گفت‌وگوی مجله «اتحادیه مربیان انگلیس» با الکس فرگوسن به‌مناسبت سالگرد حضورش در منچستریونایتد / همه‌چیز را سیاه یا ‌سفید ببینید


دوشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۴ ۰ ۳۶۹
متافوتبال - نام سرالکس فرگوسن از تاریخ فوتبال پاک‌شدنی نیست. بزرگ‌ترین مربی تاریخ فوتبال سه فصل قبل و پس از سپری‌کردن 27‌فصل پرافتخار روی نیمکت منچستریونایتد رسما از دنیای مربیگری کناره‌گیری کرد، اما هنوز هم به‌هر بهانه‌ای، نام سرالکس فرگوسن در جهان فوتبال به گوش می‌رسد.

به گزارش متافوتبال و به نقل از بهار، در دنیای فوتبال سر الکس فرگوسن با کسب ۴۹‌جام به‌عنوان پر‌افتخار‌ترین مربی تاریخ شناخته می‌شود؛ ۳۸‌جام در دوران طلایی‌اش در منچستریونایتد،‌10‌جام در آبردین و یک جام در سنت‌میرن؛ اما ملاک برتری فرگوسن در دنیای مربیگری تنها تعداد افتخارات کسب‌شده‌اش نیست؛ این مربی از لحاظ آماری هم بهترین عملکرد را در بین مربیان فوتبال جهان دارد و با کسب ۶۰‌درصد پیروزی در ۱۵۰۳ بازی که هدایت تیم‌هایش را برعهده داشته است نیز در مقام اول قرار دارد.  پس از فرگوسن، آرسن ونگر، سرمربی فرانسوی آرسنال، قرار دارد که گرچه از لحاظ تعداد دفعات مربیگری اختلاف کمی با رقیبش در منچستریونایتد دارد از لحاظ‌درصد برد، با ۵۳ درصد موفقیت، اختلافش با نفر اول فهرست زیاد است.
 
نام او از تاریخ فوتبال پاک‌شدنی نیست. بزرگ‌ترین مربی تاریخ فوتبال سه فصل قبل و پس از سپری‌کردن 27‌فصل پرافتخار روی نیمکت منچستریونایتد رسما از دنیای مربیگری کناره‌گیری کرد، اما هنوز هم به‌هر بهانه‌ای، نام سرالکس فرگوسن در جهان فوتبال به گوش می‌رسد. او که این روزها درحال تدریس متدهای مدیریت و مربیگری‌اش در معتبرترین دانشگاه‌های دنیاست، به‌تازگی کتابی با عنوان «رهبری» را که شامل رازهای دلایل موفقیت بی‌پایانش در یونایتد است منتشر کرده است و گاه‌و‌بیگاه گفت‌وگوهای جذابی با شبکه‌های معتبر تلویزیونی انجام می‌دهد.
 اما چند روز پیش یک روز ویژه برای سرالکس و هواداران منچستریونایتد بود. بیست‌و‌نهمین سالگرد روزی که او به‌عنوان سرمربی جدید شیاطین سرخ وارد تئاتر رویاها شد. انتشار این گفت‌وگوی جذاب از بزرگ‌ترین مربی تاریخ معاصر به‌همین بهانه است؛ گفت‌وگویی که با مجله اتحادیه مربیان فوتبال انگلیس انجام ‌شده و نکات فوق‌العاده‌ای در آن وجود دارد.  «بازنشستگی مال جوان‌هاست.» این جمله احتمالا دید خوبی از مردی که دراین مصاحبه با او گفت‌وگو شده است، به ما می‌دهد؛ مردی که به‌تمام موفقیت‌های ممکن در فوتبال رسید، اما هیچ‌وقت سیراب نشد و همیشه به‌دنبال چالش‌های جدیدتر بود.
به سال ۱۹۸۴ بازگردیم؛ شبی که فردایش اولین مسابقه‌تان را به‌عنوان سرمربی استرلینگ‌شایر در پیش داشتید. آیا احساس آمادگی می‌کردید یا نگران بودید و نخوابیدید؟
طبیعتا واردشدن به ‌هر شغل جدیدی استرس دارد. ترس این را دارید که در آن موفق می‌شوید یا خیر. من همیشه اولین روز کاری‌ام به‌عنوان شاگرد ابزارکار را به‌خاطر می‌آورم، اما درباره اولین روز مربیگری‌ام، آن را به‌عنوان شغل نیمه‌وقت انتخاب کرده بودم. من برای هدایت ۱۳‌بازیکن جوان به آنجا رفتم. اولین تجربه من یک بازی دوستانه مقابل کترینگ بود و هفته بعدش مقابل ترانمیر رورز بازی داشتیم. شاید با نگاه به عقب بگویم کارکردن با آن ۱۳ نفر در آن روز‌ها به پیچیدگی روزهایی که اکنون با آن مواجه‌ام، نبود.
وقتی جوان‌تر هستید، از هر زاویه‌ای به مسابقه نگاه می‌کنید و در ذهنتان از خود سوال می‌کنید اگر تیم را درست بچینم، باقی ایده‌ها را کنار می‌گذارم و دوباره به یادداشت‌هایتان نگاه می‌اندازید، اما امروز ما زمان زیادی را صرف تماشای ویدئو‌ها و بررسی حریف می‌کنیم. کار‌شناسان تیم ما با تحلیل‌های ویدئویی کار را برایمان راحت‌تر کرده‌اند و ما تنها به آن چیزی که نیاز داریم ضربه می‌زنیم.
زمانی‌که در استرلینگ‌شایر سرمربی شدید، فقط ۳۲‌سال داشتید. فکر نمی‌کنید این دلیل ارتباط خوب شما با مربیان جوان حال حاضر و الگو‌برداری از شما باشد؟
قبل از هر چیز باید بگویم مربیگری شغل پر‌مخاطره‌ای است. همیشه به مربیان جوان می‌گویم اولین چیزی که آن‌ها نیاز دارند یک رئیس خوب است. همچنین نیاز به شانس دارند و باید آمادگی از‌جان‌مایه‌گذاشتن برای این شغل را داشته باشند؛ دراین شغل باید پشتکار داشت. همان‌طور که می‌دانید این یک حرفه نتیجه‌گراست و خودتان به‌تنهایی مسئول نتیجه به‌دست‌آمده هستید.
در اولین مربیگری تمام‌وقت‌تان با تیم آبردین، قهرمان کاپ اروپا شدید. رسیدن به‌این مقام در آن دوره چقدر ارزش داشت؟
در گذشته فوتبال اسکاتلند قوی‌تر از الان بود. آبردین و دندی یونایتد پنج سال متوالی قوی‌ترین تیم‌ها در لیگ اسکاتلند بودند. بردن کاپ اروپا با تیم کوچکی مثل آبردین یک اتفاق ویژه بود. اگر به گذشته  باز برگردم، دوست دارم به‌این فکر کنم که آن زمان چطور آن تیم را مدیریت کردم که توانستیم تیم‌های بزرگی مثل بایرن‌مونیخ و رئال‌مادرید را حذف کنیم.
مربیگری در ذات شما وجود دارد؟
فکر می‌کنم با ویژگی‌هایی به دنیا آمدم که برای مربیگری نیاز است. وقتی جوان‌تر بودم یک تصمیم‌گیرنده خوب بودم. در ۱۹‌سالگی مشاور یک شرکت بودم. پدرومادرم هم قبلا این شغل را داشتند؛ به‌همین دلیل تمایل به‌این داشتم که کنترل موقعیت را در دست بگیرم؛ حتی وقتی بازیکن بودم، همیشه یک خواسته داشتم: اینکه مطمئن باشم برای بردن به میدان می‌رویم.
شما همیشه حامی مربیانی هستید که شغلشان را از دست می‌دهند. به آن‌ها تلفن می‌زدید و دعوت می‌کردید به زمین تمرین منچستر بیایند.
با مربیانی که شغل خودشان را از دست می‌دادند احساس همدردی می‌کردم. بعضی مواقع دلیل اخراج یک مربی را درک‌نمی‌کنم.
شما به‌دلیل دستاورد‌ها و مقام‌هایی که به دست آوردید در دنیای فوتبال مورد احترام هستید. این حسی فوق‌العاده است. چگونه سال‌ها این فرم را حفظ کردید؟
این موضوع کاملا بستگی به‌این دارد که خودتان را چطور می‌بینید. عده‌ای با رسیدن به چنین جایگاهی مغرور می‌شوند، در بعضی افراد این فقط اعتمادبه‌نفس زیادی است. ترجیح می‌دهم به آنچه پیش‌رویم است و به اهدافی که باید برسم فکر کنم.
به‌نظر نمی‌رسد با تغییرات ناگهانی مشکلی داشته باشید.
دشوار است این را بگویم، اما نباید دراین شغل و موقعیت احساساتی باشید. من بازیکنانم را دوست دارم و خیلی خیلی خوش‌شانس بودم که بازیکنان بزرگ زیادی برای؛ در آبردین بازیکنانی مثل میلر، مک‌لیش و کندی بودند که کاملا به من وفادار بودند؛ در یونایتد گیگز و نویل و اسکولز و بات معرف روح باشگاه بودند. همه بازیکنانی که شاگرد من بوده‌اند در موفقیت من نقش داشته‌اند؛ بنابراین هنگامی‌که وقتش می‌رسد بازیکنانی مثل نیکی بات و فیل نویل را از تیم خارج کنم و به آن‌ها بگویم دیگر نمی‌توانند برای یونایتد بازی کنند، کار برایم دشوار می‌شود؛ آن‌ها بازیکنان بزرگ من و بخشی از تاریخ منچستر بودند، بنابراین تصمیم دشوار بود، اما شغل من هدایت منچستریونایتد بود. من هم با مربیان دیگر تفاوتی ندارم. اگر به‌این موفقیت‌ها نمی‌رسیدم، تا این اندازه مورد احترام نبودم. در مربیگری باید احساسات را کنار گذاشت و همه‌چیز را سیاه یا سفید دید. اگر ببینم در زمین بازی عاملی سبب ناکامی تیم می‌شود، مجبورم دست به اقدام بزنم، تصمیم بگیرم و آن عامل را کنار بگذارم. من می‌توانم تصمیم‌های سریعی بگیرم که به موفقیت می‌انجامد. در مدیریت شما مجبورید تصمیم بگیرید، خواه درست یا غلط باید آن تصمیم را بگیرید چون چیزی که در آن لحظه اهمیت دارد خود تصمیم‌گرفتن است.
با استرسی که در شغلتان وجود دارد چگونه کنار آمدید؟
کار خیلی دشوار بود. شاید استرسی‌بودن در ذات شما باشد، اما میزانی از آن به نوع تربیت و پرورش شما و ارزش‌های اصلی هم بستگی دارد. من در ۱۹‌سالگی بیشتر درباره اینکه بدانم چه‌کسی هستم مصمم شدم. درباره مباحثی با پدرم بحث می‌کردم و مادرم فکر می‌کرد من کمونیست‌ام، چون کتاب‌های مارکس را می‌خواندم! درحالی‌که نبودم. من مثل پدرم تفکرات سوسیالیست داشتم. او از من حمایت می‌کرد و تشویقم می‌کرد کتاب بخوانم؛ درست برعکس مادرم که همیشه نگران بود. کار مادرها نگران‌شدن است. او هروقت چنین کتاب‌هایی دست من می‌دید می‌گفت: چی شده؟ چرا این کتاب‌ها را می‌خوانی؟ از نظر او اگر کتاب‌های مصوری مثل بینو یا سوپرمن را می‌خواندم خوب بود!
مسیر مربیگری‌تان را چگونه توصیف می‌کنید؟
هیچ‌وقت انتظار نداشتم و فکر نمی‌کردم به‌این جایگاه برسم. گاهی فرصت‌های زیادی در زندگی پیش می‌آید. رفتن به باشگاه آبردین مرا به سطح دیگری برد و این فرصتی بود که باید آن را شکار می‌کردم. وقتی اولین جام را با منچستر گرفتم، به آن سطح اعتماد و امنیت در شغلم رسیدم. این پایداری مهم است، نه‌تنها برای من که برای بازیکنان هم همین‌طور. چون آن‌ها وقتی بدانند مربی به کجا می‌خواهد برسد یک تفاوت شگرف در ساختار، اعتماد و بنیان قدرت باشگاه ایجاد می‌کند که هیچ شکی به آن نخواهند داشت. این باعث می‌شود کل تیم به‌سوی موفقیت گام  بر ‌دارند.


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها