام، می‌پذیرم و به وزارت ورزش برمی‌گردم.

انگار این نامه، شما را خیلی به هم ریخته است؟
این قضیه شاید فرصتی باشد که من به زندگی‌ام برسم. هیچ مشکلی ندارم و همچنان والیبال را ساپورت می‌کنم اما اصلاً نامه‌نگاری نمی‌خواهد. آنها کافی است فقط به من بگویند خیلی ممنون 10 سال زحمت ‌کشیدی و خسته شدی، حالا برو. این‌جوری نامه بدهند.

یعنی برای شما بحث احترام مهم است؟
وزیر، رئیس من است. من اصلاً نمی‌توانم روی حرفش حرفی بزنم و بگویم نه نمی‌آیم. اصلاً چنین چیزی نیست. من اصلاً این کاره نیستم. فعلاً دنبال رتق و فتق امورم. البته امروز هم مرخصی گرفتم و آمدم به کارگروه. رفتار محترمانه مهم است.

حالا دوست دارید برگردید بسکتبال؟
دوست دارم الان یک جایی باشم با آرامش کامل. کسی هم کاری به من نداشته باشد.

مدیریت شما را زیر سؤال بردند. اینکه می‌گویند شما را پدرخوانده می‌دانند یا از دستیاران سرمربی و حتی از پاداش بازیکنان تیم درصد می‌گیرید، واقعاً این‌ها صحت دارد؟
این حرف‌ها مثل بقیه شایعات در حوزه کاری من، شایعات کاملاً پوچ و بی‌اساسی است. من خیلی راحت و با وجدان آسوده در این‌باره صحبت و برخورد می‌کنم. هیچ ابایی هم ندارم. کارنامه من مشخص است. کسی که با این روش بخواهد کار کند، دنبال درصد گرفتن باشد و... بالاخره دستش رو می‌شود. امکان ندارد، بالاخره ماه پشت ابر نمی‌ماند. بالاخره یک نفر را می‌رنجاند و آن طرف هم واقعیات را رو می‌کند. من همیشه رو‌راست کار کرده‌ام. هیچ‌وقت دنبال گرفتن درصد نبودم. اصلاً در والیبال چنین کاری وجود ندارد. همه چیز شفاف است. قراردادها کاملاً مشخص است. پول‌ها و رسیدها هست. اصلاً این مسائل قابل مطرح کردن هم نیستند. نمی‌دانم چطور بعضی‌ها به این نتیجه می‌رسند و این‌قدر راحت می‌گویند. هر کس مدعی است، سند رو کند. من جلوی همه رسانه‌ها اگر سندشان واقعی باشد، اعتراف می‌کنم و می‌گویم خداحافظ. اگر هم جایی باید پاسخگو باشم، می‌روم و جواب می‌دهم. این حرف‌ها کاملاً پوچ و بی‌اساس است و هیچ منشأیی جز تخریب شخصیت ندارد. درباره پاداش بازیکنان هم بهترین مرجع برای رسیدگی امور مالی فدراسیون است. من پیشنهاد می‌کنم اگر ابهامی هست با مراجعه به خزانه‌دار فدراسیون همه چیز مشخص شود. حتی از او می‌خواهم با موافقت رئیس فدراسیون همه چیز را شفاف به رسانه‌ها اعلام کند. هیچ چیز پنهانی در این ماجرا نیست.

خودتان‌ چه فکر می‌کنید؟ این خط و نشان به خاطر ناکامی والیبال در جام‌ جهانی‌ برای فدراسیون نیست؟
خب نتایج تیم ‌ملی در جام واگنر و جام‌ جهانی‌ خیلی تأثیر‌گذار بوده است. البته از طرفی بازیکن‌سالاری و طرز صحبت سعید معروف در رختکن و... همه این‌ها را از چشم من می‌بینند. به نظرم بعید نیست که این کار اولتیماتومی به فدراسیون باشد.

