گزارش روز | مورینیو واقعا نابغه و خاص است؛ مربیگری به روش آقای خاص


دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۳ ۰ ۲۱۰
متافوتبال - چرا مورینیو مربی موفقی است؟ چرا این مربی پرتغالی اصرار دارد تا از فلسفه خود دفاع کند؟ رازهای موفقیت مورینیو در فوتبال مدرن چیست؟ مایک کارسون روزنامه نگار سرشناس آمریکایی 7 نکته کلیدی را که اساس تفکر مورینیو و موفقیت او در فوتبال مدرن هستند ذکر کرده است که به آنها می پردازیم و می توانیم جواب سوال های فوق را در آنها درآورد.

به گزارش متافوتبال و به نقل از شفقنا، چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم باید اعتراف کنیم که مورینیو یکی از بهترین مربیان جهان فوتبال است. بسیاری از موفقیت های این مربی پرتغالی در دنیای فوتبال به هوش و ذکاوت او بر می گردد. مورینیو مربی باهوشی است. او یک روانشناس بزرگ است و می داند چگونه با بازیکنان تیمش برخورد کند و یا با دیگر مربیان و بازیکنان وارد جنگ روانی شود. وقتی مایک کارسون روزنامه نگار سرشناس آمریکایی می خواست کتابی درباره مربیان بنویسد هیچ کس را بهتر از ژوزه مورینیو برای معرفی کردن یک مربی خوب پیدا نکرد. او ساعت ها با مورینیو نشست تا درباره شیوه های خاص این مربی پرتغالی با او گفت و گو کند.

کارسون ره آورد گفت و گوهای خود با آقای خاص فوتبال اروپا را در 7 نکته خلاصه کرد که بسیار کلیدی به شمار می آیند و هر مربی که می خواهد به سبک مورینیو موفق باشد باید این نکات را مد نظر داشته باشد. مورینیو بیشتر از 15 سال است که مربیگری می کند. او در این پانزده سال موفقیت ها و جام های زیادی به دست آورده است و حتی دشمنان این مربی پرتغالی هم به توانایی بالای او اذعان دارند. اما 7 نکته ای که کارسون درباره مورینیو ذکر است و آنها را اساس تفکر این مربی پرتغالی می داند. عبارتند از:

1 – کم کردن فشار روی بازیکنان تیمش

مورینیو مربی است که به خوبی می داند فشار زیادی از بیرون مستطیل سبز بر بازیکنان وارد می شود تا جایکه بیشتر این بازیکنان تاب چنین فشاری را نمی آورند و این باعث می شود تا عملکرد خوبی در میدان نداشته باشند. مورینیو با رسانه ها وارد جنگ نمی شود مگر زمانیکه بخواهد فشار را از روی بازیکنان تیمش بردارد. او یک استاد در این زمینه است. مورینیو درباره چیزهای که منجر به فشار آوردن به بازیکنانش باشد سخن به میان نمی آورد و این یک نکته بسیار کلیدی است

مثال:

هر چند مورینیو از موفقیت های که به دست آورده است به خود می بالد و هر کجا که لازم باشد از تعداد جام های خود سخن به میان می آورد اما این مربی پرتغالی درباره مسائلی که می داند بر بازیکنانش فشار می آورد سخن به میان نمی آورد. چلسی با هدایت ژوزه مورینیو در 77 بازی که در استمفوردبریج به میدان رفت هیچ شکستی را متحمل نشد که این یک رکورد به شمار می آید با این حال این مربی پرتغالی در این باره سخن به میان نمی آورد چرا که اگر این کار را انجام می داد شاگردانش در استمفوردبریج با فشار روبرو می شدند و او این کار را دوست نداشت. مورینیو به خاطر کم کردن فشار روی بازیکنان تیمش در این باره اظهار نظری نکرده است و این نشان می دهد تا چه اندازه حرفه ای است.

2- به تنهایی با همه مقابله کن

بسیاری فکر می کنند که مورینیو تنها یک مرد مغرور است که تا حدودی تفکر خود خدا انگاری دارد اما باید این را گفت که جنجال سازیی های او هدف دار است. این مربی پرتغالی با سخنان جنجال سازیی که بر زبان می آورد رسانه ها را به خود مشغول می کند و این باعث می شود تا بازیکنان تیمش با آرامش به کارخود ادامه دهند و فضای آرامی را تجربه کنند. این مربی پرتغالی با همه چیز و همه کس به درگیری می پردازد اما این درگیری او با برنامه است.

مثال:

وقتی فصل قبل چلسی در خانه برابر ساندرلند با نتیجه دو بر یک بازی را واگذار کرد مورینیو به جای اینکه درباره نمایش ضعیف تیمش سخن به میان آورد به انتقاد از داور بازی پرداخت. صبح روز بعد به جای آنکه رسانه ها درباره عملکرد ضعیف تیم مورینیو بنویسند همه از داوری سخن به میان آوردند و این باعث شد تا کسی متوجه ضعف بازیکنان چلسی نشود و آنها آرامش خود را حفظ کنند.

 

3-  توازن در برخورد با بازیکنان

مانند بسیاری از مربیان مورینیو هم بازیکن بزرگی نبود. بسیاری از بازیکنان فوتبال براین باور هستند که مربیانی چون مورینیو چون خود بازیکن بزرگی نبوده اند نمی تواند بازیکنان بزرگ را درک کنند. یک بازیکن بزرگ ممکن است مشکلات زیادی را برای چنین مربیانی به وجود آورد اما مورینیو به خوبی این مشکل را حل کرده است. این مربی باهوش پرتغالی برای پرهیز از چنین مشکلی بارها اعلام کرده است که بازیکن بزرگی نبوده است اما یک مربی بزرگ است و این باعث شده تا در تیمش توازن و اعتماد به نفس به وجود آید.

مثال:

مورینیو وقتی در نخستین نشست خبری خود در انگلیس سخن می گفت این جمله را بر زبان آورد" من با پورتو قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را به دست آورده ام و این نشان می دهد که مربی بزرگی هستم اما یک بازیکن بزرگ نبوده ام. من اینجا اعلام می کنم که مربی با افکار خاص هستم.

4- دوستی خود را به بازیکنان عرضه کن

بسیاری از مربیان می خواهند خود را دور از بازیکنان نگه دارند چرا که بر این باور هستند که در چنین حالتی می توانند هیبت و قدرت خود را حفظ کنند اما مورینیو اصلا چنین مربی نیست. او آنقدر باهوش است که در عین حال هم مربی با قدرت و هیبتی است و هم یک دوست برای شاگردانش به شمار می آید بدون آنکه کسی از آنها را ناراحت کند.

مثال:

وقتی مورینیو هدایت پورتو را برعهده گرفت و حتی وقتی به عنوان سرمربی چلسی انتخاب شد از نظر سنی فاصله زیادی با بازیکنان نداشت. او در چنین حالتی تلاش کرد تا به شاگردانش نشان دهد که دوست آنها است بدون آنکه ارزش خود را پایین آورد. برای درک این مسئله می توان به صحبت های بازیکنانی چون مارکو ماتراتزی، زلاتان ابراهیموویچ،وسلی اسنایدر و جان تری مراجعه کرد. بازیکنی مانند زلاتان که یک یاغی به تمام معنا در فوتبال است اظهار نظری جالب درباره مورینیو دارد و می گوید که این مربی پرتغالی تنها مربی است که حاضر است برای او جان دهد.

5- بازیکنان را روی یک هدف مشترک جمع کن

یکی از قواعدی که مورینیو هر کجا رود آن را رعایت می کند این است که در تیمش فضای از وحدت و انگیزه به وجود می آورد تا جایکه بازیکنان به قول ابراهیموویچ در میدان به حیواناتی تبدیل می شوند که برای رسیدن به هدف خود تا پای جان تلاش می کنند. سیاست مورینیو این است که میدان فوتبال را به زمین کارزار و جنگ تبدیل کند تا جایکه بازیکنانش برای موفقیت تیم نهایت تلاش خود را به کار گیرند.

مثال:

وقتی آبراموویچ باشگاه چلسی را در سال 2003 خرید تلاش کرد تا بازیکنان بزرگی را به این تیم آورد. در آن هنگام رسانه های انگلیسی به شدت به انتقاد از این مالک روسی پرداختند و نوشتند که موفقیت با پول به دست نمی آید. مورینیو در آن زمان تلاش نکرد تا به رسانه ها بقبولاند که موفقیت نیاز به سرمایه گذاری دارد.او بازیکنان تیمش را مخاطب قرار داد و اینگونه با آنها صحبت کرد: همه از شما بیزارند چرا که ثروتمند و  اهل خوش گذرانی هستید. به زمین روید و شخصیت اصلی خود را به هم نشان دهید.

6- یک فضای صمیمی به وجود آور

بعد از آنکه مورینیو در تیمش یکپارچگی ایجاد کرد به وجود آوردن یک فضای خانوادگی برای او کار سختی نیست. مورینیو نقش یک پدر را در تیمش بازی می کند اما پدری که با وجود مهربان بودن بسیار خشن هم هست و تنبیه های شدیدی را در نظر می گیرد. او با بازیکنانی که درباره تیم خود بد صحبت می کنند بدترین برخوردها را می کند. او با بازیکنان بسیار صمیمی است چرا که می خواهد مشکلات رسانه ای نشود و همه حد و حدود خود را رعایت کنند.

مثال:

هازارد فصل قبل به انتقاد از سبک بازی مورینیو پرداخت و تاکید کرد که این مربی پرتغالی اجازه نمی دهد تا او زیاد در کارهای هجومی شرکت کند. مورینیو جواب جالبی به هازارد داد و از او خواست تا به جای صحبت کردن درباره این موضوعات تلاشش را در زمین بیشتر کند. او به هازارد فهماند که نباید مشکلات را رسانه ای کند. برخورد مورینیو با هازارد به گونه ای بود که خود این بازیکن بلژیکی بعد از پایان فصل اعتراف کرد که حق با سرمربی تیمش بوده است و او باید تلاشش را در زمین بیشتر کند.

 

7- اهمیت نده

چاره ای نداریم تا این نکته را هم ذکر کنیم و آن اینکه مورینیو به نظرات و انتقادات دیگران اهمیت نمی دهد چرا که به کاری که انجام می دهد ایمان دارد. او اصرار دارد تا تفکرات خود را در زمین پیاده کند اگر چه بسیاری از او انتقاد کنند. مورینیو دشمنان زیادی دارد و بسیاری بر این باور هستند که تیم های او فوتبال زیبایی را به نمایش نمی گذارند اما این مربی پرتغالی همچنان اصرار دارد تا از سبک خود استفاده کند چرا که به کارش ایمان دارد.

بعد از آنکه چلسی از لیگ قهرمانان اروپا در فصل جاری کنار رفت بسیاری به انتقاد از مورینیو و سبک بازی تیم او پرداختند اما این مربی پرتغالی در اظهار نظری جالب گفت که به این موضوعات اهمیت نمی دهد و آن را ترهات دانست: در فوتبال اروپا کدام مربی است که توانسته است 7 بار قهرمانی را در لیگ های مختلف به دست آورد؟ کدام مربی دو بار قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را به دست آورده است؟ آنچلوتی سه بار قهرمان شده،فان خال و گواردیولا نیاز دو بار اما من به چنین چیزهای اهمیت نمی دهم. شما نگران من هستید اما آنچه که باعث شده من احساس بسیار خوبی داشته باشم این است که من بهترین هستم. آیا شما فکر می کنید که من به چنین ترهاتی توجه می کنم؟ ابدا.

 


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها