مستند «رونالدو» و «جورج بست» / شباهت‌‌های دو ستاره از نمای نزدیک

به گزارش متافوتبال و به نقل از روزنامه بهار، این ماه اکران دو مستند درمورد دو سوپراستار گذشته و حال فوتبال جهان خبرساز شده است. مستندهایی که نمایانگر شباهت‌های دوستاره سابق و امروز دنیا کریستیانو رونالدو و جورج بست است. این دو فیلم به هیچ عنوان مثل هم نیستند. فیلم «رونالدو»، پشت صحنه‌ای است از زندگی‌ ستاره رئال‌مادرید درحالی‌که «فوتبالی متفاوت از همیشه» که درمورد جورج بست است و هلمت کاستارد آلمانی‌ آن را ساخته، این فیلمدر جریان یکی‌ از بازی‌های بست در سال ۱۹۷۰با هفت دوربین فیلمبرداری شده است. بااین‌حال، مقایسه این دو نتایج جالبی‌ دارد؛ چه از نظر شخصی‌ که نشان‌دهنده دو دوره اجتماعی است و چه از نظر شرایط فوتبالی رونالدو و جورج بست. هر دوی آن‌ها در زمان‌هایی از بازیگری خود بهترین بازیکن دنیا شناخته می‌شدند. هر دو خارجی‌ هستند و در کشور محل بازی‌شان غریبه به‌حساب می‌آیند. بست از بلفاست ایرلند آمده و رونالدو از مادیرای پرتغال. هر دو از محلاتی فقیرنشینی آمدند و توانستند به موفقیت‌های دور از خانه برسند. هر دو نشانه‌هایی از «خجالت» و «غرور» را همراه با هم دارند. هر دو والدین الکلی داشتند که زود‌تر از سن مورد نظر فوت کرده‌اند. هر دو ورزشکارانی نخبه هستند که الگوی بقیه بازیکنان و ستاره هواداران به شمار می‌آمدند و هر دو شماره ۷ یونایتد را پوشیدند.
بست، اولین سلبریتی فوتبال
 بست وقتی‌ در قله فوتبال دنیا ایستاد، آن‌قدر نوشید تا خود را در زندان، دستگیری‌های متعدد، پیوند کبد و مرگ زودهنگام غرق کرد. از آن سو‌، رونالدو ۳۰ ساله، مدلی‌ برای تعهد داشتن به حرفه خود است. بست در اواخر دهه ۶۰ در دورانی که شکوفایی فرهنگ بود، بازی می‌کرد. دورانی که آغاز فرهنگ «سلبریتی» بود. به‌همین خاطر هم، بست را یکی‌ از اولین سلبریتی‌های انگلستان می‌دانند. رونالدو اما زمانی‌ درخشید که فوتبال به یک تجارت جهانی‌ تبدیل شده بود. جایی‌ که فوتبالیست‌ها بیشتر برند تبلیغاتی هستند تا ورزشکار. بست احتمالا اولین بریتانیایی بود که شهرت او را از ورزش گرفت و درست زمانی‌ بازی می‌کرد که قرار شد به فوتبالیست‌ها رقم‌های افسانه‌ای بدهند. به‌اضافه آن، بست مردی بی‌‌نهایت خوشتیپ بود که مو‌های بلند و چشم‌های براق داشت. او یک الگوی مردانه جذاب‌ بود و شاید به‌خاطر آن بود که وی اولین فوتبالیستی شد که به‌خاطر چهره جذابش و روی جلد رفتن پول می‌گرفت. او تقریبا برای هر چیزی تبلیغ می‌کرد. از سوسیس گرفته تا کاتالوگ وسایل‌خانگی. این پول‌ها در دهه ۶۰ تفاوت‌های زیادی را رقم می‌‌زد اما حتی با وجود درنظرگرفتن تغییر دوران و پول، رونالدو با ۵۲میلیون پوند درآمد سالانه، خیلی‌ بیشتر از بست حقوق و حق تبلیغاتی می‌گیرد.
تنها در خانه
همان‌طور که «رونالدو» نشان می‌دهد، زندگی‌ کردن به‌عنوان یک فوتبالیست جهانی‌ یعنی‌ زندگی‌ کردن در یک خانه شیشه‌ای. در خیلی‌ از جاهای فیلم، رونالدو تنهاست و فیلم یک نمایش خالی‌ است از تنهایی‌ بی‌‌نهایت او. او یا تنهاست یا با پسرش کریستیانو رونالدو جونیور در خانه چند‌میلیونی‌اش زندگی می‌کند. او دوستان کمی‌ به‌جز مشاوران، مدیر برنامه‌ها، مدیران و اعضای خانواده‌اش دارد. او وظیفه نگهداری از جونیور را به عهده دارد و تا الان هویت مادر پسرش را مشخص نکرده است. در فیلم مدام او را درحال انجام تمرینات بدنسازی می‌بینیم که با پسرش انجام می‌دهد. به‌نظر تمریناتی است که بسیار مردانه است و می‌خواهد نشان دهد ستاره جهانی‌ شدن در فوتبال چه چیز‌هایی نیاز دارد.
تفاوت‌های دوستاره
برعکس رونالدو، بست پدری است که فرزندانش را به سختی می‌بیند. او مدام خودش را در جمع‌های دوستانه می‌بیند. با اینکه در زمان بازی بست چیزی به نام «علم ورزش» وجود نداشت، اما او به‌صورت خدادادی سریع بود. در فیلم «فوتبالی متفاوت از همیشه»، یونایتد بازی را ۲-۰ می‌‌برد که بست یک گل می‌زند و یکی‌ را هم برای بابی چارلتون می‌سازد. وقتی‌ بست را با رونالدو مقایسه می‌کنیم، او بسیار لاغر است. ران‌های او ماهیچه‌های درشتی ندارد و بیشتر شبیه یک خواننده راک است تا یک ورزشکار. بااین‌حال او کاریزمای تصویری خود را دارد و این کاریزما کاملا با بازی او مطابق است. در زمان آن بازی، بست ۲۳ سال داشت ولی‌ حتی در آن زمان هم نشانه‌های از مرگ زودهنگام را می‌شد در شمایل و چهره‌اش دید. مردی که در جوانی هم خسته به‌نظر می‌رسید. چهار سال قبل‌تر از آن، یک روزنامه پرتغالی، بست را عضو «پنجم گروه بیتلز» نامیده بود. او به مانند رونالدو در دوران اوج سلبریتی‌ها به‌دنبال شهرت نبود اما سعی‌ می‌کرد از این شهرت برای خوش گذراندن استفاده کند. در ۲۳سالگی، بست چند تا از بازی‌های یونایتد را به‌خاطر حرکات غیرمعقول خارج از زمین از دست داد. در یکی‌ از آن غیبت‌ها، او بی‌خیال یک بازی یونایتد شد تا بتواند با دوست بازیگرش به مسافرت برود که قسمتی‌ از آن آخر هفته در مستند «فوتبالی متفاوت از همیشه» وجود دارد. این داستان، یک آبروریزی برای بست بود اما اگر رونالدو روزی چنین کاری کند، احتمالا تمام خبرگزاری‌های دنیا آن را روی تیتر خود قرار می‌دهند. آمار‌ها نشان می‌دهند هر بازیکن چقدر دویده است، چقدر در بازی بوده و او دیگر نمی‌تواند حتی در زمین بازی مخفی‌ شود. رونالدو در مستندش یک‌فرد خودپسند است که بی‌‌نهایت تلاش می‌کند. مخصوصا در صحنه‌های توپ طلا که او بعد از سال‌ها آن را برد. وقتی‌ چند‌میلیون نفر تو را تعقیب می‌کنند، اینکه تو ثابت کنی‌ از زندگی‌ خودت لذت می‌بری، ضروری است یا حداقل نشان می‌دهد که تو هنوز‌انگیزه داری. بست به‌نظر می‌رسد زیر رسانه‌ها پژمرد. جیمی گریوس که خود فوتبالیستی معرکه ولی‌ الکلی بود، یک‌بار گفته بود: «خیلی‌ افراد هستند که زیر فشار نبوغ خم می‌شوند و بست به‌نظر من نابغه بود. او فوتبالیست‌زاده شده بود و فکر نمی‌کنم که توانسته بود با آن کنار بیاید.» مادر بست در ۵۵‌سالگی به‌علت مصرف زیاد الکل مرد. پدر رونالدو در ۵۲‌سالگی به‌خاطر شرایط کبدش بر اثر مصرف زیاد الکل از دنیا رفت. برادر رونالدو الکلی بود اما حالا درحال ترک است. بااین‌حال رونالدو هیچ تصویر ثبت‌شده‌ای از مصرف الکل درباره‌اش وجود ندارد و از شرایط بدن سالمش لذت می‌‌برد.
 
خودشیفتگی به سبک رونالدو و بست
باز هم باید بگوییم که «خودشیفتگی» شاید در زندگی‌ افراد رده‌بالا نقشی‌ مثبت بازی کند. بست هم آن‌چنان فروتن نبود. مثل رونالدو، او گاهی اوقات برای خودش بازی می‌کرد. او یک‌بار اعتراف کرد که آن‌چنان اهمیت نمی‌‌داده است که تیمش ببازد، مشروط به آنکه خودش خوب بازی کرده باشد و هواداران او را تشویق کنند. بااین‌حال فشار انتظارات، نداشتن اطلاع از قدرت شهرت و مصرف الکل، آخر بست را به زمین زد. و مهم‌تر از آن اینکه، بست هیچ‌گاه پول را نشانه مهمی‌ در زندگی‌‌اش نمی‌‌دید. برای او پول به‌معنای «اوقات خوش» بود.
با تمام ثروت احمقانه، زیاد و غیرعقلانی فوتبال امروز، این پول‌ها برای بازیکنان نخبه آن‌چنان هم بد نبوده است. آن‌ها آن‌قدر پولساز شدند که تمام نزدیکان از او مراقبت می‌کنند تا مبادا از ثروت وی کم شود. هواپیمای جت اختصاصی رونالدو، نشانی‌ از این پول‌های زیاد است. یک صحنه در مستند رونالدو وجود دارد که او پسرش را به دیدن ماشین‌های خود می‌‌برد که از فراری گرفته تا پورشه در گاراژ حضور دارند. ماشین‌هایی که به‌تنهایی‌ پول یک مرکز خرید هستند و او می‌خواهد بداند چه ماشینی در گاراژ او وجود ندارد. جواب لامبورگینی است. بااین‌حال، این‌ها بهانه‌های فرعی است؛ قابل بحث اما نه اساسی‌. شاید بست توجه تیم‌هایی را برمی‌‌انگیخت که مشاورانی خوب داشتند و به او یک زندگی‌ لوکس می‌دادند، به‌جای آنکه او را در میخانه‌ها تنها بگذارند. بااین‌حال، در زمان تماشای بست در دوران جلالش، خیلی‌ سخت نبود که حدس بزنیم مرغ او یک پا دارد و او آخر کار هم به حرف خودش گوش می‌کند نه بقیه. برخلاف رونالدو که متمایز با سبک‌خودخواهانه بازی‌اش همیشه تعدادی مشاور قابل اعتماد دارد که به ستاره پرتغالی در هر زمینه‌ای مشاوره می‌دهند.