ظاهراً هنوز شما را به عنوان یک والیبالی قبول ندارند.
همین مسئله برای من عجیب است. یک شخص برای والیبالیست شدن چند سال لازم دارد؛ یک سال، 3 سال، 7 سال؟ من 9 سال است سرپرست تیم‌ ملی هستم و 3 سال هم سرپرست تیم والیبال باشگاه صنام بودم یعنی چیزی حدود 12 سال است در والیبالم. هنوز هم جایی می‌لنگد، می‌گویند سرپرست، والیبالی نیست. چه کار باید کرد که بگویند من هم به این رشته تعصب دارم؟

اینکه از امیر خوش‌خبر به عنوان پدر معنوی بازیکنان اسم می‌برند، چه معنایی می‌دهد؟
به ‌هر ‌حال این اسم خیلی سنگین است. اینکه یک نفر مثل من بخواهد پدر معنوی یک سیستم شود، باید خیلی بیشتر از من باشد. این عنوان سنگینی است. من فقط یک گوشه کوچک کار را گرفته‌ام. کار مرا هم هر کسی که کمی مدیریت بلد باشد، می‌تواند انجام دهد. ما در والیبال داریم کسانی را که بتوانند انجام دهند و خوشبختانه روند والیبال جوری است که قائم به‌ فرد نیست. این تیم راه خودش را ادامه می‌دهد؛ چه من باشم و چه نباشم.

دوست دارید نامه لغو مأموریت شما باطل شود؟
صد ‌درصد. تیم ‌ملی والیبال عشق من است. هیچ‌وقت هم سعی نکرده‌ام برای حضور در والیبال منت بگذارم. عشق و علاقه خودم است. کار کردم در آن و افتخار خیلی بزرگی است که من به والیبال خدمت کنم. یکی از بهترین شرایط کار در حوزه سرپرستی تیم ‌ملی است، چرا که می‌دانم چه‌کاره‌ام و چه کار می‌توانم بکنم. تجربیات زیادی دارم که راحت هم به‌ دست نیامده است.

اعضای کارگروه به سرپرستی هم اعتراض داشتند، شما قبول دارید؟
واقعاً اعتراضات قبول است. یکسری روشنگری‌ها که باید انجام می‌شد، به وضوح گفته شد. یکسری را قبول کردند و یکسری را بحث داشتند. من فکر می‌کنم در نهایت همه چیز به نفع تیم ‌ملی می‌شود و مشکلات راه صعود به المپیک را راحت‌تر می‌کند.

حالا یعنی سرپرستی در تیم ‌ملی تمام شده است؟
داورزنی صحبت می‌کند. اگر قبول کردند، برمی‌گردم.

در کارگروه به سرپرستی شما ایراد گرفته شد؟
درست نیست، موقع برد همه خوب هستند، می‌گویند چه سرپرستی، چه مدیریتی، چه بازیکنانی، چه مربیانی و چه فدراسیونی. همه به‌به و چه‌چه می‌کنند اما موقع باخت همه چیز برود زیر امضای یکی. بد است. بازیکنان مغرور می‌شوند، لباس پوشیدن و حرف زدن بلد نیستند و... بیایند از ما بپرسند ما هم جواب می‌دهیم. من می‌گویم کار ما هم ایراد داشته است. اگر نداشت که اینجا نمی‌ایستادیم. قطعاً اشتباه داریم. در مسائل تیم فقط بازیکن، من و مربی نیستیم، بلکه همه دخیل هستیم. امروز 50 درصد من هستم، 20 درصد بازیکن، چند درصد فدراسیون و... کارگروه بابت همین است. وقتی خودمان می‌گوییم دیگر نیازی به این کارها نیست. حتی خود داورزنی هم گفت من هم ایراد داشتم. تصمیم‌گیری من ایراد داشت. بابا این جلسه برای همین است. اصلاً وقتی خودمان می‌گوییم، نیازی به این کارها نیست. مربیان می‌گویند آنالیزور در حد تیم ‌ملی نیست. بابا آنالیزور تیم‌ ملی انتخاب ولاسکو بود. انصاف را رعایت کنیم. چطور، چه‌کار کنیم، برویم از خارج بیاوریم؟ نمی‌شود که، باید انصاف هم داشته باشیم. نباید با یک باخت همه چیز را فدا کرد و مطالب کذب و شایعه راه انداخت. بازیکن همه چیزش را از دست رفته می‌بیند.